چارسو پرس: شورای ارزشیابی و نظارت این اداره کل پس از بررسیهایی برای اجرای نمایش «روز عقیم» که مدتی قبل هم اجرای عمومی داشت، پروانه اجرا در جشنواره را صادر نکرد.
این شورا در توضیحی درباره این تصمیم اظهار کرده است: «شورای ارزشیابی و نظارت بنا به تصریح قانون مسئول صدور پروانه اجرای نمایشهاست. در مورد نمایش "روز عقیم" در زمان اجرای عمومی نکاتی از سوی شورای ارزشیابی و نظارت برای اصلاح به گروه اعلام شد که در مواردی به صورت کامل اعمال نشد.
ستاد جشنواره تقاضای حضور نمایش در جشنواره را بر اساس اجرای عمومی آن در دستور کار قرار داد و اثربرای حضور در بخش مرور انتخاب شد. به روال تمامی جشنوارهها ، چنانچه اثری واجد نکات اصلاحی در زمان اجرای عمومی باشد، پیش از جشنواره مجددا مورد ارزیابی قرار میگیرد. ارزیابی مجدد نمایش "روز عقیم" منجر به این تصمیم شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی گردید که "اجرای نمایش در سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر منتفی بوده و برای این نمایش پروانه اجرا در جشنواره صادر نمیگردد".
ضمن پوزش از تماشاگران محترمی که بلیط نمایش را خریداری کردهاند به اطلاع میرساند ظرف ۴۸ ساعت هزینه این عزیزان عودت داده خواهد شد.
صدور پروانه اجرای نمایش توسط شورای ارزشیابی و نظارت مبتنی بر تعامل این شورا با هنرمندان بوده و هست و امید است هنرمندان محترم با در نظر گرفتن تمامی شرایط و مولفهها امکان این تعامل را ارتقا بخشند.»
دراینباره حسین کیانی هم با انتشار متنی ابراز نارضایتی کرده و آن را بدعتی تازه در جشنواره فجر دانست.
در توضیح روابط عمومی این نمایش ابتدا امده است: «در حالی که قرار بود امروز دوشنبه دوم بهمن نمایش «روز عقیم» به نویسندگی و کارگردانی حسین کیانی در قالب سی و ششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر با شعار «جشن گفتوگوی تئاتر ایران»، در بخش مسابقه تئاتر بینالملل در دو نوبت در تالار چهارسوی مجموعه تئاترشهر روی صحنه برود، کارگردان این نمایش در نامهای سرگشاده اعلام کرد شامگاه گذشته، یکشنبه اول بهمن مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی به او اعلام کردهاند؛ «رویدادهای نمایش «روز عقیم» و خط سیر شخصیتها و چهارچوب روایی و تاریخی داستان، آنقدر تلخ و گزنده است که مناسب اجرا در جشنِ انقلاب و جشنواره تئاتر فجر نیست.»
این اتفاق در موقعیتی رخ داده که پیش از این، کیانی در دهم دی ماه سال جاری از رویت و استماع نامهای از سوی نهادی غیرفرهنگی و خارج از مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خبر داد که به گفته او در آن به صراحت بیان شده بود نمایش «روز عقیم»، حق اجرا در جشنواره تئاتر فجر را ندارد.»
البته این ادعا پیش از این مدیران هنرهای نمایشی رد شده که چنین نامهای وجود داشته است.
با این حال کیانی در نامه سرگشاده خود خطاب به فرهاد مهندسپور، دبیر سی و ششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در خصوص کنار گذاشته شدن «روز عقیم» از این رویداد نوشته است:
«جناب استاد، آقای فرهاد مهندسپور
دبیرِ محترم جشنواره سی و ششم تئاتر فجر
با سلام
اینجانب حسین کیانی نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر ایران از روزی که نمایش «روز عقیم» را برای حضور در جشنواره سی و ششم فجر به دبیرخانه پیشنهاد دادم تا شب پیش از اجرا که خبرِ تلخِ کنار گذاشته شدن نمایش را از مدیریت محترم مرکز هنرهای نمایشی شنیدم، ذرهای از بابت اجرای این اثر اطمینان خاطر نداشتم. چرا که نشانهها و اشارهها و کنایهها از همان ابتدا همه حاکی از این بود که قرار نیست اتفاق خوبی در جشنواره برای نمایش «روز عقیم» بیفتد و دیدیم که چنین هم شد. حالا باید کسانی که نامه اول من به شما و پاسخ محبتآمیز شما را جدی نگرفتند و حتی آن را به طنز و شوخی برگزار کردند کمی به خود بیایند و بفهمند که ما با یکدیگر تعارف تکهپاره نمیکردیم. ما، من و شما دقیقا یک چنین وضعیت ناخوشایندی را متصور بودیم و کوشش کردیم زنگ هشداری را به صدا درآوریم که اعلام میکند آن که و آنچه به شکل بیسابقهای از اجرای نمایش «روز عقیم» در جشنواره فجر آن هم درست یک شب پیش از اجرا جلوگیری کرد حالا دیگر میتواند خیلی بلاها بر سر تئاترِ منتقد و متعهد و متفکر ما بیاورد.
