هلند، آلمان، ایتالیا، ترکیه، فرانسه، بلژیک، سوئیس، جمهوری‌آذربایجان، گرجستان و برزیل از جمله کشورهایی هستند که با آثاری در جشنواره سی‌وششم تئاتر فجر حضور می‌یابند.

چارسو پرس: هلند، آلمان، ایتالیا، ترکیه، فرانسه، بلژیک، سوئیس، جمهوری‌آذربایجان، گرجستان و برزیل از جمله کشورهایی هستند که با آثاری در جشنواره سی‌وششم تئاتر فجر حضور می‌یابند و تأکید بر بین‌المللی بودن این جشنواره خواهند کرد، چون در این وضعیت خاص سیاسی و اعمال تحریم‌های بیگانگان همچنان این حضورها برای روابط بین‌الملل ما نشان خوش‌یمنی است.  اینستالیشن، پرفورمنس، تئاتر فیزیکال، چندرسانه‌ای «مولتی‌مدیا» و حرکت و رقص «کورئوکرافی»از جمله ساختارهایی است که باید در این نمایش‌ها سراغ گرفت که در این سال‌ها بیشتر از نمایش‌های صحنه‌ای در بخش بین‌الملل تئاتر فجر حضور می‌یابند.


«هملت» ویلیام شکسپیر به کارگردانی کریستوفر روپینگ، هنرمند آلمانی، اجرا می‌شود. روپینگ در این اثر تفسیر خود را از «هملت» ارائه می‌دهد که در اینجا جوانی با تفکرات رادیکال است که علیه پوچی جهان سر به طغیان برمی‌دارد. کریستوفر روپینگ، در سال ١٩٨٥ در هانوفر متولد شده و در آکادمی تئاتر هامبورگ تحصیل کرده است. او از سال ٢٠١٦ در مرکز مونشنر به‌عنوان کارگردان فعالیت داشته است. اولین آثار او در هامبورگ شکل گرفته‌اند. روپینگ در این شهر نمایش‌های «فیلوکت»، «جکیل و هاید» و «هس» را روی صحنه برد. این هنرمند پس از اتمام تحصیلاتش در سال ٢٠١١ با نمایش «گتسبی بزرگ» نوشته اسکات فیتزجرالد در جشنواره رادیکال «فولک‌تئاتر» فرانکفورت شرکت کرد. در سال‌های ٢٠١٤ و ٢٠١٥، کریستوفر روپینگ دو بار در نظرسنجی منتقدان آلمان به‌عنوان هنرمند برگزیده جوان معرفی شده است.


دوستت دارم ترکیه
 «دوستت دارم ترکیه» هم عنوان نمایشی از ترکیه به کارگردانی یلدا بسکین است که پیش از این در فستیوال تئاتر استانبول در سال ٢٠١٧ حضور داشته. داستان این نمایش در رختشوی‌خانه‌ای در ترکیه می‌گذرد که پنج نفر در آن هستند. این پنج نفر به دنبال یافتن مکان و دلیلی برای وجود خود در شرایط متغیر کشور هستند. زمانی را که آنها در رختشوی‌خانه می‌گذرانند با سرگردانی میان مرزهای استقامت همراه است. آنها که نمی‌توانند زبان بیان خود را پیدا کنند، حتی آنها که از آن رد شده و سعی می‌کنند دستور کار خود را خلق کنند، جایی را که در آن پنهان شده‌اند ترک می‌کنند. تئاتر شهرداری «باکرکوی»، با نمایش «دوستت دارم ترکیه» درحالی‌که دنبال گفتن داستان‌های واقعی است، به طرح سؤالاتی برای صحنه تئاتر هم می‌پردازد. همین‌طور یک زیبایی‌شناسی صحنه‌ای امروزی ایجاد می‌کند تا از این طریق بخشی از تلاشش را به نمایش بگذارد.


