یک تهیهکننده سینما گفت: پس از چهل سال فعالیت در سینمای ایران به این نتیجه رسیدهام که نباید به اظهارنظرهای بسیاری از مدیران توجه کرد، زیرا سرنوشت سینمای ایران برای آنان اهمیتی ندارد و فقط برای خوشایند مدیران بالادستی اظهار نظر و اقدام میکنند.
پایگاه خبری تئاتر: عمده آثاری که در سینمای ایران تولید میشوند از کمکهای دولتی بهره میگیرند و این مسئله از جانب هیچ فرد یا گروهی قابل کتمان نیست، حتی آثاری که به ظاهر خصوصیاند و با سرمایههای دولتی تولید میشوند به نحوی از وامها یا ابزارهای دولتی استفاده کردهاند. حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی به عنوان دو تهیهکننده سینما که سالهاست به صورت مشترک با هم کار میکنند در آثارشان کاملاً مستقل عمل کردهاند و آثار آنها با هزینه کاملاً شخصی تولید میشود و آنها اقدامی را انجام میدهند که سایرین فقط درباره آن سخن میگویند. با توجه به این موضوع با حسین فرحبخش به گفتوگو نشستهایم که مشروح آن را در زیر میخوانید.
سالهاست در سینمای ایران در مقام تهیهکننده و کارگردان در ژانرهای گوناگون فعالیت میکنید و همواره از فیلمهای شما در سینمای بدنه انتقاداتی وجود داشته است. درباره این موضوع توضیح دهید. سابقه کاری من در سینما حدود چهل سال است و به همین جهت به این قبیل انتقادات عادت دارم، از ابتدای ورودم به سینما هیچگاه نظر مسئولان سینمایی و منتقدان برایم اهمیتی نداشته است. زیرا مسئولان تنها درصدد جلب رضایت مدیران بالادستیشان هستند و اینکه در سینما چه اتفاقی میافتد برایشان مهم نیست.برخی از منتقدان هم به دلیل نداشتن علم کافی درصدد نقد برمیآیند و حتی اصول کلی نقد را نمیدانند و یا مفهوم اثر را درک نمیکنند.
پیشنهاد میکنم کسانی که به آثار من و عبدالله علیخانی حمله میکنند از مجموعه آثاری که تولید کردهایم، معدل بگیرند تا دریابند در تاریخ سینمای ایران، هیچ فرد یا گروهی نبوده که بتواند به این میزان برای سینما پولسازی کند. البته این ارزیابی به سینمای بعد از انقلاب خلاصه نمیشود، بلکه درباره سینمای قبل از انقلاب هم این موضوع صادق است، برای مثال فیلم سینمایی «کما» حدود ۱۸ سال پیش اکران شد، زمانی که شاید کل کشور ۲۵۰ سالن بیشتر نداشت، نزدیک به دو میلیون نفر این فیلم را تماشا کردند. این میزان استقبال بیانگر رویکرد مخاطبان نسبت به یک اثر است.
خانواده در سینمای ایران فاکتور اصلی است و من اثری تولید میکنم که از برای همه سنین مناسب باشد. در تمامی آثارم هم به اصولی اخلاقی و مذهبی پایبندم و هیچ امر خلاف شرعی در آثارم نمایش داده نمیشود و رعایت قوانین یکی از اصول جدی کارم است. فعالیتهایم تنها به یک ژانر خلاصه نمیشود و فیلمهای کمدی هم در پرونده کاریام وجود دارد و آثار جدیام هم مخاطب فراوانی را جذب کرده است.شاید بتوان گفت که در سینمای ایران به جز من و عبدالله علیخانی تهیهکننده دیگری وجود ندارد، زیرا اگر پرونده مالکیت فیلمها را ارزیابی کنید درمییابید همه تهیهکنندهها حقالعملکارند، حتی آنهایی که مدعی ساخت فیلم با هزینه شخصیاند نیز در این زمره قرار میگیرند. البته شاید عدهای برای مقطعی آثار شخصی تولید کرده باشند اما این فعالیتها مستمر نبوده و پس از مدتی متوقف شده است.
