پایگاه خبری تئاتر: نمایش قطعا قصد بیان زندگی سقراط در 2500 سال قبل را ندارد، چراکه نمایشی از این دست دارای چنین ظرفیتی نیست و اساسا تئاتر، مدیوم مناسبی برای پرداختن به این مقوله که در حوزه مطالعات تاریخی است نمیتواند باشد و اما آنچه در اولین نگاه قابل مشاهده است اینهمانی روابط انسانی و شرایط اجتماعی سیاسی انسان 25 قرن قبل با انسان امروز است که در عین حیرتآور بودن بهشدت غمانگیز و دردناک است و شاید در پی کاستن از این اندوه است که کارگردان با مهارت تحسینبرانگیزی دست به دامن موسیقی شده و با ترکیب دلانگیزی از میزانسن و موسیقی، گاه به اپرت زیبا و تاملبرانگیزی نزدیک شده است.
هرچند چنین نمیپنداشته یا اساسا چنین قصدی در کار نبوده باشد. سقراط در این نمایش، همان رند یکلا قبای فرهنگ ادبی خودمان است که در عین سادگی، که گاه در قالب رفتارهای کودکانه جلوهگر میشود، وجدان بیدار و مغز متفکر جامعه خویش است؛ رندی که رندیاش صرفا در جهت اعتلای جامعه و فرهنگ موجود است و این مهم در اجرای درخشان و در واقع حیرتانگیز فرهاد آییش- با پشت اندکی خمیده، لبخندی گویی میخکوبشده بر صورت و ظاهری سادهلوحانه - ابعاد تازهتری یافته و اساسا این مفهوم فرهنگی و ادبی را، شاید برای اولینبار، در شکلی بسیار بدیع و دقیق تجسم میبخشد.
کارگردان و البته نویسنده در انتخاب زبان برای این نمایش به شدت دچار سردرگمی است به طوری که گاه اصطلاحاتی را مورد استفاده قرار میدهد که عمرشان به 40 یا 50 سال هم نمیرسد مانند «میروم خودم را پیدا کنم» که اصطلاحی رایج در روانشناسی نیمه دوم قرن بیستم است و گاه متوسل به زبان ادبی چندین قرن قبل میشود که اگر آگاهانه صورت گرفته باشد بیشک در خدمت بیان اینهمانیای است که در ابتدا اشاره شد و لاجرم در جهت انسجام بیشتر شکل، که به وضوح قابل رویت است و محتوا، که در زیر خواهد آمد و اما کارگردان در فرصت بهدستآمده قصد بیان مفاهیم بسیاری را که احتمالا اشتغالات ذهنی او را از دیرباز شکل میداده، دارد که بیتردید به یکدستی نمایش، آسیب فراوانی وارد کرده است. نمایش با بیان الکن و نصفهنیمه مفاهیمی مانند فمینیسم، دموکراسی، انسانمداری، اخلاق و... از نزدیکشدن به القای مفهومی روشن و کامل بازمانده است.
و اما نمایش مدهآ، که شاید آگاهانه از تکنیکهای مرسوم نمایش در نمایش استفاده نشده است، هرچند از کرئوگرافی بسیار ابتدایی و ناشیانهای، که قطعا بخشی از آن ناشی از کمبود امکانات و بودجه ناچیز نمایشهای ماست، بهره گرفته است اما بسیار زیبا و موجز در خدمت این تلفیق بیانی است. و میزانسن نمایش که فوقالعاده هوشمندانه و در عین زیبایی، بیانگر محتوای نمایش و تلفیق یادشده است؛ محتوایی که حاکی از سرنوشت انسان اسیر در چنبره محدودیتها و مقدرات خودساخته است که همواره در طول تاریخ با آه و افسوس نظارهگر مرگ انسانهای برگزیده جامعه خویش بوده است.
منبع: روزنامه شرق