پایگاه خبری تئاتر: فیلم جوکر اثر تود فیلیپس که برای نخستین بار در جهان، ساعت ۱۱ ونیم صبح شنبه ۳۱ماه اوت در جشنواره ونیز ۲۰۱۹برای منتقدین بنمایش در آمده بود مثل بمب منفجر شد. از همان روز نمایشش، با دوستان منتقد فرانسوی وغیره درباره این فیلم به بحث و گفتگو پرداختیم و فیلم و بازیگر اصلی اش (یواکین فینیکس) را شایسته بردن شیر طلا دیده بودیم. جوکر دراختتامیه این رویداد به شایستگی شیر طلایی جشنواره را بدست آورد. سپس از هنگام به پرده آمدنش در سینماهای جهانی یک موج گسترده ای راه انداخته که همچون بهمنی که از سر کوه سرازیر شده باشد، بزرگ وبزرگ تر می شود. این پدیده همه گیر شده تا جائی که کاربرهای شبکههای اجتماعی مثل توییتر، ویدیوها و عکسهای بسیاری از خود منتشر کردهاند که حرکات جوکر و گریم او را تقلید میکنند. حتی در شهرهائی همچون پاریس، درشب هالووین عده بسیاری با ماسک جوکر به خیابانها آمده بودند.
پدید آمدن جوکر با چنین قدرتی زمینه های اجتماعی، و عصیان های فروخورده بسیاری از مردم را در کشورهای گوناگون، ازجمله آمریکا، زادگاه جوکر در خود دارد که توانسته، با مقوله های سیاسی و شرایط اجتماعی خود گره خورده باشد. در جوکر، سناریست و فیلمساز خودآگاه یا ناخودآگاه به جستجوی شرارت های پنهان آدمی رفته، و عقده های سربازنشده او را رو می کند. به همین دلیل است که جوکر دوست داشتنی می شود برای اینکه از خود ما می آید. فیلم شرارت هائی که توی رودربایستی نمی خواسته ایم از خود بنمایش بگذاریم را رو در روی ما قرار می دهد و با آن همزادپنداری می کنیم.
فیلم زمینه های اجتماعی امروز جهان را هم با خود همراه دارد. انگیزه ها و موتیف های سیاسی نیز می توان در آن یافت دارد. مثلا در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، یکی از مسائل مهم جنگ و جدال دولت بر سر بیمه های رایگان دولتی برای همه افراد است، که دولت او ضد آن عمل کرده است. در فیلم جوکر، فیلمساز مستقیم به این مسئله اشاره دارد: روانپزشک آرتور (جوکر) به او خبر میدهد که با کاهش بودجه خدمات درمانی، دیگر وی نه میتواند داروی رایگان بگیرد و نه دکترش رایگان خواهد بود؛ و ادامه می دهد «آنها تف هم کف دست تو نمیاندازند.»! ازاین روست که فیلم جوکر در لایههای پنهان خود با جنبشهای خواهان عدالت اجتماعی، غیر مستقیم همدلی نشان میدهد؛ وی بنوعی قیام کرده و شهر پراز کثافت را به مبارزه می طلبد و در نهایت تشویق به آشوب می کند. جوکر یک آنارشیست ناخواسته است که تحقیر شده است. در جاهای مختلف فیلم و به گونه های زیادی می بینیم که اورا تحقیر می کنند. از همان اول فیلم که وی یک کار پیش پاافتاده دارد، بشکل دلقک و بازیگر نیمه وقت در آمده تا در خیابانهای نیویورک با در دست داشتن یک پلاکادر تبلیغاتی کارکند، آزارش هم به کسی نمی رسد اما نوجوانان شرور او را بیخود و بی جهت زیر مشت ولگد می گیرند و در زباله ها رهایش می کنند. (صحنه کمی یادآور خشونتی است که در فیلم پرتغال کوکی از استانلی کوبریک دیده بودیم و قتی جوانان شرور مرد کارتن خوابی را در محله ای کثیف زیر مشت ولگد می گیرند). در تمام فیلم جوکر، شهر را پراز زباله می بینیم. بنظر می آید که در شهری زباله زده، و پر از کثافت از یک سو، و برج های بلند و بانک های بسیار، و