پایگاه خبری تئاتر: وقتی قاعده دستمزدها افسارگسیخته میشود که بازیگری برای یک ماه حضور در اثری، به اندازه 10 سال حقوق یک کارمند و شاید هم بیشتر، دستمزد دریافت میکند، قاعدتا دیگر این حریم خصوصی و پنهانکاریها توجیه عقلانی و شرعی ندارد.
وسوسه دنیای شیرین بازیگری برای تمام کسانی که دوست دارند روزی مقابل دوربین قرار بگیرند، تنها به دلیل شهرت و محبوبیت آن نیست. اخباری که مخصوصا طی سالهای اخیر از میزان دستمزد بازیگران به گوش میرسد، خود به دلیلی تبدیلشده که شعف دوستداران هنرپیشگی را برای رسیدن به این رویای شیرین، دوچندان کرده است.
در این سالها، بازیگران، فارغ از تمام امتیازهایی که سبب میشد مورد توجه عموم مردم باشند، حالا بهواسطه دستمزدهایی که میگیرند، فاصله معناداری با طبقه متوسط جامعه پیدا کرده و به قشری مرفه تبدیل شدهاند. این اصل نه اینکه تنها متعلق به سلبریتیها و استارهای سینما باشد، بلکه بازیگران نقشهای مکمل را نیز دربرمیگیرد. شدت رشد دستمزد بازیگران طی یکی، دو سال اخیر و اخبار گوشخراشی که در این باره شنیده میشود، حاکی از فاصله گرفتن دستمزد بازیگران به نسبت دیگر صنوف تولید یک فیلم سینمایی است.
اینکه برخی بازیگران میتوانند در سهم فروش یک فیلم سهیم باشند اما دیگر صنوف نه، اینکه یک بازیگر میتواند تقاضای دریافت دستمزدش را به دلار داشته باشد و دیگر صنوف نه، اینکه یک بازیگر میتواند هر روز غذای گرانقیمت دلخواهش را بخورد و دیگر صنوف نه و دهها مورد تبعیض دیگر سببشده تا بازیگران، بهلحاظ رقم دریافتی و حتی جایگاهی که گروه برای آنها درنظر میگیرند، فاصلهای کیلومتری با اعضای دیگر شاخههای تولید یک فیلم داشته باشند.
با رشد افسارگسیخته تورم طی ماههای اخیر، هزینه تولید یک فیلم بالاتر رفته است. عمده این افزایش قیمت بهدلیل بالا رفتن دستمزد بازیگران است تا جایی که در عمده موارد، نیمی از هزینه تولید یک فیلم، صرف دستمزد بازیگران آن کار میشود و نیمی دیگر نیز سهم دستمزد تمام عوامل فیلم بهجز بازیگران و مراحل پست پروداکشن.
ملاک دستمزد بازیگر چیست؟
آنچه از دستمزد بازیگران فهمیده میشود آن است که اعلام رقم برای حضور یک بازیگر در پروژهای، ملاک و مشخصه خاص و ثابتی ندارد. بیشتر، رقمی است که از سوی بازیگر مطرح میشود و از سوی مدیر تولید یا تهیهکننده مورد چکشکاری قرار گرفته تا درنهایت به رقمی که روی آن توافق میکنند، برسند.
در دنیا، یک فرمول ثابت برای تعیین دستمزد وجود دارد و آن، عدم تعیین رقم دستمزد توسط بازیگران است. یکی از مزایای سیستم استودیویی هالیوود درکنار تمام نقدهایی که به آن وارد است، مکانیزهبودن سیستم دستمزدهاست. اینطور نیست که یک بازیگر بخواهد یا بتواند 20 درصد بیشتر از سال گذشته دستمزد بگیرد. تمام ملاکها معطوف به میزان اثربخشی آن بازیگر در آخرین فیلم اکران شدهاش است. مثلا ستارهای چون «کریستین بیل» در گفتوگو با رسانهها اعلام میکند که «دوست ندارد در خیابانها بخوابد.» اشاره او به این حقیقت است که دوست ندارد با حضور در یک فیلم نفروش، دیگر، استودیوها بهسراغ او نیایند و درنتیجه بیپول شود. در ایران اما ملاک دستمزدها را خود بازیگران تشخیص میدهند. چندان ربطی هم به سال و تاریخ ندارد که بگویند چون سال 97 این میزان را میگرفتیم، الان در سال 98، باید 20 درصد به آن مبلغ اضافه کنیم. بیشتر یک رقم توافقی البته با رضایت بازیگر است. این رقم هم به عوامل متعددی ربط دارد. بیشترین میزان اصرار بازیگران روی دستمزدهای بالا درنتیجه دو علت بهوقوع میپیوندد؛ یا فیلم آخر آنها فروش خوبی در گیشه داشته یا مطمئن هستند که کارگردان، اصرار ویژهای دارد که تنها آن بازیگر در آن نقش بازی کند.
موارد زیادی در سینمای ایران بهچشم میخورد که مدیر تولید با بازیگری بر سر دستمزد به توافق نرسیده، ولی چون کارگردان اصرار داشته که حتما آن بازیگر در فیلمش حضور داشته باشد، تهیهکننده بالاجبار تن به رقم مورد تقاضای بازیگر داده و با وی قرارداد بسته است.