شاید به گمان خیلیها اتفاق مهمی نیفتاده باشد اما باور دارم و خوب میدانم که شما نیز بر این باورید که اگر این اتفاق در هر فستیوال دیگری در هر جای دنیا میافتاد بدون شک هنرمندانِ آن جا واکنش مسئولانه و موثری نشان میدادند و از حیثیت و شرافت هنری و حرفهای خودشان در قالب حمایت از همکارشان دفاع میکردند. همه تئاتریها و ادبیاتیها و حتی اهل سیاست آن خطابه معروف برتولد برشتِ بزرگ را میشناسند که میگوید «نقل به مضمون»؛ اگر از دیگران به وقتش حمایت نکنی وقتی نوبتِ زدنِ خودت میشود کسی نمانده که از تو حمایت کند.
استاد عزیزم، من از دلایل و چند و چون کنار گذاشته شدن تئاتر «روز عقیم» از جشنواره سی و ششم تئاتر فجر اطلاع دقیق و پشتپردهای ندارم. این را حتما باید مسئولان این اتفاق، مسئولانه پاسخ دهند اما آنچه سربسته به من گفته شد این بود که رویدادهای نمایش «روز عقیم» و خط سیر شخصیتها و چهارچوب روایی و تاریخی داستان، آنقدر تلخ و گزنده است که مناسب اجرا در جشنِ انقلاب و جشنواره تئاتر فجر نیست.
آیا به راستی چنین است؟ آیا اگر چنین هم باشد اساسنامه یا دستورالعملی وجود دارد که به صورت موضوعی شرایط انتخاب آثار جشنواره فجر در آن درج شده باشد؟
تا جایی که بر همگان معلوم بوده و هست جشنواره تئاتر فجر، جشنوارهای با موضوعات آزاد و خلاقانه بوده است که اگر غیر از این بود تا ۳۶ سال دوام نمیآورد و همانند بیشتر جشنوارههای موضوعیِ کم رونق پس از چند سال فعالیتِ محدود فراموش میشد و از میان میرفت. با این حال و اتفاق ناخوشایند و تکرار میکنم بیسابقهای که برای نمایش «روز عقیم» رخ داد احساس میکنم تعریف تازه و البته پُرمخاطرهای برای جشنواره تئاتر فجر و نیز برای کلیت تئاتر ایران در حال شکلگیری است. تعریفی که بیشک با تعریف من و شما و دیگرانی که به اصالت ذاتی هنر تئاتر باور داریم کاملا متفاوت است و اصالتی برای تئاتر و وظایف ذاتی آن که تولید اندیشه و ایجاد زمینههای انتقادی تعهدآمیز است قائل نیست و تئاتر و در واقع هنر را به گونهای خودتفسیرگر و محدود به زاویه فکر خود میبیند و میخواهد و در این راستا از هیچ کاری هم فروگذار نمیکند!
نمیدانم و امیدوارم که اینها همه خوابِ شوم و نحسِ پیش از صبح کاذب باشد. امیدوارم هیچ کسی، هیچ نهاد غیرمسئول و غیرپاسخگویی و هیچ بدخواه و بددل و بدتفسیرگری برای تئاتر نحیف اما خلاق و رو به بالندگی ایران نقشه مصلحتجویانه و دلالتمآبانهای نکشیده باشد.
امیدوارم تئاتر ما و جشنوارهای که شما با این همه سختی و انبوه مشکلات دبیرش هستید سر به سلامت برند و خدمتی درخور به کلیت فرهنگ ایران انجام دهند. امیدوارم شبیه اتفاقی که برای «روز عقیم» ما افتاد هرگز برای نمایش دیگری نیفتد، امیدوارم دیگرِ همکاران؛ نمایشنامهنویسان، کارگردانان، طراحان و بازیگران تئاتر ایران متوجه شوند که «روز عقیم» و توقیفِ تلخش از جشنواره میتواند خدای ناکرده روزی و قسمتِ نمایشهای آنها هم بشود و با آیندهنگری و موقعیتسنجی و مسئولیتپذیری حرفهای دست به کُنشی صنفی برنند تا دیگر این گونه اتفاقات تکرار نشود و در پایان امیدوار بودم خبرِ ناخوشایندِ کنار گذاشته شدنِ «روز عقیم» از جدولِ جشنواره در زمان دیگری به من داده میشد نه درست در شب تولدم، دوم بهمن ماه. ولی این دیگر امیدی ناامید شده و بربادرفته است.»