چارسو پرس: ابراهیم مکی در نگارش نمایشنامههای خود شیوهای منحصر به فرد دارد. او از اواسط دههی چهل شمسی، با نوشتن نمایشنامههایی همچون «مردان و چیز»، «گم» و یا «اوه عزیزم، تو اگر دماغت اینقدر گنده نبود، دیگر چهقدر برای من ناز میکردی»، بدون اینکه از کسی پیروی کند یا آنکه انگ شیوهای خاص را بر کارهایش داشته باشد؛ گرایش خود را به تئاتر ناب و جنبش آوانگارد فرانسه نشان میدهد. مکی در این راستا و با تکیه بر شیوهی نمایشنامهنویسی مخصوص خود، دست به نگارش نمایشنامههایی میزند که تراژدی سرنوشت انسان عصر حاضر، سردرگمی او و عدم تواناییاش در ایجاد ارتباطی روشن و بدون سوءتفاهم با دیگران را به تصویر میکشد.
بررسیِ کرونولوژیک آثار مکی، روند نمایشنامهنویسی در ایران را در سه دورهی متفاوت بهخوبی نشان میدهد. دورهی اول شامل نمایشنامههایی است که «موضوع» محور اصلی نمایشنامه بوده، هر نمایشنامه یک موضوع خاص اجتماعی را مطرح میکند و به بحث دربارهی آن میپردازد. دورهی دوم نمایشنامههایی را در برمیگیرد که بیشتر تاکید بر«شخص بازی» و کیفیت روانی او داشته، بررسی چگونگی رفتار و کردار اشخاص بازی را مدنظر قرار میدهد. در دورهی سوم، با کنار گذاشتن منطق به شیوهی ارسطویی، چشمپوشی کردن از روانشناسیِ فرویدی، اهمیت ندادن به رابطهی علت و معلولی، نادیده گرفتن تداوم خطی داستان و زیاد بها ندادن به موضوعهای اجتماعیـسیاسی، به دنبال کشف و به نمایش گذاشتن لحظاتی استثنایی و زودگذر از زندگی آدمهاست... لحظاتی که حتا بر خود آنها نیز چندان آشکار نبوده، در ضمیر ناخودآگاه ایشان، به صورت جزایری ناپیدا، در میان امواجی از مهی غلیظ، پنهان مانده است. او این لحظات فرّار یا این حالات حسیِ زودگذر را شکار کرده، با امکانات و تمهیدات نمایشی به آنها عینیت بخشیده، در راستای زمان میگستراند تا ملموس شوند و قابلیت انتقال به دیگران را پیدا کنند. برای رسیدن به این مقصود، مکی، بیش از هر عاملی از «تئاتریتِ تئاتر» که به گفتهی رولان بارت چیزی جز تئاتر بدون متن نیست، بهرهبرداری میکند.
ابراهیم مکی در سال 1364 به فرانسه مهاجرت کرد و در آنجا همچنان به نوشتن و پرداختن به کارهای تاتری ادامه داد. مجموعه به چاپ رسیده 10 عنوان از مجموعه ای 27 جلدی است که 17 اثر نمایشی دیگر آن توسط نشر هنر و تجربه عماد در حال چاپ است."