پایگاه خبری تئاتر: هوشنگ گلمکانی با مهدی یزدانی، مدیرعامل سابق مؤسسه رسانههای تصویری و رئیس هیأتمدیره سامانه نمایش درخواستی نماوا گفتوگویی انجام داده که در ماهنامه سینمایی فیلم شماره ۵۷۳ مرداد۹۹ منتشر شده است. این گفتوگو را می خوانید:
* انگیزههای انتقال صدور مجوز ساخت و نمایش سریالهای شبکه نمایش خانگی به سیمای جمهوری اسلامی چیست و چه تاریخچهای دارد؟
بیش از یک دهه است که تولید و نمایش سریال در شبکه نمایش خانگی توسط بخش خصوصی انجام میشود. طبق قانون وزارت ارشاد، تنها نهاد حاکمیتی که این وظیفه را بر عهده دارد، مکلف است مجوز ساخت و نمایش هرگونه مواد سمعی و بصری را صادر و بر آن نظارت داشته باشد. در این سالها شبکه نمایش خانگی تولیدات خوب و بد، پرفروش و کمفروش داشته، اما برخلاف سینما اقتصاد این شبکه متکی به آورده بخش خصوصی وتابع قوانین بازار بوده است. سریالهای شبکه نمایش خانگی از تمام قاعدهها و مؤلفههایی که در بازار حاکم هست تبعیت می کند و بجز برای دریافت پروانه ساخت یا نمایش، هیچگونه مزاحمتی برای سازمان سینمایی نداشته و باری بر دوش دولت نبوده است. از نظر محتوایی هم قوانین ممیزی وزارت ارشاد را همیشه رعایت نموده است. در این سالها فیلم های سینمایی اگر از ارشاد مجوز میگرفت و به هر دلیلی در نمایش عمومی دچار شکست تجاری میشد، مورد حمایت معاونت سینمایی یا سازمان سینمایی قرار میگرفت. اما برخلاف سینما اگر از سریالی استقبال نمیشد و بهاصطلاح شکست تجاری میخورد، کسی از وزارت ارشاد توقع جبران خسارت نداشت. از همان ابتدا که سریالهای شبکه نمایش خانگی مورد استقبال مردم قرار گرفت، مدیران تلویزیون با این نگرش که رقیب جدیدی برای تلویزیون وارد میدان شده و مردم برای دیدن سریالها به جای دیگری بجز تلویزیون مراجعه میکنند و ممکن است از لحاظ سطح سلیقه با نگرش رسمی موجود در تولیدات تلویزیون مغایرت داشته باشد، هشدارهایی دادند؛ بیشتر هم هشدارهای محتوایی میدادند. طبیعتاً پوشش سلیقههای مختلف مردم با رعایت قوانینی که حاکمیت وضع کرده کاری غیرقانونی نیست؛ ضمن اینکه از لحاظ اقتصادی هم باری بر دوش حاکمیت و دولت ندارد. تلویزیون در دولتهای مختلف این قضیه را با شدت و ضعف پیگیری و به نهادهای نظارتی منتقل میکرد. وزارت ارشاد هم کموبیش از حقوق قانونی خودش دفاع میکرد. اطلاعیه اخیری که وزارت ارشاد به بهانه «سریالسوزی» صادر کرده هیچگونه مبنای حقوقی و عقلانی ندارد. مگر محدودیتی برای نمایش سریال وجود دارد؟ در مورد فیلمها میتوانیم بگوییم به دلیل محدودیت صندلیهای سینما ظرفیتی برای نمایش وجود دارد و در سال بیش از پنجاهشصت فیلم امکان اکران پیدا نمیکنند، ولی در فضای مجازی و شبکه نمایش خانگی محدودیتی برای زمان و تعداد فیلمها و سریالها وجود ندارد. ضمن اینکه هزینه ساخت سریالهای شبکه نمایش خانگی هیچوقت توسط وزارت ارشاد و سازمانهای وابسته به ارشاد تأمین نشده و مطلقاً مورد حمایت مالی آنها نبودهاند. صاحبان سرمایه و تهیهکنندگان بیش از دیگران نگران بازگشت سرمایه هستند و برای