رختشویخانه مفاخر
 نمایش «رختشویخانه مفاخر» از جاسم هندی، تازه‌ترین تجربه این هنرمند است که در سال ٢٠١٧ در برلین به نمایش درآمده است. نمایش «رختشویخانه مفاخر» برگرفته از شعری درباره مرگ ظهورالملک، شاعر زن عرب، است که در قالب اجرای چندرسانه‌ای به نمایش درمی‌آید. داستان نمایش در یک رختشویخانه عمومی بین‌راهی در استانبول ترکیه روایت می‌شود که پنج نفر برای شستن لباس‌های کثیفشان در آنجا به هم می‌پیوندند. سرن ارجان، نویسنده این نمایش است. جاسم هندی در عربستان ‌سعودی متولد شده و در دانشگاه سوربن پاریس فلسفه خوانده است. او در اجراهایی که در سطح بین‌المللی دنبال می‌کند، با استفاده از تکنیک‌های ترکیبی چندرسانه‌ای بر بدن و بیان در نمایش‌هایش تمرکز دارد. همچنین بخشی از فعالیت‌های هنری او بر موسیقی و صدا متمرکز است و تجربه‌هایی از این دست را در شهرهای مختلف جهان مانند هامبورگ، نیویورک، اسلو، برلین، هلسینکی، دوبلین و سانفرانسیسکو به نمایش گذاشته است. او همچنین به‌عنوان یک طراح صدا، در سال گذشته میلادی با هنرمندان شناخته‌شده‌ای مانند «اولیویه دی پلاسیدو»، «ماگدا مایا»، «تونی باک» و «یاکوب ریس» همکاری کرده است.


پکیج
 نمایش «پکیج» یک تئاتر فیزیکال از شوساکو تاکئوچی، طراح ژاپنی است كه زندگی روزمره کارمندان، ساعت‌های بی‌انتهای نشستن پشت میز و خواندن ستون‌های روزنامه‌ها توسط آنها را به تصویر می‌کشد. «پکیج» که عنوانی استعاری هم هست، درباره افرادی حرف می‌زند که زندگی خود را در انجام‌وظیفه در یک سیستم تعریف می‌کنند. انگار با قوانین بسیار قدرتمندی برنامه‌ریزی‌ شده‌اند و قادر به اتخاذ شیوه‌ای غیر از آنچه توسط این قوانین به تصویب رسیده، نیستند. همان‌طور که از نوشته‌های فرانتس کافکا می‌دانیم، همه اینها در یک محیط اداری، نمادی از رؤیا و رؤیا‌های غیرفعال است. اما وقتی یکی از حلقه‌ها در زنجیره کلیشه‌ای اداری از جا درمی‌آید، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ «پکیج» شوساکو تاکئوچی اثری از گروه «هیستوریوم» از هلند است. این نمایش اولین‌بار در سال ١٩٩٣ اجرا شده است. نمایش «پکیج» از طرف وزارت فرهنگ جمهوری چک و شهر پراگ پشتیبانی می‌شود.


مناظر‌ مجرم
 نمایش «مناظر مجرم» اثر دریز ورهوفن کارگردان تئاتر هلندی است که در زمینه اینستالیشن و پرفورمنس نیز فعالیت دارد. او در اجراهایش که اغلب در موزه‌ها و گالری‌ها یا دیگر فضاهای عمومی شهرها شکل می‌گیرند، روابط بین مخاطب و هنرمند، یا در حقیقت ارتباط واقعیت روزمره و هنر را دنبال می‌کند. در اجراهای او تماشاگر مستقیما در اثر دخالت دارد. ورهوفن در کارهایش، واقعیت اجتماعی روزمره را برجسته می‌کند. در اجراهای او که عمدتا مبتنی بر حرکت است، نظم عمومی ‌زندگی روزمره تأثیر بسزایی دارد. در سال‌های اخیر، تأثیر رسانه‌های دیجیتال بر روابط بین‌فردی به‌طور خاص، مبنای پروژه‌های او را شکل داده است. ورهوفن در اجراهای اولیه‌اش طیف‌های مختلفی از شهروندان را مشارکت داده است. از جمله اینها نمایش «دست خالی» (٢٠١٠) با مشارکت کودکان و سالمندان، نمایش «اتاق تاریک» (٢٠١١) با مشارکت نابینایان، نمایش «زمین بدون انسان» (٢٠٠٨) با مشارکت پناهندگان و مهاجران را می‌توان نام برد. فضا در آثار ورهوفن اهمیتی اساسی دارد. فعالیت هنری او از سال ٢٠١٢ بیشتر به سمت هنر بصری گرایش پیدا کرده است.


