پایگاه خبری تئاتر: آنچه در کار «برلینِ محمد یعقوبی» به طراحی و کارگردانی آرین رضایی شاهد هستیم نشانه یک کار مشارکتی خوب و قابل قبول برای برقراری ارتباط بیشتر با مخاطب است. به درستی اداره و مدیریت شد و زوج بازیگر هم به خوبی در نقششان ظاهر شدند. در چنین کارهایی تماشاگران وارد نمایش میشوند و در صحنه مشارکت میکنند. قصه از این قرار است که کاراکتر شوهر(مرد) نمایش خوابی دیده است و در خواب اتفاقی برای او افتاده و کاراکتر زن با مشاهده این موقعیت پرسشی را مطرح میکند که مرد بیان حرف راست را بر دروغ ترجیح میدهد و همین صداقت عامل گسست در رابطه زناشوییشان میشود. حالا مسأله گفتوگو میان کارگردان و تماشاچی این است که آیا مرد باید در مورد خوابش دروغ بگوید یا حقیقت را در اختیار همسرش قرار دهد؟!
روشهای متعددی برای کار مشارکتی وجود دارد و نکته اینجاست که چگونه میشود مسألهای را طرح کرد که بتواند موقعیتهای گوناگونی را به لحاظ دراماتیک ایجاد کند و همین امر کمی کار را دشوار میکند. بهعنوان مثال در این نمایش ما تنها با یک پرسش یکسان روبهرو شدیم و از آن ابتدا یک پیش فرض وجود داشت. حال اگر این پیشفرضهای اولیه تعدد و تکثر یابند تماشاچی بیشتر ترغیب میشود تا با گرداننده کار همراهی کند و ما میتوانیم با جنبههای متعددی از امکان مشارکت تماشاچی در تئاتر مواجه شویم.
به نظرم اگر امکان داشته باشد در رابطه این زوج، 10 عامل و پیشفرض وجود داشته باشد که هر کدام جرقه جدایی باشند و هربار یکی از آن عوامل به پرسش گذاشته شود میتواند عکسالعملهای متفاوتی ایجاد کند، مثلاً زن و مرد در موقعیت برعکسی قرار بگیرند. نمایش با چنین ایدهای حتی میتواند تبدیل به یک پروژه مطالعاتی و تحقیقاتی شود. طبیعی است که از چنین موقعیتی نمیتوان در دو ساعت نتیجهگیری کرد. اما همین که یک فضای صمیمی و دوستانه ایجاد شده بود که تماشاگر در آن احساس آزادی عمل و توانایی ابراز نظر میکرد دستاورد خوبی است. در نمایش درامی اتفاق نمیافتاد و موضوع تنها بهانهای برای اجرای این کار مشارکتی بود؛ درواقع چیزی به عنوان نمایشنامه در این کار مطرح نیست و تنها محدود به چند دیالوگ بود و پیشنهادهای متنوع مردم در این مشارکت کار را جذابتر میکند.
ما میدیدیم که تماشاگرها با علاقهمندی در بحثها شرکت میکردند و تعدادی از آنها به جای شخصیتها روی صحنه آمدند و خود را جای شخصیتها و موقعیت زوج گذاشتند.این را هم متذکر شوم که پیشفرض داستان آنچنان قوی نبود اما برای شروع یک نمایش کافی و هدف اصلی ارتباط گرفتن با تماشاگر بود. موضوع چون از عالم خیال آمده کمی باورپذیری این بحران را سخت میکند و آنقدر قانعکننده نیست، آن هم برای زوجی که 6 سال است ازدواج کردهاند. اگر این زوج 6 ماه بود که زندگی خود را آغاز کرده و تازه در حال شناخت هم بودند موضوع باورپذیرتر میشد. برای تماشاگرانی به سن و سال من که تجربه بیشتری داریم این اتفاق کمی غیرمعمول به نظر میرسید. پیش فرضهای زندگی 6 ساله یا استاد دانشگاه بودن مرد که قطعاً مستلزم سطح بالایی از فرهنگ و سواد زن هست کمی داستان را لوس کرده بود.یا نداشتن بچه نشان میدهد که با ازدواجی تقریباً سترون مواجهیم، در مورد خیلی از این پیش فرضها میشود صحبت کرد. اگر پیش فرضها عوض شود شاید داستان منطقیتر شود.بازی با مفهوم راستی و دروغ هم زیاد قانع کننده نیست. هیچ فرهنگ و جامعهای دروغ و کژی را تأیید نمیکند. ولی مسأله اصلی بشر راست گفتن یا دروغ گفتن نیست.
آگاهی و شعور زندگی به انسان کمک میکند که آیا میتواند برخی مسائل را به زبان بیاورد یا خیر. اگر مسائلی را مطرح نکنی به منزله دروغ گفتن نیست، یا اگر میدانی که مطرح کردن مسألهای آسیبی به رابطهها میرساند هیچ اجباری برای گفتنش وجود ندارد. برای همین میخواهم بگویم موضوع نمایش از اجرای آن ضعیفتر بود و پیش فرض آن مسأله نادری بود که تعمیم پذیر نیست. مثلاً تنها مردها چنین خوابهایی نمیبینند، زنها هم خواب میبینند و خواب اتفاقی قابل گذشت است. نمیتوان دنیای خواب را که محدود به باورهای بیداری بود و اگر کسی بخواهد بر اساس خواب زندگیاش را برنامهریزی کند کاری ساده لوحانه انجام داده که نامش را میتوان ناشیگری گذاشت.
صفحه رسمی سایت خبری تئاتر در تلگرام
https://telegram.me/onlytheater
دوره دوم ورکشاپ بازیگری و کارگردانی در تماشاخانه باران برگزار میشود
آکادمی بازیگری سمندریان فراخوان داد
«بانوی نامه ها» با آنا نعمتی روی صحنه می رود
تئاتر مستقل میزبان نمایشنامه نویسان مطرح تئاتر ایران می شود
اجرای تولید مشترک موسسه فانوس هنر پارس و کمپانی نف در پاریس
اجرای نمایشی ایتالیایی ویژه بانوان در تهران
یادداشت مهرداد خامنه اى برای نمایش بوف کور/ امشب حالم خوبه...