داوران جشن بازیگر ۱۶۵ نمایش را دیده و داوری کرده اند که به نظر می رسد مبنای این تعداد آثار، سلیقه بوده و‌ نه عدالت!


چارسو پرس: خسرو خالقی- سردبیر پایگاه خبری تئاتر: این که بازیگری در تئاترشهر اجرا نرفته و برعکس در سالنی کوچک و دور از مرکز به صحنه رفته آیا دلیل آن است که او بازیگر بهتری نبوده و در نتیجه شایسته ی داوری نیست؟! ظاهرا که این طور به نظر می رسد.

در این چند روز واکنش های منفی بسیاری پس از اعلام نامزدهای جشن بازیگر سال دیده شد. عده ای حق خود را پایمال شده دانستند، عده ای گفتند از جمع داوران تنها یک نفر برای داوری رفته و عده ی بسیاری گفتند که حتا یک نفر هم از جمع داوران اعلام شده برای دیدن اجرای شان نرفته اند! البته که همیشه انتقاد و اعتراض وجود دارد اما نکته ی جالب توجه، پاسخ خانه تئاتر به عنوان بانی این جایزه و این جشن است. خانه تئاتر به عده ای گفته که سال بعد جبران خواهد کرد و در برابر خیل بسیاری از معترضان، نبود امکانات مالی و ندادن دستمزد به داوران را دلیل این غفلت دانسته.

تئاتری ها که سال هاست چهره ای ضعیف، خموده و نالان از خانه تئاتر دیده، در برابر این پاسخ چگونه می توانند اعاده ی حق کنند. چطور می شود برندگان جایزه را «بازیگرِ سال» نامید و چطور می توان در برابر لابی گری های خانه تئاتر ایستاد؟ بد نیست نگاهی به نام داوران خانه تئاتر بیندازید تا نام یکی از داوران را در فهرست نامزدهای خانه تئاتر ببینید. از این تعدادِ كم، یک نامزدی هم به داور این جشن می رسد.

جایزه ها اعلام‌ شد و اکثر برندگان در جشن شرکت نکردند، سالن خالی از حضور اهالی تئاتر و‌ جشن بازیگر شبیه به جشن های فرمایشی برگزار شد. نام بازیگران برگزیده اعلام شد. باز شگفتی از نتیجه و صد البته جای خالی نام بازیگری کهنه کار در میان برگزیدگان. بازیگری که امسال با درخشش خود همه را شگفت زده کرد. گلاب آدینه!

گلاب آدینه بیش تر از صد شب و هر شب به مدت دو‌ ساعت و نیم بدون وقفه در نقشی نفس گیر به روی صحنه رفت. اینکه ایشان در این سن ریسک بازی در نقش سیاه و آن همه زحمت را به جان می خرد خود به تنهایی نشان از بازیگر بودن و برتری او‌ دارد اما اینکه جایزه سهم او نمی شود بحث دیگری است. بی شک او نیاز به این جایزه نداشت و چه بسا برعکس این جایزه باید به نام او مزین می شد.

نتیجه ی این همه شگفتی، سردرگمی و بی کفایتی خانه ای است به نام خانه ی تئاتر که می تواند خانه ی هر چیزی باشد جز تئاتر.

///.



نویسنده: خسرو خالقی