بهنام بهزادی می‌گوید با نبود قانون جامع کپی‌رایت امکانی جدی برای منع یا تعقیب متخلفین و ایفاد حقوق صاحبان آثار در داخل و خارج وجود ندارد.

پایگاه خبری تئاتر: بهنام بهزادی سال 97 فیلم "من می‌ترسم" را کارگردانی کرد که در جشنواره فیلم فجر سال 98 به نمایش درآمد. در این فیلم که به روابط پیچیده افراد در جامعه می‌پردازد، الناز شاکردوست، امیر جعفری، ستاره پسیانی، مهران احمدی، پوریا رحیمی سام، پیام یزدانی، مجید جعفری، یگانه رفتاری به ایفای نقش پرداخته‌اند.

بهزادی درباره اکران اینترنتی "من می‌ترسم" بیان کرد: فعلاً به اکران آنلاین فکر نمی‌کنم، به دو دلیل؛ اول این که در حال حاضر شرایط این نوع اکران را خیلی مناسب فیلم "من می‌ترسم" نمی‌دانم و دلیل دیگر نیز این است که با اکران آنلاین و درنتیجه پخش غیرقانونی فیلم، بسیاری از فرصت‌های پخش بین‌المللی آن از دست خواهد رفت.

او درباره مشکلات این شیوه اکران گفت: ما دو مشکل عمده در این بخش داریم، اول نبود قانون کپی‌رایت است که موجب می‌شود نه‌تنها در داخل کشور آثار به شکل غیرقانونی دانلود و پخش شوند، بلکه شبکه‌های ماهواره‌ای خارج کشور نیز فیلم‌ها را نمایش می‌دهند. درواقع، با نبود قانون جامع کپی‌رایت امکانی جدی برای منع یا تعقیب متخلفین و ایفاد حقوق صاحبان آثار در داخل و خارج وجود ندارد. نکته دیگر این که در داخل کشور، عزمی جدی برای جلوگیری از انتشار غیرقانونی آثار دیده نمی‌شود. در حالی که ما تقریباً همه‌روزه برخورد دستگاه‌های مسئول را با موارد به‌مراتب ساده‌تری می‌‌بینیم و شاهدیم که چطور افراد و شبکه‌های مورد نظر به‌سرعت و شدت دستگیر و بسته ‌می‌شوند. متأسفانه چندین سال است که در مورد قاچاق غیرقانونی فیلم حرکتی جدی را شاهد نبوده‌ایم.

بهزادی با اشاره به این که این نوع از شیوه اکران اجتناب‌ناپذیر است، درباره مزایا و معایب آن گفت: سینما در ذات خود چه به لحاظ ساخت برای پرده بزرگ و چه به لحاظ دیدن در سالن سینما شبیه به یک مراسم آئینی است که آداب خود را دارد. فکر کنید دیدن یک مسابقه ورزشی در خانه حتی اگر همراه با آخرین تکنولوژی‌های نمایشی روز نیز باشد، برای بسیاری باز آن لذتی را که با حضور در ورزشگاه به همراه دارد، نخواهد داشت. از این جهت سینما برای بسیاری شامل آداب سینما رفتن و فیلم دیدن و خیلی چیزهای بیشتر است، اما از جهتی باید بپذیریم که بسترهای نمایشی در آینده از هر زمان دیگری گسترده‌تر خواهند بود و محدود به سالن سینما نمی‌شوند و به نظر می‌رسد نمایش اینترنتی در آینده اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. در چنین شرایطی این بستر‌ها می‌توانند بهترین امکان را به آثاری بدهند که در گریز از محدودیت سانسور یا نظام اقتصادی حاکم بر سینما ساخته و عرضه خواهند شد. آثاری که شاید از ابتدا با هدف نمایش در پلتفرم‌های اینترنتی تولید شوند و البته گمان می‌کنم سینما و فرهنگ فیلم دیدن در سالن همچنان باقی خواهد ماند و نباید تصور کرد که می‌شود یا باید این دو شکل نمایش را جایگزین یکدیگر کنیم.