شرتولوژی
 نمایش «شرتولوژی» اثر ژروم بل از فرانسه یکی از آخرین اجراهایش را در موزه تیت مدرن لندن پشت سر گذاشته است. این اجرا روشی جدید و آزمایشی در ارتباط بین هنرمند و مخاطب را دنبال می‌کند. این نمایش اولین اثر بل است که از نمایش آنلاین تصویر بهره می‌برد. در این اجرا شاهد مونولوگی از شعارهای تبلیغاتی همراه با رقص بدون آواز هستیم که بر فرهنگ مصرف‌گرایی متمرکز است. پرفورمر در این اجرا به‌طور متناوب پیراهن‌هایی‌ را که علائم تجاری و نشان‌های تبلیغاتی آشنا روی آنها نقش بسته‌اند، بر تن می‌کند. شعارهای تبلیغاتی به سرعت و هم‌زمان با تعویض پیراهن‌ها به نشانه اعتماد شهروندان به مناسبات جامعه معاصر جایگزین یکدیگر می‌شوند اما هنرمند در این اثر سعی دارد مواجهه مخاطب با پیچیدگی‌های رفتاری شهروندان را هم مورد پرسش قرار دهد. نمایش «شرتولوژی» اولین بار در سال ١٩٩٧ اجرا شده اما از آن پس با تغییراتی عمده در سالن‌های نمایش و موزه‌هایی در سراسر جهان کار خود را دنبال کرده است. یکی از آخرین اجراهای این نمایش در رخداد دوروزه‌ای در موزه تیت مدرن لندن صورت گرفت که با رویکرد تلفیق رقص معاصر و هنر اجرا در ماه مي ٢٠١٥ برگزار شد.


ریموت تهران
 اشتفان کائگی و یورگ کارنبوئر هم مشترکا با نمایش «ریموت تهران» در این جشنواره حضور دارند. اشتفان کائگی نمایش‌نامه‌نویس آلمانی است که در حوزه نمایش‌های رادیویی و اجراهای شهری فعال است. در آثار او بازخوردهای عمومی و فرایندهای مفهومی به شهروندان اجازه می‌دهد صدایی برای بیان دغدغه‌هایشان پیدا کنند. کائگی در سال ٢٠٠٥، جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره Politik im Freien Theatre را برای نمایش  «Mnemopark» و در سال ٢٠١٠ جایزه اروپایی برای تنوع فرهنگی را به دست آورد. او همچنین در سال ٢٠١١ جایزه هیئت داوران جشنواره تئاتر سارایوو را برای این نمایش کسب کرده است. این هنرمند در بخشی دیگر از فعالیت‌هایش در همکاری با هلگار هیو و دانیل ایتزل پروژه‌های نمایشی را شکل می‌دهد که با عنوان «پروتکل ریمینی» شناخته می‌شوند. هدف از این پروژه‌ها ازمیان‌برداشتن ادراک‌های معمول از واقعیت در هنر نمایش عنوان شده است. اعضای این گروه در یکی از تجربه‌های «پروتکل ریمینی» یک جلسه پارلمان آلمان را با مشارکت ٢٠٠ شهروند آلمانی بازتولید کردند. در سال ٢٠٠٧ جایزه تئاتر فاوست به گروه «پروتکل ریمینی» اهدا شد. همچنین این گروه در سال ٢٠٠٨، جایزه اروپایی «واقعیت‌های جدید در تئاتر» و در سال ٢٠١١ میلادی نشان نقره دوسالانه تئاتر ونیز را دریافت کردند.


مرگ قطعی است
 اوا میرکلر، دیگر هنرمند آلمانی، با «مرگ قطعی است» حضور دارد و این پرفورمنسی است که مفهوم مرگ را در قالبی تهی از تراژدی یا رویکرد ملودرام به میان می‌کشد. هنرمند در این اجرا سعی دارد فضایی بی‌طرفانه را در مواجهه با موقعیتی که به‌خودی‌خود می‌تواند بسیار خشونت‌آمیز به نظر آید، اتخاذ کند. گویی همه این خشونت‌هایی که در سلاخی‌کردن چیزها می‌بینیم، در یک محیط آزمایشگاهی و به‌سادگی یک آزمایش علمی است که رخ می‌دهد. «مرگ قطعی است» حتی اعتنایی به واکنش‌های تماشاگرانش هم نشان نمی‌دهد و نیازی به برانگیختن همدلی مخاطب با اجرا ندارد. مفهوم محوری در اینجا عادی‌شدن خشونت است و اینکه همه ما متقاعد به عادی‌بودن آن شده‌ایم. در این نمایش که سال گذشته میلادی در تولوز فرانسه هم اجرا شده، تفاوت‌های عاطفی، حسی و بصری روبه‌روی هم قرار می‌گیرند و در قالب استعاره‌ای از خشونت‌های فیزیکی، حساسیت‌های عاطفی انسان را مورد پرسش قرار می‌دهند.


