پایگاه خبری تئاتر: آرش دادگر کارگردان، مدرس و نایب رئیس کانون کارگردانهای خانه تئاتر درباره ضرورت تعریف و ثبت مشاغل هنری به عنوان یک شغل گفت: آقای ایرج راد از سوی هیئت مدیره مرکزی خانه تئاتر به اتفاق هنرمندان دیگری از خانه سینما و موسیقی، چندین سال است که به دنبال حل این مسئله هستند و چند ماه پیش با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت کار، رفاه و امور اجتماعی مبنی بر اینکه باید شغل هنرمندان به رسمیت شناخته شود و امنیت شغلی برایشان ایجاد شود، به نتایجی رسیدند و اکنون نیز پیگیری انجام شده در مراحل نهایی است.
او با بیان اینکه ثبت مشاغل هنری باید به تصویب برسد، عنوان کرد: اکنون هنرهای نمایشی به عنوان سرگرمیهای شبانه شناخته میشود و در وزارت کار شغل محسوب نمیشود و چارتی در این وزارتخانه نداریم و براین اساس از حق بیمه بیکاری و سنوات محروم هستیم و درصورتیکه شکایت در ارتباط با شغلمان داشته باشیم، نهاد و سازمانی پاسخگوی آن نیست، چراکه حرفه ما تعریف شده نیست. اگر مشاغل هنری سالهای پیش از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیگیری و به تصویب مجلس میرسید، اکنون هنرمندان با شرایط ایجاد شده و بیکاری به دلیل تعطیلی فعالیتهای فرهنگی هنری به منظور جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، تا این اندازه نگران نبودند. در صورتیکه از پیش زیرساختهایی برایمان تعریف شده بود، هنرمندان امکان آن را داشتند تا در این وضعیت از حقوق بیکاری که دیگر مشاغل از آن بهرهمند هستند، برخوردار باشند.
این کارگردان تئاتر در ادامه اضافه کرد: اکنون بنا به اعلام خانه تئاتر حدود 25 هزار نفر هنرمند تئاتر فقط در تهران، بیکار شدهاند و این یک فاجعه است و متوجه شدیم که وادی هنر تا چه اندازه شکننده است. هنرمند از روح و روان خود برای ارائه محصولی به مخاطب خود هزینه میکند تا بتواند بازتابی باشد از مشکلات و مسائل جامعه به شکل هنری و رابطی باشد میان مردم و حاکمیت. هنرمند در وهله نخست توانایی دیدن مسائل و معضلاتی را دارد که از دید عموم و حاکمیت پنهان است و او به شکل هنرمندانهای رابطی میان مردم و حاکمیت میشود. حذف و از میان رفتن هنرمند رابطه و زبان مشترک میان این دو طبقه را از بین میبرد و منجر به اتفاقاتی در سطح جامعه میشود که اکنون شاهد آن هستیم.
دادگر همچنین افزود: جوامع پیشرفته پس از جنگ جهانی دوم متوجه این قضیه شدند که آنچه که باعث بروز جنگ و فجایع انسانی میشود، نبود حمایت از هنرمند است. آنها به این موضوع رسیدند و براین اساس به این امر توجه کردند و زیرساختهایی ایجاد کردند برای زمانهایی که فاجعهای چون شیوع بیماری کرونا پیش میآید و از این روست که وضعیت متفاوتی با ما دارند. ما تمام این سالها تمام تلاش خود را کردیم تا تنها سلبریتی تولید کنیم و حاکمیت هم به این موضوع دامن زد.
این مدرس تئاتر در بخشی از صحبتهایش گفت: نبود امنیت شغلی باعث شده تا جامعه هنری ضعیفتر و شکنندهتر شود و به سمت بازاری شدن به منظور امرار معاش پیش رود و به ابتذال نزدیک شود؛ اما ابتذال همواره دوره کوتاهی دارد و از بین خواهد رفت.
