پایگاه خبری تئاتر: پروانه و یوغ نوشته محمد چرمشیر دغدغهها، ذهنیات، کابوسها و رؤیاهای (ونسان ونگوگ) نقاش شوریده هلندی، را دستمایه خود قرار داده و سعی در به تصویر کشیدن ذهن پر تلاطم او در طول زندگی پرفراز و نشیب و غمانگیز او را دارد.در متن یادداشت این کارگردان تئاتر که پیش از این نمایشهای کروکودیل و اشخاص را کارگردانی کرده است آمده: «از همان روز اولی که متن محمد چرمشیر را خواندم، به صحنه آوردنش برایم مسجل شد، نثر شاعرانهاش و این در هم تنیدگی مرزهای رئال و سوررئالیسم موجود در متن بهطور کامل توانست من را ترغیب کند که به سمت این نمایشنامه بروم، متن خیلی زندگینامهای نبود، همان چیزی که من دنبالش بودم، چرا که به اندازه کافی هم به لحاظ تصویری و هم به لحاظ متون مکتوب به این امر پرداخته شده بود و محمد چرمشیر خیلی هوشمندانه زاویه دید جدیدی را نسبت به زندگی ونگوگ در نظر گرفته بود، بنابراین کار سختتر میشد چون در ابتدا باید تسلط کافی روی زندگینامه ونگوگ برای شناخت بیشترش پیدا میکردم و در وهله دوم باید بازخوانی چرمشیر از نامههای ونگوگ به برادرش تئو را درک میکردم، پس در گام اول تمام نامهها و مکتوباتی که وجود داشت و ترجمه شده بود را خواندم و بعد از آن تمام فیلمهایی که درباره او کار شده بود، دیدم، هر چه جلوتر میرفتم بیشتر متن مرا به سمت خود جلب میکرد که که محمد چرمشیر به طرز استادانهای روح زندگی ونگوگ را حفظ کرده بود و آن را از صافی ذهن خود رد کرده بود و نگاه جدید تری را نسبت به زندگی ونگوگ وارد کرده بود که از کلیشهها به دور بود و بیشتر به روحیات و درونیات، اعتقادات، رنجها و ذهنیات و البته کابوسهای ونگوگ پرداخته شده بود.» او در ادامه این یادداشت آورده است: «بعد از تمام تحقیقات و مطالعات و تحلیلها حالا سختی ماجرا برای کارگردانی نمایش پروانه و یوغ این بود که چگونه میتوان این متن را غنای تصویری بخشید و این سوررئالیسم موجود در متن را جان بخشید و به حرکت درآورد که طیفهای مختلف تماشاگر را هم بتواند با خود همراه کند. بنابر این در شیوه اجرایی اثر به سمت فرمالیسم که شیوه مورد علاقهام بود رفتم و سعی کردم متن و شیوه اجرایی را با هم عجین کنم...» محمدپور افزوده است: عجین کردن متن و این شیوه اجرایی از سختیهای دیگر کار بود چرا که باید بازیگرها این مسأله را درک میکردند و این امر را به اجرا در میآوردند، تمرینهای زیادی انجام شد تا هدف مشترک شود و این کار تحقق یابد و بعد از حدود شش ماه تمرین امیدوارم توانسته باشیم در نظر تماشاگر مقبول بیفتیم». او در پایان نوشته است: «و سخن آخر اینکه، ونگوگ نقاشی را برگزیده بود تا شاید از چرک و کثافت وجود انسانی رهایی یابد و این رنج بسیاری را میطلبید، که یکی از آنها قربانی شدن زندگی بود و سرگشتگی روح و آشفتگی درون، تا شاید جایی آرامشی در انتظارش باشد...» جواد محمدپور طراح و کارگردان این اثر نمایشی است که توسط کاوه حکیمی تهیه شده است. در این نمایش: حمید رحیمی، مرضیه موسوی، محسن قزل سوفلو، جلال محبی، فاطمه عباسی، مهیار قزل سوفلو، نگار سلحشور، آتوسا زرینپور، سپیده پروانه، حسامالدین سیادت، مهرداد امانی، فاطمه محمد امیری، امیر پاشا عبدی، میلاد صفوی ایفای نقش میکنند. اثر نمایشی یک بازیگر خردسال؛ دیبا سرخوش، نیز دارد. فاطمه ملا احمدی، مونا رمضانی، فراز عزیزی، فاطمه ملا احمدی در گروه کارگردانی همکاری میکنند و طراح صحنه توسط حمید شهرانلو، طراح نور محمدرضا رحمتی، طراح لباس و دوخت لباس سمیه خواسته، طراح گریم احمد نگهبان، طراح صدا و موسیقی مجید روحبانی، طراح پوستر، بروشور و گرافیک علیرضا گلدهی، مدیر تبلیغات مریم شریعتی و روابط عمومی و تبلیغات مجازی گروه هنری پژواک، ساخت دکور و اکسسوار استودیو طراحی و ساخت اینکا، دستیاران نورنیلوفر نقیب ساداتی، نیما خطیب شاد، مهران کریمی، مجریان گریم:سید امین میری، مژده زادمهر، هانیه بنی اسد، مدیرصحنه امید عبدی، دستیار صحنه حسین عارفی، عکاس فراز عزیزی هستند.