ملانکولی
 نمایش «ملانکولی»، به کارگردانی فیلیپ کن از فرانسه، داستان گروهی است که تصمیم می‌گیرند در یک منطقه دور از تمدن شهری، مکانی تفریحی برپا کنند. در نوشته‌های منتقدان درباره نمایش «ملانکولی»، این اثر به‌عنوان شعری زنده و سرشار از غافلگیری‌های بصری، همچنین بیان تأثیرگذاری از لذت‌های خالص و صادقانه انسان توصیف شده است. فیلیپ کن این نمایش را در همکاری با فیلیپ کوزان، هنرمند عرصه تجسمی و طراح گرافیک شکل داده است. کوزان پیش‌از‌این و در سال ٢٠٠٣ استودیو ویواریوم را تأسیس کرد که مجالی برای آزمایش‌های تجربی او بوده و با همراهی گروهی از هنرمندان تئاتر، نقاشی، رقص و موسیقی به تولیدات مشترکی منجر شده است. کوزان درحال‌حاضر مدیر هنری تئاتر Nanterre Amandiers در پاریس است.


شهرهای نامرئی
 نمایش «شهرهای نامرئی» به کارگردانی پینو دی بودوا هنرمند ایتالیایی است. «شهرهای نامرئی» اقتباسی است از رمانی با همین نام از نویسنده معاصر ایتالیایی، ایتالو کالوینو که به ارتباط میان شهر و انسان می‌پردازد. این پروژه، شهر را صحنه خود قرار می‌دهد و به نسبت فضای شهری، سناریوی خود را برای رویارویی با شخصیت زنده شهر طراحی می‌کند. تهرانِ امروز ما شهری است که امکانات بالقوه‌ای برای این نوع مواجهه فراهم می‌کند و تحرک، پویایی و متابولیسم زنده شهری تهران، آن را به بستری فوق‌العاده مناسب برای این پروژه عظیم تبدیل می‌کند. این پروژه که از سال ١٩٩١ در شهرهای بزرگ دنیا مثل لندن، پاریس، رم و بوداپست اجرا داشته است، به دعوت بخش بین‌الملل جشنواره تئاتر و با همکاری سفارت ایتالیا در ایران و بخش خارج از صحنه جشنواره به تهران می‌آید. تابستان سال گذشته پینو دی بودوا با نمایش «بیست‌هزار فرسنگ زیر دریا» در تماشاخانه باران روی صحنه رفت.


تنهایی پرهیاهو
 افشین غفاریان که در سال ۱۳۹۲ نمایش «تنهایی پرهیاهو» را به روی صحنه برده بود، با همین نمایش در بخش بین‌الملل حضور دارد. او در سال ۱۳۸۹، کمپانی رفورمانـس را در فرانسه بنا نهاد؛ پژوهشی در رقص و تئاتر و شیوه‌های بیان فراموش‌شده در آن‌که شامل حافظه بدن و چگونگی انتقال آن در رقص و تئاتر است. او در پاریس، نمایش «فریـاد» را روی صحنه برد که با استقبال تماشاگران روبه‌رو شد. او از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱ با اجراهای متفاوتی در چندین فستیوال رقص در فرانسه شرکت کرده و با هنرمندانی همچون آندی دوگرت و توماس لبرن به‌عنوان رقصنده-بازیگر همکاری کرده است. غفاریان همچنین مدتی در کارگاه‌های آموزشی زیر نظر یوجینیو باربا و مردیت مونک آموزش دیده است. او پس از هفت سال دوری از فعالیت در ایران، در سال ۱۳۹۵ در نمایش «مستأجر» به‌عنوان بازیگر شرکت کرد؛ نمایشی که به‌مدت یک ‌ماه در تالار حافظ روی صحنه رفت.


شگ
نمایش «شگ»، اثر لوسی ایدنبنز از طریق اجرایی متمرکز بر حرکت و رقص در حقیقت مطالعه‌ای انسان‌شناختی در پاسخ به یک ضرورت، یعنی خودشناسی انسان معاصر است و می‌خواهد به پرسش‌هایی این‌چنین پاسخ بگوید: آیا ما در موقعیتی غافلگیرکننده در جهان معاصر قرار گرفته‌ایم؟ انسان بیگانه کیست؟ یکی که پشت آن دیگری پنهان است؟ آیا بازگشت به ارزش‌ها و تفاوت‌ها راه چاره است؟ نمایش «شگ» طنز گزنده‌ای از سیاست‌گذاری‌های فرهنگی در سوئیس را به نمایش می‌گذارد و طبیعت وحشی و غریزی نوع انسان را به تعمق فرامی‌خواند. این نمایش از سوی منتقدان اثری هوشمندانه، شگفت‌انگیز و لذت‌بخش توصیف شده است.  همچنین نمایش‌هایی دیگر هم هستند که امکان دارد طبق همان قرار قبلی در جشنواره امسال حضور داشته باشند؛ این نمایش‌ها به نام «دهان گنده» از بلژیک، «سفر به یک فلات چین‌خورده» از چین، «گردهمایی والدین» از گرجستان، «سرداب» از عراق و «منزل به منزل» از کشور فرانسه خواهند بود.