پایگاه خبری تئاتر: فروش فیلم جوکر که در کمتر از سه هفته از مرز یک میلیارد گذشت این روزها بیش از آن که به حواشی فروشش پرداخته شود،منتقدان از موضوع خشونت آمیز فیلم و سرایت آن به جوامع صحبت می کنند.فیلم جوکر که اثری مستقل از زندگی جوکر بدون شخصیت بتمن در دهه ۸۰ را روایت می کند، در واقع نمایش یک اثر درباره ی زندگی و سرگذشت ابر شروری است که تا به حال در سینمای هالیوود و جهان وجود نداشته است.فیلمی که می توان آن را از منظر رواشناسانه و جامعه شناسانه ساعت ها نقد کرد.
فیلم پرفروش جوکر در مورد مردی ۴۰ ساله است که به همراه مادرش زندگی می کند وبه دلیل مشکلات روحی و روانی که داشته تحت نظر روانشناس و معالجه دارو ست.اما دولت،این موسسات را تعطیل می کند در عین حال از آنجا که از کودکی ،مادرش دوست داشته وی لبخند بر روی لبان مردم بیاورد سعی می کند دلقک شود با این حال او همیشه از اینکه افکار منفی داشته ،خسته شده است.وی در یک موسسه هایی که دلقک را برای رستوران ها،مهدها و… می برساند،مشغول به فعالیت است و در یک زندگی نکبت بار با مادری متوهم غرق است.
جامعه به او روی خوشی نشان نمی دهد،نادیده گرفته شدن وی توسط مردم،سرکوب شدنش از سوی طبقه بورژاری،مسخره کردنش از سوی چندین تاجر و … باعث می شود جوکرداستان از فردی آرام و گوشه گیر وارد دنیای تاریک و سرد شود و به مرور زمان ما در فیلم با سیر تحول شخصیتی وی از مردی دچار اختلال روانی که دیگر داروهایش به دستش نمی رسد و دچار اختلال ضد اجتماع است به دلیل نادیده گرفتنش از سوی جامعه با یک فرد دیوانه تمام عیار رو به رو می شویم. این سیر تکامل آرام آرام پیش می رود و مخاطب به هنگام تماشای آن با خود می اندیشد او هم جوهری در درونش دارد که وقتی این گونه از هر سمت وسویی تحقیر نادیده گرفته کی شود به نحوی سایه تاریکش را نشان می دهد یا همان سایه ی نزیسته اش را.این همان خشونت نهان فیلم است.آرتور یا جوکر،ضد قهرمانی است که دل مخاطب برای او می سوزد چرا که می داند حاصل شرایط بیرونی و جهان پیرامونش او را تبدیل به فردی افسار گریخته کرده است.
او یک فرد آسیب دیده ی نتیجه ی جامعه ی آلوده است.جوکر بر خلاف آن که آفرینشش در کتاب های کمیک بوده اما هیچ تعلیق به داستان کمیک ندارد.او در تک تک لحظات فیلم،تماشاگرش را بهت زده می کند.ترکیب خنده و گریه آرتور بسیار عالی درآمده است.مردی که قرار است لبخند را بر روی لبان مردم بیاورد اما زندگی با وی نامهربان است و این یک سفر به درون ذهن وروان یک فرد آسیب دیده است.مادرش وی را توی صدا می زند در حالی که آرتور به هنگام کشتن مادرش به او می گوید: هیچ وقت خوشحال نبوده است. فقدان حس پدرانی به خوبی برای جوکر قابل لمس است در سکانس هایی چون بغل پدرانی از موری،مجری کمدین تلویزیون و یا شهردار .
در سراسر فیلم ما با خنده های عجیب و غریب آرتور با بازی درخشان واکین فینیکس مواجهه هستیم که دلیل مشخصی ندارد اما در علم روانشناسی از آن به عنوان پدیده سودوبولبار یاد می شود که مانع تنظیم احساسات است و فرد بدون هیچگونه دلیلی ناگهان می خندد یا می کرید و تنها با دارو می توان مانع این اختلال شد. فیلمنامه ی جوکر یکی از قویترین فیلنامه های دهه ی اخیرست که ما را با تاریخچه منفورترین نقش تاریخ سینما آشنا می کند.در سایر فیلم های بتمن هیچوقت از گذشته ی جوکر باخبر نیستیم اما این بار جوکر یا آرتور فلک است که فیلم را به اثری دیدنی تبدیل کرده است.داستان فیلم هیجان انگیز و پر از حس همدردی برای یک قاتل روانی است.در فیلم ما با رویاپردازی های آرتور روبه رو می شویم.
بدبختی های وی کاملا باور وذیر در آمده است.حتی پایان فیلم به طرز چالش برانگیزی تمام می سود.دیوانه ی زنجیری که به مدد جوی خود هم رحم نمی کند و او را می کشد. شخصیت جوکر ما را به یاد بازی رابرت دنیرو در فیلم راننده تاکسی می اندازد که جامعه برای وی هیچ ارزشی قائل نبود و رد کارگردانی مارتین اسکورسیزی به راحتی در فیلم دیده می سود. یکی از منتقدان امریکایی می گوید:این فیلم به اندازه کافی خوب است که خطرناک باشد و همچنان به اندازه کافی بد است که جای بهتر شدن داشته باشد. بازی فینکس قابل ستودنی و مدعی اسکار است وزبان بدن و میمیک صورتش اعجاب برانگیز. موسیقی فیلم به همراه رقص جوکر غیر قابل تکرار است.بسیاری از فیلم موفقیت تجاری فوق العاده ای دارند اما این روزها فیلم جوکر به یک پدیده ی فرهنگی تبدیل شده است.