پایگاه خبری تئاتر: در بیانیه ای که کانون ملی منتقدان در اختیار رسانه ها قرار داده، آمده است: کانون ملی منتقدان تئاتر جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس در سال 1368 مهمترین رسالت و هدف خود را گسترش و اشاعه فرهنگ نقد و ترویج فرهنگ نقدپذیری در ساختار و نظام تئاتری کشور قرار داده است. در این مسیر آنچه همواره برای کانون ملی منتقدان تئاتر اهمیت داشته، حفظ تئاتر در وهله نخست و نقد حوزه های مختلف مرتبط با هنر تئاتر از مدیریت تئاتر تا تولید هنری و اجرا و ... در جهت اعتلا و پیشرفت تئاتر ایران بوده است.
در این مسیر، فعالیت منتقدان هیچگاه و در هیچ مقطعی از دوران بیست و چهارساله حضور کانون به عنوان یک تشکل، منفعت شخصی برای اعضا نداشته و صرفا در جهت منافع هنر ملی و انقلابی تئاتر بوده و خواهد بود. اما متاسفانه نگاه مدیریتی در بسیاری از مقاطع و به ویژه در سال های اخیر نقد را بر نتابیده و لاجرم همواره تلاش هایی برای به حاشیه راندن نقد تئاتر صورت داده که در چهار سال گذشته شدت و سرعت بیشتری داشته و عرصه را بر فعالیت منتقدان تئاتر و اساسا گفتگو و نقد و نظر درباره تئاتر تنگ کرده است.
کانون ملی منتقدان تئاتر تا کنون همواره با سعه صدر نامهربانی ها و بی تفاوتی ها را تحمل کرده و امید به بهبود شرایط و تغییر نگاه مدیران داشته است، لیکن قطع همکاری غیر مستقیم مدیریت تئاتر و حذف نقد تئاتر از مهمترین رویدادهای کشور که افت کیفیت و سیر نزولی تئاتر کشور در سال های اخیر نتیجه آن است، کانون ملی منتقدان را بر آن داشته تا با انتشار این بیانیه موارد و موضوعاتی را که با حیات تئاتر در ایران نسبت مستقیم دارد و در تمامی فرهنگ ها و جوامع تئاتری تجربه شده است متذکر شود.
لازم به تاکید است که کانون از مدتها پیش شرایط را برای ادامه فعالیت موثر و مطلوب نامساعد تشخیص داده و با وجود همکاری ها و مساعدت های شخص مدیر مرکز هنرهای نمایشی، جناب آقای قادر آشنا که بر خلاف بسیاری از مدیران زیر مجموعه ایشان در این چند سال حامی کانون بوده و به نقد و گفتگو در تئاتر اعتقاد دارند و آن را به اثبات هم رسانده اند، متاسفانه فعالیت کانون از طرف سایر مدیران و به شکل های مختلف به حاشیه رانده شده است.
لذا کانون ملی منتقدان تئاتر ایران در شرایط حاضر ضمن تاکید بر رسالت و هدف اصلی خود که در راستای بهبود وضعیت تئاتر کشور است ذکر چند نکته مهم را لازم و ضروری می داند:
نخست: کانون ملی منتقدان تئاتر ایران از سال 1368 و با حمایت، همکاری و اراده مدیریت وقت اداره کل هنرهای نمایشی، جناب آقای علی منتظری تشکیل شده و در طول 24 سال فعالیت تنها رسالت آن فراهم آوردن شرایط مطلوب و مناسب برای گفتگوی تئاتری بوده است.
دوم: مرور گاهشمار فعالیت های کانون ملی منتقدان حضور فعال این کانون در کنار تمامی اتفاقات تئاتری و مهمترین رویدادهای تئاتر تا سال 1385 را تایید می کند.
برای اثبات چگونگی تاثیر گذاری نقد تئاتر بر کیفیت تولید و اجرای تئاتر در کشور کافی است دوران فعالیت های جدی کانون با سطح کیفی آثار تولید و اجرا شده در آن دوران مقایسه شود.
از سال 1385 فعالیت های کانون به مرور حذف شد. حذف جلسات نقد و بررسی حضوری در جشنواره های ملی و بین المللی، حذف انتخاب معرفی بهترین های جشنواره فجر توسط اعضای کانون، حذف نشریات و بولتن های نقد کانون، عدم همکاری برای حضور اعضاء در سمینارهای بین المللی، حذف فعالیت های آموزشی و پژوهشی و... رفته رفته جریانی را به وجود آورد که ظاهرا چندان علاقه و اعتقادی به نقد نداشت و این روند متاسفانه تا به امروز ادامه دارد.
سوم: تمایل برای به انفعال واداشتن فعالیت های کانون ملی منتقدان تئاتر از سال 1389 شدت گرفت و در شرایطی که کانون ملی منتقدان تئاتر ایران حتی موفق شده بود در میان 75 کشور عضو کرسی محکمی در هیات رئیسه کانون جهانی منتقدان(در جمع ده نفر) به دست آورد، در مرحله نخست فعالیت های داخلی و در ادامه آن فعالیت های بین المللی را با موانع و دشواری های بسیاری مواجه دید که این روند همچنان ادامه دارد.