او درباره نبود تناسب میان رشد کمی نیروی انسانی در عرصه هنر با فضاهای فعالیت و کسب درآمد هنری عنوان کرد: ما همه چیزمان به همه چیزمان میآید! زمانیکه در کشور خودرویی با ایمنی بسیار نازل و قیمت بسیار بالا تولید میشود اما تقاضا به منظور خرید آن وجود دارد، چرا تولیدکننده خود را وادار به آن کند تا ایمنی خودرو را افزایش دهد و یا آن را از رده خارج کند؟ به همین نسبت نیز شاهد آن هستیم که دانشگاهها در همه رشتهها با برداشتن کنکور، آزمون ورودی و... با یکدیگر در رقابت هستند تا دانشجوی بیشتری را جذب کنند.
آرش دادگر در ادامه گفت: هر ساله دانشجویان بسیاری با هزاران امید و آرزو و رویاهای شیرین وارد دانشگاهها میشوند، اما در نهایت با خیل عظیمی از فارغالتحصیلان افسرده روبرو میشویم که حمایت و امکاناتی برای آموختن نداشتند و چیزی هم در دانشگاهها نیاموختهاند و آیندهای پیش رویشان متصور نیستند و با مدرکی که دریافت کرده، امنیت شغلی نیز در سطح جامعه ندارند و زیرساختها و برنامهای برایشان تعریف نشده تا وارد بازار کار شوند.
او همچنین افزود: در دورانی تئاترشهر هفت سالن نمایش داشت؛ کارگاه نمایش، سالنهای شماره 2، قشقایی، سایه، چهارسو، نو و اصلی. به جز سالن اصلی مابقی سالنها، به صورت دو اجرایی بودند و براین اساس هر شب سیزده نمایش در این مجموعه به صحنه میرفت. با این کار یک ساختمان تئاتر ویران شد و مجبور به آن شدیم تا هزینه گزافی بابت مرمت آن پرداخت کنیم به جای آنکه آن هزینه را به ساخت تماشاخانه و بنای دیگری اختصاص دهیم. از این دست موارد بسیار زیاد است.
نایب رئیس کانون کارگردانهای خانه تئاتر در ادامه اضافه کرد: پردیس تئاتر تهران در منطقه خاوران احداث میشود و دو سال دیگر آن بنا همچون ساختمانی خواهد بود که پنجاه سال از عمر آن گذشته است چراکه این پردیس در مکان اشتباهی احداث شده و ناکارآمد است و برنامهریزی برای این پردیس وجود ندارد و هیچ هنرمندی تمایل به کار در این مجموعه ندارد. این مسائل از آنجا نشات میگیرد که ما ابتدا ایده و تصمیمی را تصویب میکنیم و سپس به دنبال بودجه آن میرویم. در صورتیکه ابتدا باید بودجه را در دست داشته باشیم و سپس بابت آن تصمیم بگیریم که اکنون چه اقداماتی را با آن بودجه میتوانیم عملیاتی کنیم. براین اساس ما عملاً پروژهها را بدون در نظر گرفتن محل تامین منابع مالی، مصوب میکنیم.
آرش دادگر همچنین افزود: به عنوان مثال تصویب میشود تا از گروههای تئاتر حمایت شود اما نسبت به تامین منبع مالی و بودجهای آن بیتوجهی میشود. مدیرکل پیشین اداره کل هنرهای نمایشی سال گذشته گروههای نمایشی را مورد حمایت قرار داد اما گروهها ریالی حمایت دریافت نکردند و اکنون مدیرکل جدید بدهی سال گذشته را پرداخت میکند. در صورتیکه گروههای نمایشی باید مبلغ و کمک هزینه حمایتی ناچیز خود را پیش از اجرای اثر خود دریافت کنند تا این امکان را داشته باشند این مبلغ را برای تولید نمایش خود هزینه کنند. بنابراین ابتدا چیزی مصوب میشود و سپس به دنبال تامین مالی آن میروند. به این دلیل است که ما به عبارتی از دور وادی رویاگونه هستیم. تخصصمان این است که به مخاطب، تماشاگر و جهان اطرافمان رویا و آرزوهایشان را نشان دهیم و برایشان رویاسازی کنیم که میتوانند انسان بهتری باشند و جهان اطرافشان میتواند بهتر شود؛ اما زمانیکه خود وارد این وادی میشویم با فلاکت و بیبرنامگی روبرو هستیم. این وادی از دور بسیار جذاب است.
منبع: هنرآنلاین