سرمایهگذاری حتماً مناسبات پخش را در نظر گرفتهاند. همانطور که عرض کردم یکی از وظایف وزارت ارشاد صدور مجوز برای تولید محصولات سمعی و بصری است و بر همین مبنا نمیتواند با بهانهای غیرحقوقی تولید و توزیع سریالها را متوقف کند. البته در اطلاعیه اخیر وزارت ارشاد اعلام نشده که این امر به صداوسیما واگذار شده، اما نشانهها و گمانهزنیها آن را تقویت میکند. اینکه قرار است بعد از بیش از ده سال این وظیفه از وزارت ارشاد منفک و به صداوسیما منتقل شود بیشتر شبیه شایعه است و هیچ مسئولی رسما آن را تأیید و اعلام نکرده است. قطعاً اگر یک مسئول رسمی این قضیه را اعلام کند، باید بر مبنای قوانین مصوب باشد و قانونگذاری هم در این حوزه کار مجلس شورای اسلامی یا شورای عالی انقلاب فرهنگی است. تا الان قانونی وجود ندارد که این فعالیت، که از وظایف ذاتی وزارت ارشاد است، به جای دیگر و نهاد دیگری منتقل شده باشد. بعد از قانونی شدن مشخص میشود که این وظیفه قرار است به چه نهادی منتقل شود.
در ده سال اخیر، سیر برخورد مردم با این سریالها چهگونه بوده است؟
در حال حاضر دسترسی مردم به فیلم یا سریال مورد علاقهشان، به نسبت سالهای گذشته، خیلی متفاوت است و منطبق با سلایق و علائق خودشان میتوانند هر فیلم و سریالی را با کیفیت دلخواه انتخاب کنند و ببینند. جلوگیری از این تنوع دسترسی واقعاً امکانپذیر نیست و تجربه ناموفق جلوگیری از نصب آنتنهای ماهوارهای اثبات این مدعاست. ما در این پیشخوان فرهنگی و در این تنوع دسترسی به فیلمها و سریالهای داخلی و خارجی بهتر است ابتدا از لحاظ کمی تولیداتمان را افزایش دهیم. با افزایش تعداد تولیدات کمکم مطالبه کیفی هم خواهیم داشت تا شبکه نمایش خانگی محصولات باکیفیتتری ارائه دهد. تجربه ثابت کرده تولیدات باکیفیت بازار بهتری هم دارد؛ فیلمنانه خوب و جذاب، بازیهای خوب، کارگردانی خوب و… نسبت به کارهایی که در زمان اندک و به قولی سرسری تولید شدهاند مخاطب بیشتری دارد.
حالا فرض کنیم قوانینی که لازمه این انتقال است تصویب شد و مجوز ساخت سریال در اختیار تلویزیون قرار گرفت. در آن صورت چه اتفاقی میافتد؟
در آن صورت با چند حالت روبهرو هستیم؛ یک: تلویزیون اعلام میکند ما چندین طرح داریم که فرصت ساخت آنها را پیدا نکردهایم و این طرحها را در اختیار بخش خصوصی قرار میدهد. خب اگر کسی متقاعد نشد که طرحهای تلویزیون را بسازد تکلیف چیست؟ دو: اینکه تلویزیون با طرحهای خارج از سازمان خودش موافقت کند و اجازه ساخت آن را بدهد. مثلاً فرض کنیم بخش خصوصی سریالی را بسازد و تلویزیون هم سریال دیگر. اولی با استقبال مخاطب روبهرو میشود و از سریال دیگر استقبال نمیشود. قاعدتاً تلویزیون این موضوع را برنمیتابد که در بخش خصوصی سریالی ساخته شود و همزمان با سریال خودش پخش شود و مورد توجه و استقبال بیشتری قرار بگیرد. سه: فرض کنیم بخش خصوصی موافقت کند سریالی را بسازد؛ که به دلایل مختلفی پخش آن به مصلحت نیست .تکلیف سرمایهای که بخش خصوصی گذاشته چه خواهد شد؟ وقتی سرمایه ساخت و هزینه تولید متعلق به تلویزیون است، و به مصلحتی هم تشخیص عدم پخش میدهد، میتواند بهراحتی آن را به آرشیو بسپارد اما بخش خصوصی این توان و بضاعت را ندارد تا سریالی که با رعایت تمام ضوابط ساخته شده، اما به دلایلی امکان پخش ندارد، در محاق توقیف قرار بگیرد. اینها مواردی هستند که حتماً باید پیشبینی و پاسخ روشنی برای آن وجود داشته باشد و تکلیف تأمین امنیت اقتصادی سرمایهگذار رعایت شود. هم قانون اساسی و هم سایر قوانین روی این نکته تأکید دارند. طبق قانون اساسی، دولت موظف به حمایت و تأمین امنیت سرمایهگذاری مشروع است. اگر سریالی تولید شد تأمین امنیت سرمایهگذاری آن به عهده چه شخص یا نهادی است؟ آیا صداوسیما اعتباراتی در اختیار دارد که بنا بر مصالحی خسارت بخش خصوصی را پرداخت کند؟ سرمایه اساساً ترسو است و بههر شکلی وارد بازار نامطمئن و خطرناک نمیشود. طی این سالها در موارد متعددی فیلمهایی بودهاند که با داشتن مجوز ساخت و نمایش ادامه اکران آن ها متوقف و یا اساساً نمایش داده نشدهاند و دولت به نحوی خسارت آن سرمایهگذار را تأمین کرده و فیلم را کنار گذاشته است. اما مشخص نیست اگر ما مجوزی از تلویزیون گرفتیم و سریالی را تولید کردیم و به هر دلیلی این سریال پخش نشد، امکان تأمین خسارت وجود داشته باشد. موضوع دیگر این است که تلویزیون خودش را رقیب شبکه نمایش خانگی میداند. البته شبکه نمایش خانگی و ویاودیها خودشان را نهتنها رقیب نمیدانند، بلکه خودشان را مکمل تلویزیون میدانند؛ همانطور که خودشان را مکمل سینما میدانند. مخاطب سینما و تلویزیون لزوماً مخاطب شبکه نمایش خانگی و ویاودیها نیستند، اما ویاودیها مخاطب جدیدی را برای سینما و تلویزیون اضافه و بازار تازهای را برای محصولات سینمایی و سمعیوبصری ایجاد کردهاندکه به اعتقاد من هم تلویزیون و هم سینما میتواند از این ظرفیت استفاده کنند. تلویزیون مخاطب خودش را دارد و تجربه دوسه سال اخیر نشان داده که شبکه نمایش خانگی و سریال های این شبکه رقیب جدی شبکه های ماهواره ای است نه صدا و سیما و نه سینما.
توجیه اقتصادی تولید سریال برای شبکه نمایش خانگی چیست؟
مشاغل و صنوف مختلف سینمایی، کم و بیش پنج هزار نفر عضو دارند که به طور طبیعی بیست درصد از این تعداد در طول سال بیشتر امکان فعالیت ندارند. زمانی که شبکه نمایش خانگی و ویاودیها در تولید فعال باشند، بیش از هشتاد درصد این افراد، که آموزشدیده و حرفهای هستند، به نحوی درگیر این تولیدات خواهند شد و مسائل حاشیهای صنوف کمکم از بین خواهد رفت. در این سالها برخی از سینماگران به دلیل تنگنظریها یا عدم اطلاع از جزییات، علیه شبکه نمایش خانگی تلاش های منفی زیادی کردهاند. ابتدا این مسئله را مطرح کردهاند که شبکه نمایش خانگی با تولید سریال قیمتها را افزایش داده و هزینه تولید را بالا برده است. من چنین اعتقادی ندارم. قطعاً تولید سریال درجه الف در تلویزیون نسبت به تولید سریال درجه الف در شبکه نمایش خانگی پرهزینهتر است، چون منابع تلویزیون یکجا در اختیار تهیهکننده قرار نمیگیرد. در تولید هر محصولی زمان، هزینه