او تأکید کرد: کرونا به شکلی اجتناب‌ناپذیر و یکسانی همه دنیا را غافلگیر کرده و جدا از همه‌ بدی‌ها و گرفتاری‌هایش تغییرات یا نیاز به تجدیدنظرهایی را نیز با خود آورده است. یکی از این نمونه‌ها همین بحث نمایش فیلم در بسترهایی خارج از سالن سینما است که به نظرم بسیار مبارک و مغتنم است.

این فیلمساز درباره حمایت دولت از آثار عرضه‌شده در این شیوه اکران اظهار کرد: نکته بسیار مهمی که در این شیوه وجود دارد این است که با میانگین فروش این فیلم‌ها، برای آثاری که هزینه آن‌ها بالاتر از این میزان فروش است توجیه اقتصادی وجود ندارد. در حال حاضر با توجه به معادلات اقتصادی این شیوه خیلی همخوان و مقرون‌به‌صرفه نیست و به نظر می‌رسد با این شیوه همه احتمالات سودآوری اقتصادی یک فیلم به‌نوعی به حراج گذاشته می‌شود. فکر می‌کنم با توجه به این که در آینده خواه‌ناخواه ارائه محتواهایی خارج از سالن سینما خواهیم داشت، این اتفاق برای همه دست‌اندرکاران زمینه‌ مناسبی فراهم کرده است تا از این تهدید به‌عنوان یک فرصت استفاده کنند و آن را مثل مانوری ببینند که در آن آمادگی لازم را به دست آورند و نقاط ضعف و اشکالات را بشناسند و آن‌ها را برطرف کنند. سینمای ما باید با مواجه با بسترهای جدید عرضه فیلم خودش را وفق دهد. حالا به نظر می‌رسد با توجه به شرایط پیش‌آمده امکان مواجهه با این مرحله آزمون خطا ایجاد شده است و بهتر است این هزینه به عهده صاحبان آثار گذاشته نشود و دولت به شکل مثبت و مؤثری از آثار حمایت کند تا زمینه‌ها فراهم شوند. این رقم برای دولت البته رقم چندان بالایی نیست در حالی که می‌توانند با حمایت جدی‌تر و بهتر این امکان را برای سینما فراهم کنند تا خودش را با شرایط جدید تطبیق دهد و البته منفعت مادی و فرهنگی آن به همه برسد.

بهزادی در پاسخ به این سؤال که افزایش پلتفرم‌ها تا چه اندازه می‌تواند منطقی باشد، گفت: بحث اصلی تفکر مدیریتی پلتفرم‌ها است یعنی اراده‌ای واقع‌بینانه و آینده‌نگر است تا به شکل جدی و البته اقتصادی پخش اینترنتی فیلم مورد توجه قرار گرفته و با کم کردن ریسک برای سرمایه‌گذاران، مسیری معقول برای ارائه سینما در بسترهای تازه مورد توجه قرار بگیرد. مثلاً نتفلیکس به‌عنوان بخشی از تولید محتوای قابل عرضه خود حق رایت اثر را می‌خرد و یا خود به‌عنوان سرمایه‌گذار هزینه تولید را پرداخت می‌کند. امروز به نظر می‌رسد مسئله اکران اینترنتی یا پخش در آی‌پی‌تی‌وی‌ها و بقیه پلتفرم‌ها آن‌قدر جدی نیست، چرا که از طرفی نیاز به ارائه محتوایی مثل فیلم اکران‌نشده در وی‌او‌دی‌ها هنوز احساس نمی‌شود آن‌ها ریسک خرید کل رایت این آثار را برای پخش در بستر خود ندارند. از طرفی پخش اینترنتی به شکل فعلی با توجه به خطر قاچاق و توزیع غیرقانونی فیلم‌ها این شیوه را غیراقتصادی و غیرمنطقی کرده است تا جایی که احتمالاً بتواند جایگزین گروه هنر و تجربه شود. شاید بتوان تصور کرد هرچه تعداد این پلتفرم‌ها بیشتر باشد و تنوع شیوه‌های نمایش بیشتر شود قطعاً عرصه رقابت وسیع‌تری وجود خواهد داشت و این به سود همه‌ سینما خواهد بود امری که در تمام دنیا نیز این اتفاق می‌افتد و صاحبان آثار نیز تلاش می‌کنند تا بهترین گزینه را برای اثر خود انتخاب کنند.


منبع: هنرآنلاین