محمد عاقبتی این روزها نمایش «از کجا اومدیم» را هر روز ساعت 18 در تالار هنر با بازی محمدهادی عطایی و الکا هدایت اجرا میکند که درباره تولد و مرگ برای تفهیم کودکان چهار تا هشت سال است. او همچنین با نمایش «ماهی سیاه کوچولو» که برگرفته از داستان صمد بهرنگی است در جشنواره کودکونوجوان حضور دارد.
پایگاه خبری تئاتر: فکر میکنم نمایش اخیرت درباره تولد باشد که به کودکان میخواهی دربارهاش بگویی؟
در کل نمایش پرداخت به یک موضوع بنیادین است که کودکان زیر سن دبستان با آن روبهرو میشوند و در روانشناسی به آن پاسخهایی داده شده که ما بر اساس آن داریم با این بچهها روبهرو میشویم که خودشان هم فانتزیهایی دربارهاش دارند و ما هم از روانشناسی کمک میگیریم تا دراینباره پاسخی بدهیم، بنابراین طوری نمایش را پیش میبریم که در سطح همین کودکان باشد.
فکر میکنم دو بازیگر کل اجرایت را شکل میدهند، اما انگار بچهها با کارهای شلوغتر میانه بهتري دارند، میخواهم بدانم شما چگونه از پس این مسئله برخواهید آمد؟
من به قصهگفتن علاقه دارم و این را همواره در تمام نمایشهایم؛ چه برای بچهها و چه بزرگسالان رعایت کردهام. اینبار هم به دنبال گفتن قصهای هستیم که بشود به این پرسش بنیادین بچهها پاسخی علمی و تخصصی بدهیم، بنابراین آنچه به اجرا درمیآید در قالب یک قصه است و ما برای نزدیکشدن به بچهها و اینکه نظرشان را جلب کنیم و به ارتباط برسیم، از عناصر و ویژگیهایی بهره میبریم که مفید واقع شوند مثل تصویرهای انیمیشن، عروسک و موسیقی که فکر میکنم اینها همگی در خدمت انتقال ایده کار باشند، بنابراین نمایش «از کجا اومدیم» شیوه ترکیبی دارد و در آن تئاتر عروسکی و صحنهای با هم ارائه میشود.
شما در بخش عمدهای از تولیداتت بر کودکان و نوجوانان متمرکز شدهای، این انتخاب چه دلایلی دارد؟
یک بخشش کاملا شخصی است و من خودم احساس میکنم که باید روی این نوع تولیدات متمرکز باشم. از سوی دیگر معتقدم که در کار کودکونوجوان کمتر حواشی هست و تو با کمترین نگرانی و استرس ممکن میتوانی به تولید کارت بپردازی و در ضمن مخاطب کار کودک اگر کارت را دوست داشته باشد و با آن ارتباط برقرار کند، راحتتر نظرش را میگوید و این شرایط معلق و غیرثابت حس خوبی به من میدهد که درگیر هیچچیزی نباشم و کارم را به خوبی انجام دهم. مخاطب کودک هم اگر کار را دوست داشته باشد سریع متوجه میشوم و اگر دوست نداشته باشد هم خیلی سریع متوجه میشوم و این برخورد عالی است. علاوهبراینها میدانم که ما در کشورمان از کودکان غافل هستیم و برای همین از گروههای حرفهای میخواهم که بخشی از فعالیتهایشان را برای کودکان اختصاص دهند. هرچند این حوزه هم تخصص و دانش و حوصله خود را میخواهد. این انبوه مخاطب کودک باید به لحاظ کمیت و کیفیت نیازهای فرهنگیاش مرتفع شود و مهمتر اینکه باید صادقانه به سمتش رفت. نکته بعدی اینکه این روزها تئاتر بزرگسال به نظرم خیلی آشفته و نابسامان است. تئاتر بزرگسال استرسزا و حاشیهزاست، اما در تئاتر کودک مخاطب کاری ندارد که چه کسی کارگردان است و چه کسانی بازی کردهاند. برای این مخاطب کیفیت خود کار مهم است و اگر دوست داشته باشند و ارتباط برقرار کنند، این برایشان مهم است. اگر والدین کودکان هم به گروه و کار اعتماد کنند بعد از آن به دنبال دیگر کارهای گروه و کارگردان خواهند آمد. این همچنین یک نیاز شخصی است که کار کودک کنم و در این شرایط به این سمت میآیم و حس میکنم دوستان حرفهای بسیاری هستند که میتوانند برای بزرگسالان کار تولید کنند، اما در میان گروههای کودکونوجوان انگشتشمارند گروههایی که میتوانند برای بچهها کار تولید کنند.
وضعیت کارکردن برای کودکان چگونه است؟
در حوزه کودک راحت میتوان اقدام و عمل کرد، بهخاطر اینکه حاشیهاش کمتر است و تو متمرکزتر میتوانی کار کنی. در آنجا به دلیل اینکه بیزینس مدروزی حاکم است، تو مدام باید خودت را به دور از خواستهها و علاقهمندیهایت پیش ببری و درکل کارکردن در آنجا راحت نیست و همه نیز میدانیم که کارکردن در تئاتر و زندگیکردن در اوضاع فعلی سختتر شده و این همان واقعیتی است که نمیگذارد راحت کار کنی، بنابراین بین آنچه باور نداری و واقعیت روز مدام باید درگیر باشی.
