به بهانه انتشار آئیننامه جشنواره تئاتر فجر، با شهرام کرمی که چند ماه بیشتر از او حضور او در جایگاه مدیرکلی هنرهای نمایشی نمیگذرد درباره آئیننامه جشنواره و مشکلات پیشروی برگزاری آن گفتگو کردهایم.
در مدت کوتاهی که از انتشار آئیننامه جشنواره تئاتر فجر گذشت انتقاداتی به آن وارد شد. این نقدها روی اصلاح آئیننامه اثرگذار خواهد بود؟
پیش از آن، باید درباره ضرورت تدوین این آئیننامه بگویم؛ فعالیت در هر حوزهای وقتی در چهارچوب، مقررات، اساسنامه و آئیننامه بوده و قانون داشته باشد میتواند به صورت برنامهریزی شده و هدفمند منجر به شکلگیری اتفاقات و فعالیتهایی شود. کاملا بدیهی است که برای هر برنامهای باید یک چهارچوب تعریف کنیم و جشنواره تئاتر فجر هم از این قضیه مستثنی نیست؛ جشنوارهای که ۳۶ دورهاش برگزار شده، به عنوان یک جشنواره معتبر در دنیا شناخته شده است و بهترین کارگردانهای دنیا با آن آشنا بوده یا در آن شرکت کردهاند و همچنین اصلیترین جشنواره تئاتر کشورمان است. چنین جشنوارهای با چنین ویژگیهایی، شایسته نبود که یک چهارچوب برایش تعریف نشده باشد؛ چهارچوبی که در آن اهداف، راهبرد، چشمانداز و شیوه برگزاریاش معلوم باشد. برای جشنواره موسیقی فجر حدود ۱۰ سال پیش این اتفاق افتاد. برای جشنواره تئاتر فجر هم در چند دوره چند تن از دبیران خبر دادند که آئیننامهای تدوین میکنند و نسخههای اولیهای هم تدوین شد اما هیچ وقت عملی و به سند تبدیل نشد. برای اولین بار ما پیگیر شدیم و آئیننامهای تدوین شد که به تائید وزیر رسیده و منتشر هم شد و سعی میکنیم جشنواره را مطابق آن برگزار کنیم. بههرحال ما الان با سندی مواجهیم که میتوانیم ارزیابیاش کنیم و جای نقد و تحلیلش باز است. این آئیننامه از جهت اداری و قانونی توسط بالاترین مقام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابلاغ شده و لازمالاجراست اما میتوانیم از این به بعد ارزیابیها، نقاط قوت و ضعف و پیشنهادهایمان را ارائه کنیم. چراکه این سند، مصوب اولیه است و میتواند تکمیل شود؛ زیر مجموعه این سند هم یک شیوهنامه است که آن را دبیر جشنواره با سلیقه و دیدگاه خودش میتواند پیشنهاد کند تا در شورای سیاستگذاری مطرح شود. در سالهای گذشته همیشه مطرح میشد که جشنواره تئاتر فجر با چه هدفی برگزار میشود؟ اصلا پیوندش با دهه فجر چیست؟ چه اهمیتی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد؟ تعابیر مختلفی هم از جشنواره میشد؛ عدهای میگفتند جشنوارهای روشنفکری است، عدهای میگفتند محفلی و عدهای دیگر میگفتند ویترینی است. اما الان این تعریف و چهارچوب برایش ایجاد شده است. شرایط فعلی بسیار بهتر از این است که ما هیچچیزی برای ارزیابی نداشته باشیم. ما الان سندی داریم که میتوانیم با اتکای بر آن بزرگترین رویدادهای تئاتریمان را شکل دهیم.
مدتها انتظار تهیه دستورالعمل و سازوکار مشخصی برای جشنواره تئاتر فجر وجود داشت و انتظار میرفت آئیننامه با دقت بیشتری تدوین شود. اما امروز یکی از نقدهای اساسی که میتوان به آئیننامه وارد دانست تعریفهای گنگ، نامشخص و حتی توصیفی آن است و این نگرانی ایجاد میشود که آئیننامه بیشتر از آنکه چهارچوب چیزی را مشخص کند، مانند دورههای پیشین بر اساس تعریف و سلیقه اجراکننده پیش برود. مثلا در مورد شورای سیاستگذاری سه رای مهم در اختیار معاون هنری، مدیرکل و دبیر است و چهار نفر دیگر «چهار نفر هنرمند شناخته شده و مورد اعتماد جامعه هنری». همین دو عبارت شناخته شده و مورد اعتماد بودن بسیار تاویلپذیر است.