وال استریت از سوی دیگر روبرو هستیم. جوکر در محیط ها ی دیگر هم مورد تحقیر قرار می گیرد، مثل آنجائی که همکارانش در محل لباس عوض کردن او را تحقیر می کنند، در صحنه ای دیگر آن مجری تلویزیون (با بازی رابرت دونیرو) برای خنداندن تماشاگرانش، جوکر را تحقیر می کند، (که در صحنه های آخر فیلم، که جوکر در همین برنامه زنده شرکت کرده، و مسقیم پخش می شود، مجری برنامه را می کشد) و غیره و غیره. از سوی دیگر شرایط سختی در منطقه فقیرنشینی به همراه مادر علیل تر از خودش تنها، می گذراند و مادرش تنها یارغمخوار اوست. همه ناملایمات روی هم انبار می شود و جوکر را به انفجار می رساند. اینجاست که جوکر بنوعی بشکل قهرمان ناخواسته ظهور می کند و در نیویورک سیتی – با قتل سه نفر از کارمندان شرکت سرمایهگذاری وِین، نماد ثروت و قدرت در گاتهام سیتی، را به مبارزه می طلبد. اینجاست که مطرود شده گان جامعه، با چهره هائی که ماسک جوکر بر آنهاست، با او همراه می شوند خیابانهای شهر را از جمله والاستریت را به تسخیر خود در می آورند که کاملا جنبه ضد فرهنگ سرمایهداری دارد. آنها جوکرهای دیگری هستند. آین جوکر (آرتور) از کودکی مورد بی مهری عمیقی از سوی همه بوده است، به مرور زمان از نظر روانی مریض می شود و متوسل به داروهای زیادی شده، که رفته رفته خاصیت خود را از دست می دهند و از سوئی کنترل خود را بعنوان یک دلقک که باید دیگران را بخنداند، از دست داده و خنده هایش بشکل غیرقابل کنترل و حتی هسیتریک در می آید، مجبور است برای بیشتر خنداندن، دهان خود را گشادتر کند. جامعه او را مریض کرده است، حالا او به آدمکشی تبدیل شده که از دست خودش خارج شده و خشونت پدیده آمده مردم را به جائی رسانده که شعار زده در خیابانها به راه افتاده اند و پلاکادر «ثروتمندان را بکشید»؛ در دست دارند و در شهر پراکنده شده، آنها می خواهند همه چیز را ویران کنند. راهی باقی نمانده است.
اعتراض هائی که امروزه در بسیاری از کشورها ی جهان شاهد آن هستیم نمایانگر نابرابری اجتماعی و فساد و تباهی است که از سیستمهای حاکم به تنگ آمدهاند و خیابانها را به تسخیر خود درآوردهاند. بنابراین توجه جهانی به جوکر تصادفی نبوده، چرا که فیلم نشانههایی از حقیقت را هم با خود دارد. این فیلم مستقیم با مردم حرف دارد. از قدیم گفته اند: آنچه از دل برآید، بردل نشیند.
این فیلم تابه امروز یک میلیارد دلار درجهان فروش کرده، و در کشور فرانسه در چهار هفته اول اکران ۵ میلیون فرانسوی از آن دیدن کرده اند و هفته آخر باز هم درصدر جدول فروش هفتگی قرارداشته است!
اما جدا از موضوع ملتهب و بروز فیلم، آنچه که جوکر را ممتاز کرده، سناریو فوق العاد ه است که با ظرافت، و دقیق و مینیاتوری کار شده و در هر صحنه که داستان پیش می رود، بیننده اطلاعات تازه تر و تکرارنشده، از جوکر و سایرچیز ها بدست می آورد که باید، میزانس استادانه و بازی جوکر، و مونتاژ را به آن اضافه کرد. فیلم ترکیبی موفق از یک اثر هنری و فیلمی همه پسند پدید آورده که سینما گاه گداری با چنین مقوله ای روبرو بوده است. از این نمونه باید به «آمادئوس» اثر درخشان میلوش فورمن یاد کرد که جوایر اسکار بسیاری هم بدست آورد. آیا جوکر می تواند همان تعداد جایزه اسکار بدست آورد؟ تا ۹ فوریه ۲۰۲۰ باید صبر کرد.