در چند دوره جشنوارهاي با کارهایت حضور داشتهای و در آن فعالیتهایی هم داشتهای. نظرت درباره جشنواره کودکونوجوان همدان چیست؟
بههرحال این تنها جشنوارهای است که به طور تخصصی در ایران بینالمللی برگزار میشود و از این نظر باید آن را غنیمت شمرد. برای برگزاریاش هزینه و وقت گذاشته میشود و این هزینه همچنین مادی و معنوی است؛ اما این جشنواره هم مثل همه جشنوارههایی که در ایران داریم، نقاط ضعف و کمبودهایی هم دارد. البته اینها به خود جشنواره مربوط نمیشود؛ ولی باید بدانیم که این جشنواره ویترین یک سال تئاتر ما در حوزه کودکونوجوان است و برای آنکه کیفیت این تولیدات بهتر شود، باید به خود تولیدکننده و هنرمندان رجوع شود. اینکه میزبان آن همدان است و این جشنواره دور از پایتخت برگزار میشود و بهنوعی دارد تمرکززدایی میشود، خیلی خوب است؛ اما در آن هم باید به امکانات سختافزاری توجه شود که بضاعت برگزاریاش هم سطح با عنوان بینالمللیاش باشد. بههرحال جشنواره بومی و داخلی نیست و باید به سطح جشنوارههای بینالمللی نزدیکتر شود و اگر مشکلاتی هست، باید برای آن چارهاندیشی شود.
راهحلی دارید؟
یکی از راههایش تثبیت مدیریت هنری با برگزارکنندگان محلی است که بشود سازوکار بهتری برای ارتباط این برگزارکنندگان با تولیدکنندگان در سراسر کشور انجام داد که برگزاری آن فقط به دو، سه ماه آخر مرتبط نباشد؛ بلکه از یک سال قبل باید دبیرخانه جشنواره در جریان این تولیدات باشد و باید آنها حمایتهای لازم را از گروهها داشته باشند. اصلا رقابتی و غیررقابتیبودن جشنواره مهم نیست؛ بلکه آنچه اهمیت دارد، این است که انگیزههای قوی بدهند به گروهها که سر شوق بیایند که با انرژی بسیار تولید کنند و حضورشان نیز علاوه بر جشنواره، طوری باشد که این تولیدات در محلهها، شهرها و استانهای خودشان نیز بهراحتی اجرا شود. جشنواره نیز به طور ارگانیک و طبیعی بتواند بر جریان تئاتر کودک در ایران تأثیرگذار باشد.
آیا به لحاظ کمّی و کیفی تولیدات نمایشی ما میتواند برطرفکننده نیاز این مخاطبان باشد؟
از هر دو نظر کمّی و کیفی جواب منفی است و ما واقعا با این تعداد مخاطبان نمیتوانیم نیاز آنان را پاسخ دهیم؛ درصورتیکه نیازش هست؛ اما همین تعداد کم تولید نیز برخوردار از استاندارهای لازم تئاتر کودک نیستند. درحالیکه مدارس و آموزشگاهها میتوانند براساس این مخاطبان آگاهانهتر برای حمایت از گروههای تئاتری برنامهریزی کنند که بتوانند اینها هم تولیداتشان را در اختیار بچهها بگذارند؛ بنابراین آموزشوپرورش برایش مقرون به صرفه است که بودجهای را برای تولیدات باکیفیت و استاندارد تئاتر کودک در نظر بگیرد و این بودجه را در اختیار گروههای تئاتر قرار بدهد. الان هم برخی از این حمایتها صورت میگیرد؛ اما با سطح کیفی پایین و اصلا معلوم نیست که آموزشوپروش شورای انتخابی دارد که خیلی متخصصانه به دنبال ارائه تولید آثار باشند؟ درحالیکه نیاز است که بین عرضه و تقاضا ارتباطی انجام شود و تولیدکننده و مخاطب اینقدر کُند با هم ارتباط نگیرند که وضعیت بحرانی به نظر آید. آموزشگاهها میتوانند دنبال این تولیدات باکیفیت باشند و اگر این حمایتها شدنی باشد، تولیدات هم در مسیر بهتری قرار خواهند گرفت. بههرحال میدانیم که کار کودک بسیار حساس است و همینطوری و بدون برنامه و سیاستگذاری نمیشود اقدام کرد.
همین کارهای اندکی که میگویید بنا بر سفارش آموزشوپرورش است؟
آموزشوپرورش ریسک نمیکند و مسئله کارکردن برای بچهها حساس است و این نیاز بچهها کاملا عمومی است و نمیشود فقط حرفش را زد؛ بلکه بچهها در تمام ایران و جهان با اختلافات فرهنگی و جغرافیایی دارای مشترکات و شباهتهایی هستند که میشود بنابر همین اشتراکات، این تولیدات را انجام داد. باید این ریسکپذیری باشد که بشود تولید کرد و این تولیدات را خیلی قابل دسترستر کرد که در اختیار همه قرار بگیرد.
https://teater.ir/news/16023