این در حالی است که سینمای ایران سالهاست از شکل ستارهسازی خارجشده و مردم هم برای کمتر بازیگری اقدام به خرید بلیت میکنند. بهعبارتی، عمده سلبریتیهای سینمای ایران، کسانی هستند که سالن ولو کوچک فیلم خود را پر نمیکنند و درعوض دستمزدهای چند صدمیلیونی طلبکرده و آن را نیز بهدست میآورند. اینکه سیستم سینمایی کشور تا حدود زیادی مقهور بازیگران است بهطوری که درصورت عدمفروش، همچنان اقبال بالایی از سمت کارگردان، تهیهکننده و حتی مخاطب متوجه آنهاست، نیازمند یک آسیبشناسی عمیق و البته وضع قوانین کارآمد اجرایی است که اجازه سردمداری غیرمنصفانه را به بازیگران ندهد.
بارها شنیده شده که برخی بازیگران در علت بالا بردن دستمزدشان به نسبت آثار قبلی عنوان کردهاند که ما پارسال گوشت میخریدیم اینقدر، الان میخریم اینقدر، اجارهخانه میدادیم اینقدر، الان میدهیم اینقدر، دلار میخریدیم اینقدر، الان میخریم اینقدر و... و این درحالی است که چنین شرایطی برای تمامی عوامل فیلم وجود دارد، حال آنکه چطور بازیگران دست به شخصیسازی این اتفاقها میزنند، موردی است که توجیه عقلانی خاصی را نمیطلبد. نکته جالب ماجرا آن است که وقتی بازیگری رقم غیرمتعارفی تعیین میکند، طبیعتا باید استناد کند به فروش فیلمهای قبلیاش ولی در اینجا میگویند که بازیگران همهجای دنیا رقمهایی بسیار بالاتر میگیرند مثلا اگر دستمزد فلان بازیگر هالیوودی را به قیمت دلار امروز حساب کنیم، چیزی معادل 20میلیارد تومان میشود بعد آن وقت آیا دستمزد 700 میلیونی ما در قبال آن20 میلیارد تومان زیاد است؟ این درحالی است که اکثر بازیگران ما، در تمام فیلمها، چنین فرمولهایی را پیاده میکنند. حال آنکه نگاه حرفهای آن است که بازیگران برای فیلم هنری (که گیشهپسند نیستند) دستمزدهایی بهمراتب پایینتری میگیرند، اما بارها دیده شده که بسیاری از بازیگران سینمای ایران برای فیلمهای هنری، دستمزدی به اندازه فیلم تجاری میگیرند و نه به ژانر فیلم نگاه میکنند و نه به نگاه کارگردان و تهیهکننده.
یک بازاریابی سوررئالیستی
خیلی جالب است بدانید بسیاری از بازیگران سینما برای رسیدن به دستمزدهایی بالاتر، دست به برخی بازاریابیها نیز میزنند. اکنون میخواهیم عرفیترین این روشها را برای شما بیان کنیم.
رقمی که بازیگر طبق برگه قرارداد میگیرد با رقمی که بهحساب وی واریز میشود، تفاوت بسیاری دارد. بهعنوان مثال بازیگری 500 میلیون دستمزد واقعی میگیرد، اما از تهیهکنندهاش میخواهد که رقم دستمزد وی در قرارداد را 700 میلیون تومان تنظیم کند. این اتفاق سبب میشود تا بازیگر برای فیلم بعدی خود، به رقم 700 میلیونی قرارداد قبلیاش توجه داشته باشد و از تهیهکننده فیلم جدیدش بخواهد که مثلا 20 درصد بیشتر از فیلم قبلی به او پرداخت کند که میشود 850 میلیون. یا در بهترین شرایط اینگونه است که آن بازیگر با مدیرتولید یا تهیهکننده رفیق است و به وی اعلام میکند بنابر همین دوستی، همان دستمزد فیلم قبلی را طلب میکند یعنی 700 میلیون و از او میخواهد که دستمزد وی را در قرارداد، 850 میلیون تومان بنویسد و... حالا شاید این پرسش برای شما مطرح شود که با درج ارقام بالا در قرارداد، رقم مالیات بازیگران هم افزایش پیدا میکند مثلا بازیگری که 500 میلیون گرفته اما مبلغ قراردادش 700 میلیون تومان است باید براساس همان 700 میلیون تومان مالیات بدهد و این کار، صرفهای برای وی ندارد. اما جالب است بدانید که بازیگران سالهاست از پرداخت مالیات معاف هستند و فقط کافی است که طی یک زمان مقرر در سال، دریافتی قانونی خود را در خانه سینما اعلام کنند تا از پرداخت مالیات معاف شوند.
همین اصل و البته نبود قانونی مدون برای تعیین دستمزد سببشده تا ارقام کلان و نجومی در این صنف جابهجا شود و این بازاریابی، کار اکثر بازیگران چهره سینمای ما تبدیل شود.