چهارم: کانون ملی منتقدان در سال های 88 و 89 داوری کانون جهانی منتقدان تئاتر را بدون کوچکترین چشمداشتی به جشنواره های بیست و هشتم و بیست و نهم تئاتر فجر اضافه کرد. حضور پرفسور یون چئول کیم، یان هربرت، ماریا هلنا سوردینو، مارگرت سورنسون، میشل وایس و ژان پیر هان که همگی از منتقدان و نظریه پردازان شناخته شده جهان هستند و کرسی های مهمی در دانشگاه های کره جنوبی، فرانسه، انگلیس، پرتقال و کانادا دارند با کمترین هزینه، فرصتی مغتنم و مفید را در اختیار جشنواره تئاتر فجر قرار داد که پیشنهاد تکرار و ادامه آن از دوره سی ام با قاطعیت از طرف دبیرخانه جشنواره رد شد و تا کنون ادامه دارد.
پنجم: چاپ کتاب نقد تئاتر شامل نقد آثار شرکت کننده در جشنواره تئاتر فجر یکی از ماندگار ترین منابع مکتوب درباره تاریخ تئاتر ایران بود که اصلاحات مفیدی از دوره های تئاتری دراختیار می گذارد. این کتاب با تلاش همه اعضاء کانون و بدون کوچکترین چشمداشت مالی تهیه می شد که از دوره سی و یکم جشنواره تئاتر فجر با انتشار آن مخالفت شد.
ششم: برگزاری جلسات نقد و بررسی جشنواره های استانی و منطقه ای توسط اعضا کانون از سال گذشته با مانع تراشی ها و برخوردهای قهر آمیز مدیریت امور استان ها با اعضا با مشکلات بسیاری مواجه شد که هیات مدیره به خاطر استقبال و اشتیاق هنرمندان شهرستانی و آگاهی بر مفید بودن این جلسات و تاثیرات آن در تئاتر استان ها با خون دل اجازه تعطیلی آن را نداد. اراده مدیریت مرکز هنرهای نمایشی نیز ما را دلگرم کرد تا این جلسات در سالجاری هم علیرغم تهدیدهای مدیر امور استان ها، تخلفات آشکار این مدیریت در صدور احکام برای اشخاص نامعلوم از طرف کانون، تبعیض و بی عدالتی آشکار و مانع تراشی ها و توهین های بسیار با سعه صدر و همکاری و دعوت به مشارکت مفید برگزار شود و اگر همکاری و پیگیری شخص مدیر مرکز هنرهای نمایشی نبود در میانه راه برگزاری این جلسات هم تعطیل می شد.
هفتم: بی تفاوتی ها و نامهربانی ها نسبت به اعضای کانون در نخستین روزهای برگزاری جشنواره از طرف روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی عرصه را بر منتقدان تنگ تر کرد و ظاهرا نه تنها هیچ اراده و انگیزه ای برای دعوت از منتقدان برای حضور در جشنواره وجود نداشت، بلکه برخوردها و رفتارها در زمینه فراهم آوردن شرایط حضور عملا حاکی از تمایل به عدم حضور بود.
هشتم: ممانعت از حضور اعضای کانون و بی اعتبار شدن کارت های جشنواره از نخستین روز عملا مانع حضور منتقدان در تالارها و به ویژه در تئاتر شهر شد و شخص مدیریت تئاتر شهر و کارکنان هم غیر مستقیم از عدم حضور منتقدان و حذف نقد استقبال کردند که برای اولین بار در طول بیست و چهار سال فعالیت کانون نارضایتی اعضای کانون و انصراف عده زیادی از اعضاء برای حضور در جشنواره را در پی داشت. این در حالی است که در طول جشنواره درهای ورود همواره برای عده ای خاص باز بوده و گزارش های مکتوب و شفاهی به روابط تئاتر شهر و شخص مدیر مجموعه هم با کوچکترین واکنش و توضیحی همراه نبوده است.کانون منتقدان تئاتر امیدوار است که ممانعت از حضور منتقدان در تئاتر شهر عامدانه نبوده باشد و مدیریت تئاتر شهر در این زمینه پاسخگوی رفتار پرسنل تحت مدیریت اش باشد.
نهم: کانون ملی منتقدان تئاتر ایران در حال حاضر نشانه های تمایل به حذف نقد را در همه رفتارهای به هم پیوسته و برخوردها، از حذف بودجه کانون تا مخالفت با همکاری و فعالیت ها و نیز نامهربانی ها و بی تفاوتی های مدیران مشاهده می کند. اما درعین حال همچون گذشته و با کمال صداقت بر اهداف خود اصرار دارد و بر بستر سازی جهت فراهم آوردن فضای گفتگو ، نقد سازنده و تعامل اندیشه که پایه و مایه هنر است تاکید دارد.
در پایان آرزوی ما این است که نه تنها مدیریت زنجیرواری برای تحمیل بی تفاوتی و رفتار کنایه آمیز و غیر مستقیم نسبت به حذف عامدانه نقد از تئاتر وجود نداشته باشد، بلکه شرایطی فراهم آید که مدیریت ها از جریان نقد در جهت ارتقاء و پیشرفت تئاتر بهره گیرند.