چارسو پرس: بهزاد صدیقی: این که بسیاری از کارگردانان و نمایش نامه نویسان معاصر به این اثر علقه و علاقه ی زیادی داشته اند که به اجرایش درآورند، در نزد اهل فن روشن است و در محافل تئاتر و مجالس تخصصی نمایش نامه نویسی هم در این باره سخن گفته اند اما این که چه کسی بلخره همت کرده تا این نوع از نمایش نامه های ایرانی را اجرا کند، کسی را سراغ نداریم. هر چه از دهه ی چهل شمسی بوده یا متون نمایشی ترجمه شده بوده یا متونی از نمایش نامه نویسان متاخر ایرانی و همین چند پنج دهه ی اخیر یا متون معاصر و امروزه روز.
حالا رحمت امینی دل به دریا زده و با همه ی دشواری های اجرای متن هایش این چنینی، متنی برای اجرا انتخاب کرده که هم متنی در خور و از مهم ترین متون ادبیات نمایشی ایران است که تضاد و برخورد مبحث سنت و مدرینته در آن به خوبی تصویر شده و هم شکلی از نمایش مدرن ایرانی در آن بازتاب یافته است. اجرای نمایش جعفرخان از فرنگ برگشته اجرایی ساده و صمیمی و گرم با بازی های روان و راحت و محکم متناسب شخصیت های اثر است که با هماهنگی عناصر صحنه ای نظیر موسیقی و طراحی به اجرایی مختصر و موجز و خوش ریتم بدل شده و توانسته به خوبی و البته با توام با لحظات شادی آفرین، تماشاگر را به حظی مطلوب برساند.
آنچه که مهم است امینی به عنوان کارگردان تلاش نکرده شلنگ تخته بیندازد تا به هر ضرب و زوری تماشاگر را خشنود و خندان و راضی به بیرون از سالن هدایت کند. بل که اوکوشیده در شکلی ساده و بی ادعا متن را وفادارانه به اجرا درآورد و همین سبب ساز توفیق اجرایش شده است.
به گمانم امینی با اجرای نمایش جیجک علیشاه و این نمایش نشان داده که با عزمی جزم به سراغ متون کلاسیک ادبیات نمایشی ایران رفته و بر آن است این متون را از مهجوری درآورد. کاش سایر کارگردان های نسل امروز و دیروز هر از چند گاهی به داشته های ادبیات نمایشی خودمان رجوع کنند که نمایش نامه های قابل تاملی از دوران گذشته کم نداریم .
پیشنهاد می کنم در این یک هفته ی پایانی علاقه مندان نمایش ایرانی و هم چنین دانشجویان تئاتری به دیدن این اثر بروند زیرا دیدنش مخاطبان عادی را با نمایش نامه ای از دوران گذشته آشنا می کند و لحظات فرحبخشی را برایشان فراهم می آورد و مخاطبان دانشجو ضمن چنین آشنایی ای، می توانند پی به قدرت ساختاری و محتوایی درام کلاسیک ایرانی ببرند.