اینها همه تفسیر است. اولا در تنظیم آئیننامه یک تیم حقوقی و یک تیم کارشناسی حضور داشتند و ما پیشنهاداتمان را ارائه دادیم. سند اولیهای که ارائه دادیم سی صفحه بود؛ ویرایش شد چند جلسه برگزار کردیم موارد حقوقی و قانونی را در آن لحاظ کردند و در نهایت تبدیل به سندی شد که اکنون میبینید. معمولا آئیننامه به مفاهیم کلی میپردازد نه مفاهیم جزئی. البته مفاد آئیننامه نباید به نحوی باشد که بتواند تفسیر متضاد ایجاد کند و الان هم اینطور نیست. در مورد شورای سیاستگذاری کاملا تعریف واضح است؛ گفتهایم «چهار هنرمند شناخته شده هنری» و این یک ملاک ارزیابی است. در تمام اسناد بالادستی وقتی به عنوان عضوی از شورا نکتهای مطرح میشود تعریف و هویتش کاملا واضح است. شناخته شده بودن یعنی اینکه پیشکسوت باشند، مورد اعتماد جامعه هنری و در ضمن قابل رجوع باشند. ما نیامدیم جزئیاش کنیم مثلا بگوییم چهار هنرمند شناخته شده از این نظر که نهاد دیگری آنها را تائید کند. یادمان باشد رئیس جشنواره، مدیرکل هنرهای نمایشی است؛ مدیرکل فردی است که صاحب دیدگاه تخصصی در حوزه هنرهای نمایشی است و صلاحیت او توسط یک مرجع بالاتر تائید میشود. پس آنقدر به موضوع آگاهی و اشراف دارد که بداند چهار نفر هنرمند شناخته شده، هنرمندانی قابل اعتماد از خانواده تئاترند.
یکی از موارد نگران کننده الصاق شدن کلمه «هنری» به دبیر است که این سوال و شائبه را ایجاد میکند که قرار است از اختیارات دبیر کم شود؟
دبیر جشنواره، هویتا دبیر «هنری» است. یعنی قرار است دبیر، کار هنری جشنواره را مدیریت کند و مسئولیت تمام بخشهای جشنواره به عهده اوست و در عین حال به مفاهیم اداری ورود نمیکند. اگر فقط میگفتیم «دبیر» یعنی در مورد مسائل اداری هم باید مسئولیتی میداشت. درصورتیکه دبیر هنری یعنی کسی که ماهیت جشنواره و فراخوان و اصلها را تعیین و دبیر کمیتهها و جزئیات را مشخص کند. پس به شکل واضح ما با یک رئیس ادرای مواجه نیستیم. کلمه دبیر هنری از این نظر آمده تا مشخصا کسی انتخاب شود که هویت فرهنگی و هنری دارد. در غیر این صورت یک فرد غیرمتخصص هم میتوانست دبیر جشنواره باشد که این اتفاق قبلا هم رخ داده است؛ در سالهایی، آدمهایی دبیر جشنواره شدند که هویت هنری نداشتند؛ اتفاقا این اصل را برای همین اضافه کردیم که بگوییم دبیر باید هنرمند باشد.
پس معتقدید تغییری در ساختاری که این سالها به شکل نانوشته انجام میشد، رخ نمیدهد؟
نه ماهیتا.
با گسترده شدن دایره اختیارات رئیس جشنواره (مدیرکل هنرهای نمایشی) حتی در جایی مانند صدور احکام ستاد اجرایی، این شایبه به وجود میآید که دبیر در تصمیمگیری و اعمال سلیقه و دیدگاهش دچار محدودیت شود.
