«ضبط و صداسازی گاهی عواقب سخت‌تری به دنبال خواهد داشت. همچنان که روبر برسون می‌گوید: «تصاویر و صداها؛ همچون غریبه‌هایی هستند که در یک سفر با هم آشنا می‌شوند و پس از آن نمی‌توانند از هم جدا شوند.»

پایگاه خبری تئاتر: مجید نجاتی صدابردار و صداگذار سینمای ایران که در کارنامه خود صدابرداری و صداگذاری فیلم‌های سینمایی «پیرمردها نمی‌میرند»، «طاق‌باز» و «پدرم تاج سرم» و فیلم های کوتاه «دابُر»، «تشریح»، «باران آهسته می‌بارد»، «صراحی»، «بادیه نشین»، «کناره»، «رو یا رو»، «سرلاک»، «منهای یک»، «آتو»، «مونالیزا»، «17 سالگی»، «مکث»، «مولتی فرم»، «اسنایپر»، «یک زن آمد»، «بانی» و «یوشید» را دارد، درباره «جایگاه صدا در سینما» یادداشتی آورده است:

«همان طور که در زندگی انسان‌ها در همه ادوار مختلف، وجود وسیله‌ای کاربردی همانند یخچال به طریقه‌های مختلف استفاده می‌شد و ضرورت داشت، صدا هم پس از اختراعش روز به روز مورد اهمیت قرار گرفت و خودش را همانند تصویر به رخ کشید اما امروزه به صورت یک نیاز برای یک فیلم محسوب می‌شود و جای خالی‌اش را نمی‌توان با چیزی پُر کرد. در دهه هشتاد برخی فیلمسازان سینمای کوتاه به صدابرداری فیلم به صورت تخصصی نگاه نمی‌کردند و بار و مسئولیت سنگینی که این روزها محسوب می‌شود، بر دوش دوست و رفیق با ابزاری همانند چوب به جای بوم و میکروفن داینامیک گاهاً به جای میکروفن استاتیک می‌انداختند.
همان طور که ضرورت برخی وسایل در زندگی امروزی بسیار احساس می‌شود، «صدا» نیز برای یک فیلم مهم است و نباید دست کم گرفته شود و جزء لاینفک فیلم به حساب می‌آید و به قولی رفیق جدانشدنی دوربین است. صدای واضح یا به عبارتی صدای صحیح و نِت یک فیلم تاثیری شگرف در ماندگاری در ذهن مخاطب دارد که نمی‌توان به آسانی از آن غافل شد اما متاسفانه برخی هنوز تصور می‌کنند اگر فیلمی دیالوگ ندارد یعنی صدابرداری آن مهم نیست. این در حالی است که ساخت یکی از باندهای صوتی فیلم با عنوان «ساند افکت» گاهی از نظر زمانی چند برابر زمان فیلمبرداری به طول می‌انجامد و حتی گاهی هزینه بیشتری را نیز برای فیلم در بر خواهد داشت.
حاشیه صوتی سینما در سال‌های اخیر همواره غنی‌تر، پیچیده‌تر و تپنده‌تر شده است. صدا ذهنی است، قابل لمس نیست ولی تصویر قابل لمس است. در مورد سینما همچنین می‌توان گفت که تصویر فرافکنده شده و صدا فرافکن است به این معنی که صدا معانی و ارزش‌ها را بر تصویر فرا می‌افکند. صدا، لحن یک فیلم را نمایان و اتفاقاً به سرعت بازی بد بازیگران را آشکار می‌کند و اگر یک کارگردان، صدا را سرصحنه جدی نگیرد، ممکن است بعدها در زمان تدوین به مشکل بخورد.
در چندین کمپانی، نظیرکمپانی فاکس، تِری آرگون آلمانی و ... این کمپانی برادران وارنر بود که بعد از ساخت چند فیلم کوتاه برای آزمایش و ورود صدا به سینما، فیلم بلند خواننده جاز ساخته آلن کِراسلِند را تولید و به دنیا شناساند. با وجود اینکه این فیلم در جهان به اولین فیلم ناطق (talking film) معروف است ولی می‌توان فیلم صد درصد ناطق «روشنایی های نیویورک» ساخته برایان فوی (1928) را در اصل ورود صدا به سینما قلمداد کرد و می‌توان اشاره کرد که «صدا در سینما» دارای قدمتی 93 ساله است. سینما در تصویر، آبستن و در صدا زاده شد.
ورود صدا به سینما باعث تحول بیان سینمایی شد. صدا سبب شد شیوه بازیگری بازیگران طبیعی‌تر جلوه کند و از طرف دیگر صدا امکانات داستان گویی در سینما را افزایش داد. فیلمسازان دیگر می‌توانستند با محدودیت کمتری داستان‌ها و رمان‌های بسیاری را به فیلم برگردانند بدون اینکه مجبور باشند از میان‌نویس (caption)، در لابلای تصاویر به جای حرف‌های بازیگران استفاده کنند،کاری که در زمان سینمای صامت مرسوم بود. با ورود صدا به سینما، بسیاری از بازیگران سینمای صامت به دلیل نداشتن صدای مناسب، مجبور به کناره‌گیری از سینما شدند و جای خود را به بازیگران دیگر دادند و حتی برخی از بازیگران و فیلمسازان سینمای صامت همچون رنه کلر و چاپلین، بیانیه‌ای را علیه کاربرد صدا در سینما امضا کردند.
معرفی مکان یا موقعیت جغرافیایی، معرفی زمان یا یک دوره تاریخی، روایتگری (داستان پردازی)، بیان عواطف و احساسات، معرفی یک شخصیت، ایجاد احساساتی چون شادی، غم، آرامش، ترس و اضطراب و تند یا کند کردن ریتم فیلم، از جمله برخی کاربردهای صدا در فیلم‌ها است. هر فیلم دارای سه باند صوتی اصلی است که متشکل از باند دیالوگ (voice یا صدای انسان)، باند افکت های صوتی که شامل صدای افتادن شی روی زمین و یا بستن در خانه و... می‌شود و باند صوتی آمبیانس که به همه صداهای محیطی که فیلم درآنجا فیلمبرداری می‌شود، اطلاق می‌گردد. صدابرداری در سینما به دو نوع همزمان (سرصحنه) و غیرهمزمان یا دوبله انجام می‌شود. ممکن است فیلمی دیالوگ نداشته باشد اما به این معنی نیست که صدا ندارد؛ در واقع دو نوع صدا داریم: فیلم صدادار sound film و فیلم ناطق talking film. این اشتباه باعث شده که همان برخی برای ساخت فیلم خود از دسته نوع اول، صدابردار همراه خود سرصحنه نبرند که به اعتقاد نگارنده ضبط و صداسازی گاهی عواقب سخت‌تری به دنبال خواهد داشت. همچنان که روبر برسون می‌گوید: «تصاویر و صداها؛ همچون غریبه هایی هستند که در یک سفر با هم آشنا می‌شوند و پس ازآن نمی‌توانند ازهم جدا شوند.»