سنگ بزرگ علامت نزدن است و پول بزرگ نشانه ندادن!
تا اینجای کار، با دلایل و البته راهکارهای دریافت دستمزدهای نجومی آشنا شدیم، اما جالب است که برخی بازیگران، پا را از این حد نیز فراتر نهاده و تلاش میکنند تا دربرخی پروژههای مشکوک، دستمزدهایی بهمراتب نجومیتر دریافت کنند. البته باید تا حدودی به این اصل ایمان آورد که مدیران تولید دلسوز و تهیهکنندگان اصیل سینما، هیچگاه زیربار دستمزدهای نامتعارف نمیروند. بنابراین وقتی در پروژهای، دست و دلبازی ناشیانهای صورت میگیرد، آخرش پرداخت نمیشود و بازیگران طلبکار میشوند چون کسی که میخواهد چنین مبالغی را پرداخت کند، معمولا این رقمها را نمیدهد، بلکه کسی که نمیخواهد پول پرداخت کند چنین ارقام افسانهای پیشنهاد میدهد. تعداد پروژههایی از این دست کم نیست و احتمالا اخبار رسانهایشده برخی از آنها را هم شنیدهاید. این را از وفور چکهای برگشتی بازیگران هم میتوان متوجه شد. عمدتا این شکل پرداختها که با چراغ سبز بازیگران همراه میشود، درنتیجه آن است که آن تهیهکننده، سرمایهگذار یا مدیر تولید دوست دارد با آن بازیگر عکس یادگاری بگیرد یا در رزومهاش، همکاری با آن بازیگر بهخصوص وجود داشته باشد.
نتیجه چنین جریانهایی این میشود که تهیهکننده واقعی حذف و سرمایهگذار واقعی محو میشود و بهجای آنان، بنگاهداران و آنهایی که دنبال حاشیه هستند، در سینما ورود کنند؛ میماند همان چیزی شبیه به جریانی که امروز در سینمای ما وجود دارد. بحث پولهای مشکوک که طی این سالها در سینمای ایران به گوش میرسد، مورد بسیار مهمی است که از سوی بسیاری از بازیگران، جدی قلمداد نمیشود. اینکه بازیگری که تا سال گذشته 300 میلیون دستمزد داشت و حالا برای پروژهای با دستمزد 700 میلیونی مواجه میشود، نباید از خود بپرسد که پول این دستمزد از چه مسیری تامین میشود؟ این مورد هیچ، آیا آن بازیگر نباید از خود بپرسد که آیا میتواند به اندازه همان دستمزد، آدم به سینما کشانده و صندلیها را پر کند؟ متاسفانه این مطالبه بهحق طی سالهای اخیر نهتنها از جانب بسیاری از بازیگران مطرح نمیشود، بلکه کار به جایی رسیده است که مردم در صفحات مجازی برخی بازیگران پیام میگذارند و از آنها میخواهند که راجعبه دستمزد فلان پروژه مشکوک توضیح دهند. مطالبهای عمومی که متاسفانه با نگاه از بالا به پایین بازیگران مواجهشده و آنها ترجیح میدهند سکوتکرده و چراغ خاموش به همان مسیر وسوسهانگیز و پرپول خود ادامه داده و در پستهای اجتماعیشان، از تبعیض اجتماعی و گره زندگی مردم شکوه کنند.
بازیگرانی که میدانند معادلی ندارند
البته به دور از انصاف است که این جریان را به تمام بازیگران سینمای ایران تعمیم دهیم. تعداد معدودی از بازیگران، از این قضایا مصون هستند. البته برخیهای دیگر که رقمهای نجومی میگیرند، روی کاغذ، حق دارند چون یگانه هستند و مشابه ندارند. طبیعتا وقتی بازیگری برای یک نقش، مشابه ندارد، دستمزد بالایی طلب میکند. درعوض، دیگر صنوف سینمایی تا دلتان بخواهد، مشابه دارند. بهطوری که اگر تهیهکننده با فلان فیلمبردار به توافق نرسید، دهها فیلمبردار دیگر وجود دارد؛ تدوینگر، آهنگساز، مدیر تولید و... به تعداد بسیار زیادی وجود دارند، اما بازیگر خاص، مشابه ندارد و تهیهکننده گاهی مجبور میشود طبق همین اصل، با رقم نجومی خانم یا آقای سوپراستار کنار بیاید.
این هم یک اصل است که کافی است دو فیلم یک بازیگر فروش کند، آنوقت برای فیلم سوم، همه بهسراغش میآیند و همین ترافیک، دستمزد آن بازیگر خوششانس را افزایش میدهد.
یا مورد دیگر آنکه بازیگر از برخی مجاری مطمئن میشود که کارگردان یا تهیهکننده، تنها او را برای آن نقش انتخاب کرده و پای بازیگر آلترناتیوی در میان نیست. در این شرایط هم دستمزدهای نجومی پیشنهاد میشود که هیچ ارتباطی با فروش فیلمهای قبلی آن بازیگر یا تضمین پرکردن صندلیهای آن فیلم بهواسطه حضور آن بازیگر ندارد.
منبع: روزنامه فرهیختگان