نه اصلا چنین تحلیلی درست نیست. دبیر جشنواره کسی است که صاحب تجربه و جایگاه هنری بوده و اصلا شخص مستقلی است که خودش با برنامههایش هم به جامعه هنری و هم به شورای سیاستگذاری پاسخگوست. چرا به این توجه نمیکنید که شورای سیاستگذاری از حالت تشریفاتی خارج شده است؟ اگر به آئیننامه توجه کنید میبینید که شورا در بخشهای مختلف کاملا اعمال نظر دارد. رئیس جشنواره هم همینطور؛ برای اینکه قرار نیست بر کار دبیر اعمال نظر داشته باشد بلکه قرار است بر فعالیتی مطابق برنامهها اعمال نظر کند. اختیارات دبیر هنری، به مدیرعاملی میماند که قرار است مصوبات هیئت مدیره را اعمال کند ولی خودش مستقل است، تصمیم میگیرد و وارد جزئیات میشود اما نهایتا مصوبات کلی را هیئت مدیره تبیین و تائید میکند. در آئیننامه خیلی چیزها را از حالت تشریفاتی خارج کردیم. وضعیت شورای سیاستگذاری و رئیس جشنواره یا همان مدیرکل تعریف شده؛ یعنی اینها جایگاه و هویت پیدا کردهاند درصورتیکه قبلا اینطور نبود. قبلا از این دست اتفاقات داشتهایم که مثلا دبیری حکمی میداد، گاهی مخالفتهایی میکرد یا نظرش با مدیرکل هنرهای نمایشی متضاد بود. چرا به تجربیات گذشته رجوع نکنیم؟ الان تعریف همه اینها واضح است. مشخص شده که دبیر جشنواره میرود تا با برنامه جلو بیاید؛ یعنی صرفا شکلی کلی از جشنوارهای را برگزار نمیکند بلکه این برنامه باید در شورای سیاستگذاری تعریف شود و او زیر نظر شورا تصمیم بگیرد.
به نظر میرسد خود شورای سیاستگذاری هم در آئیننامه وضعیت ناپایداری دارد. این آئیننامه سه شخصیت حقوقی و چهار شخص حقیقی دارد که طبق بند شرایط و مقررات شورا این چهار نفر هنرمند از پروسه تصمیمگیری در مورد جشنواره حذف شده و معاون هنری، مدیرکل هنرهای نمایشی و دبیر هنری باقی میمانند: «درصورتیکه به هر علتی امکان تشکیل جلسات شورا وجود نداشته باشد، رئیس جشنواره موظف است با هماهنگی معاون هنری نسبت به تصمیمگیری و اقدام در جهت انجام وظایف شورا در زمان مقرر اقدام کند»؛ یعنی در آئیننامه امکان لغو شورا و برکناری اعضای حقیقی آن پیشبینی شده اما شرایط و جزئیات شفافی ذکر نشده.
آئیننامه باید همه جزئیات را ببیند. حتی در مورد دبیر هم این پیشبینی را کرده که اگر به هر دلیلی امکان ادامه نداشت چه تصمیمی باید گرفته شود. حتی پیشبینی کرده که در کوتاهترین زمان باید دبیر هنری جشنواره تئاتر فجر بعدی معلوم شود ولی تابع یک راهکار است. یعنی اگر دبیری جشنواره را بد برگزار کرد باید دوباره انتخاب شود؟ چه کسی او را ارزیابی میکند؟
منظورم توجه به شفافیت بیشتر است. مثلا خیلی کلی گفته شده «اگر به هر لیلی تشکیل جلسه ندهند» یا درباره عباراتی مانند «موعد مقرر» سقف زمانی مشخص نشده است.
اینها خیلی جزئیات است؛ در آئیننامه کلیات دیده شده. اصل مبنایی که در آئیننامه به آن توجه میکنند و تبدیل به یک استاندارد شده، این است که مفاهیم کلی را در نظر میگیرد به نحوی که برای ارکان آئیننامه مشکلی ایجاد نشود. اگر بخواهیم وارد جزئیات شویم باید به خیلی از موارد ورود کنیم.
وقتی شروطی در آئیننامه لحاظ میشود که بر اساس آن امکان کنار گذاشتن شورا و دبیر هنری یا تغییر اختیارات او وجود دارد به نظر دیگر طرح اینگونه مسائل جزئیات نیست، این شرح دادن میتواند تاثیر سلایق را کم کند تا همه چیز براساس دستورالعمل مشخصی پیش برود.