یکی از انتقاداتی که به برخی آثارتان نظیر «ایکس لارج» مطرح میشود، تخریب خانواده و اشاعه فرهنگ نامناسب گفتاری است. درباره این موضوع برایمان توضیح دهید.
به دلیل حساسیتهای شخصی که به این مسئله دارم اصلاً این نقد را نمیپذیرم و اگر کسی در این زمینه نقد دارد بخشی از آثارم را که در آن بیادبی صورت گرفته است برای نمونه ذکر کند، زیرا این قبیل نقدها پایه و اساس علمی ندارد. به همین جهت وقتی میگویم نقدهای منتقدان را نمیپذیرم بیراه نگفتهام. شاید بهتر باشد این جلساتی که با عنوان نقد در برنامههای تلویزیونی ساخته میشود، نوعی مزاح است که سبب تفریح مخاطبان میشود.بیتوجهی به اظهارنظرهای بسیاری از منتقدان تنها روش من نیست، بلکه بسیاری از مخاطبان نیز همین واکنشها را دارند و اگر قرار بود مردم برای نظر مخاطبان اهمیت آنچنانی داشته باشد نباید بسیاری از آثار جزء پرفروشها نبود و عمده آثاری که نقد میشدند دچار ورشکستگی میشدند.
در سالهای اخیر درباره سبک زندگی ایرانی – اسلامی اظهارنظرهای متعددی صورت گرفته است، اما رویکرد واحدی در این زمینه وجود ندارد. شما به عنوان یک سینماگر قدیمی در این زمینه چه نظری دارید؟
در ابتدا باید گفت، سبک زندگی ایرانی – اسلامی را نمیتوان از هم تفکیک کرد، زیرا در یک جامعه دینی تمامی موضوعات تحت تأثیر دین است و نمیتوان روش زندگی را از آن جدا کرد. موضوع دیگر اینکه بهترین محل برای تبلیغ سبک زندگی سینمای ملودرام و کمدی است، هرچند شاید بتوان در فیلمهای اجتماعی و اکشن هم به این موضوع پرداخت، اما تصور من این است که آثار ملودرام در این زمینه تأثیرگذارترند. شما در مقام کارگردان هم آثاری چون «زندگی خصوصی»، «مستانه» و… را تولید کردهاید. در حوزه تهیهکنندگی نیز فیلمهایی چون «آواز قو»، «بهشت پنهان»، «دو روی سکه» و… را در کارنامه خود دارید. این کارنامه بیانگر آن است که قادرید هم فیلم خوب تولید کنند و هم اثرتان پرفروش باشد. پس چرا سراغ تولید آثاری نظیر «ایکس لارج»، «خالتور» و… رفتهاید؟ زمان و مکان بیانگر آن است که چه سبکی را برای فیلمسازی باید انتخاب کرد، زیرا تا زمانی که امنیت اقتصادی در حوزه فرهنگ وجود نداشته باشد قطعاً نمیتوان آثار فاخر تولید کرد. فیلمهایی نظیر «زندگی خصوصی» و «مستانه» آثاریاند که دو هفته از بعد از اکران پایین کشیده میشوند و مستانه نیز بدون کوچکترین حمایت تبلیغی روی پرده رفت. آیا از نظر شما صحیح است که در چنین شرایطی که امنیت اقتصادی سینما تأمین نیست این قبیل آثار تولید شوند.
در پرونده کاری شما فیلمهای اکشن پرفروشی نظیر «نیش»، «غافله» و… وجود دارد. به عنوان یک سینماگر بگویید چرا در سینمای ما دیگر فیلم اکشن ساخته نمیشود؟
این سؤالی است که من علاقهمند بودم روزی از من پرسیده شود. کاش میدانستید در دهه هفتاد درباره تولید این آثار چقدر ناسزا شنیدهایم و ایرادات فراوانی درباره ساخت آثاری مانند عقرب مطرح بود. در صورتیکه حتی امروز هم نمیتوان چنین پلانهایی را ثبت کرد و سؤال اینجاست که آیا در این شرایط اقتصادی منطقی برای این کار وجود دارد؟
https://teater.ir/news/21801