من این تصور را ندارم و به نظرم آئیننامه خیلی جامع و کامل این را دیده است. چون خیلی دربارهاش بحث کردیم. من هم اوایل نظر شما را داشتم و آنها را مطرح کردم اما چون یک تیم کارشناسی اینها را ارزیابی میکردند که تخصصشان آئیننامه نوشتن بود، به این موارد حتی به شکل جزئی هم توجه داشتند و سعی کردند موارد قابل اهمیت را در آئیننامه بیاورند. البته که مواردی که غیرقابل پیشبینی است، در متن ذکر نشد. اما یادآوری میکنم که آئیننامه میتواند تحلیل شود چون با شرایط متغیر هنری روبرو هستیم که در ویرایشهای بعدی باید به آن توجه شود. وقتی آئیننامه تدوین میشود یک سند است؛ با این هدف نوشته نمیشود که بعدا بازنگری شود چون این موارد، نظرات ما و نظرات کارشناسی بوده که ابلاغ و تبدیل به سند شده است و به مرحله عمل میرود و اجرایی میشود اما گاهی بعضی از مفاد و موارد آئیننامه به مرور زمان و به تناسب ضروریت و فعالیت اجرایی میتواند تغییر کند.
زمان زیادی تا برگزاری جشنواره تئاتر فجر نمانده و جشنوارههای دیگری را هم پیشرو داریم؛ با توجه به شرایط اقتصادی کشورمان و ناپایداری و افزایش قیمت دلار، جشنوارههای بینالمللی پیشرو در دعوت از هنرمندان کشورهای دیگر دچار چالش جدی نخواهند شد؟
میدانیم که شرایط اقتصادیمان خوب نیست و ارتباطات بینالمللیمان به جهت تحریمها دچار مشکل شده و بسیاری از هنرمندانی که در سطح بینالملل کار میکنند تحت هجمه عناصر بیگانه ذهنیت خاصی در مورد ایران پیدا کردهاند و خیلی از گروههای هنری در دقیقه 90 تحت تاثیر تبلیغات منفی قرار میگیرند و از سوی دیگر با یکسری محدودیتها و تحریمها مواجهیم که کار را سخت میکند. اما جنبه دیگر یعنی وجهه مستقل خیلی از هنرمندان ما و سایر کشورها را هم ببینید؛ هنر عاملی برای تبادل فرهنگی-هنری و نعمت بزرگی است که میتواند ابزاری برای روابط انسانی باشد و میتواند مشکلات پیشبینی نشده را حل کند. با همه این محدودیتها، مشکلی برای فعالیت بینالمللی جشنوارهها نمیبینم چون معتقدم هنرمندان سعی کردهاند وارد جنبههای سیاسی نشوند.
بیشتر از جنبه سیاسی، مسائل اقتصادی و بودجه جشنواره برای پوشش این افزایش ناگهانی قیمت دلار مدنظرم بود که هزینه بیشتری را بر ستاد برگزاری تحمیل میکند. سوالم این بود که راهکار جشنواره برای رویارویی با این محدودیت چیست؟
باید سعی کنیم این شرایط را مدیریت کنیم. بدون شک این افزایش قیمت ارز روی روند برگزاری جشنواره اثر میگذارد. مثلا بودجه جشنواره فجر این دوره، اسفند سال گذشته تصویب شد اما امسال قیمت دلار به بیش از دو برابر رسید که بدون شک روی برنامههای ما هم اثر میگذارد. ما سعی کردیم صرفهجویی و رایزنی کرده و اسپانسر بگیریم؛ اما درعینحال سعی کردیم جشنواره تحت تاثیر این مشکلات بیرونی قرار نگیرد. فقط هم مسالهمان دلار نیست. ما در تمام حوزهها دچار افزایش هزینهایم در حالی که بودجه جشنواره افزایش پیدا نکرده است. کاتالوگی که سال پیش میتوانستیم با n تومان ببندیم امسال قطعا هزینهاش دو برابر است. یا کمک هزینه گروه نمایشی نسبت به سال گذشته 40 درصد افزایش یافته است. پس همه بخشهای جشنواره مشمول افزایش هزینه خواهد شد. ولی من به عنوان کسی که مسئولیت ادارهکل هنرهای نمایشی را به عهده دارم سعی میکنم شرایطی را ایجاد کنم که دبیر جشنواره بتواند به نحوی برنامهریزی کند که حداقل کیفیت جشنواره نازلتر نشود.