است. مراجعی که از منابع عمومی استفاده میکنند تولیداتشان زمانبر است. تولیدی که توسط بخش خصوصی انجام میشود، و میتوان آن را در مدت کوتاهی به پایان رساند، هر چهقدر سریعتر به پایان برسد اهمیت بیشتری دارد، چون سرعت بازگشت سرمایه برای بخش خصوصی بسیار مهم است و هر چه این بازگشت سریعتر انجام شود موفقتر و سود بیشتری خواهد داشت و انگیزه بیشتری برای سرمایهگذاری درتولیدات بعدی برای ایشان فراهم خواهد کرد. اگر تولید یک سریال در شبکه نمایش خانگی سه ماه طول بکشد، سریال مشابه آن با روال معمول تلویزیون بین شش ماه تا یکسال زمان خواهد برد و به طور طبیعی این افزایش زمان هزینهها را افزایش خواهد داد. اگر دستمزد یک بازیگر به طور مثال در سریال شبکه نمایش خانگی ماهیانه صد میلیون تومان و در تلویزیون ماهیانه چهل میلیون تومان باشد؛مجموع دریافت آن بازیگر از تلویزیون برای یک سریال بیش تر از شبکه نمایش خانگی است، پس نگرانی از افزایش هزینه ها باید در تلویزیون بیشتر از شبکه نمایش خانگی باشد. به طور کلی قیمت تمامشده بخش خصوصی سرمایه گذار در شبکه نمایش خانگی بسیار پایینتر از قیمت تمام شده در تلویزیون است. موضوع دیگری که برای ضعف شبکه نمایش خانگی عنوان کردهاند پولشویی و ورود پول های کثیف در این حوزه است. مسأله پول کثیف، پول با منشا نامعلوم و… اتهاماتی هستند که باید در مراجع قضایی به آنها رسیدگی شود. وبنظر می رسد باتوجه به بزرگنمایی ذات سینما کسی که قصد این امر ناثواب را دارد سینما جای مناسبی برای آن نیست. به هر حال اهالی سینما و افرادی که درباره این قضیه مطلع هستند میتوانند مستندات خودشان را به مراجع قضایی ارائه دهند تا رسیدگی شود که آیا پولشویی صورت گرفته یا خیر؟ ما در مقام اطلاعرسانی حتماً باید این موارد را به مراجع قضایی اطلاع دهیم ، نه اینکه صرفاً فقط خبری را اعلام و اتهامی را وارد کنیم و خودمان کیفرخواست صادر و قضاوت ؛ و در نهایت هم خودمان حکم صادر کنیم. ما صلاحیت ورود به بررسی قضایی را نداریم. بعد از موجهایی که در چند سال اخیر علیه شبکه نمایش خانگی به راه افتاد وزارت ارشاد تلاش کرده مراقبت بیشتری کند تا پولهایی که منبع نامعلوم دارند وارد حوزه سینما و شبکه نمایش خانگی نشوند و تا جایی که مطلع هستم این قضیه در شورای پروانه ساخت هم بررسی میشود و بر اساس شناخت از مالک و سرمایهگذار مجوز ساخت صادر می کنند. در شبکه نمایش خانگی هم سرمایهگذاران و محل تأمین سرمایهشان و اینکه چه مراجعی خارج از وزارت ارشاد بر این سرمایهها نظارت میکنند مشخص هستند.در حال حاضر با مراقبت های پیش گفته در شبکه نمایش خانگی با سرمایهگذاری شفافی مواجه هستیم. بجز وزارت ارشاد، سایر مراجع نظارتی بر ابعاد مختلف فعالیت شبکه نمایش خانگی و سامانههای ویاودی نظارت میکنند که یکی از موارد نظارتی، مسائل مالی هستند. دفاترشان رسیدگی میشود و مانند هر واحد صنفی اظهارنامه مالیاتی ارائه و مالیات پرداخت میکنند. اینگونه نیست که بتوان بهراحتی اتهام پولشویی، پولهای کثیف و پولهای نامشروع به آن ها وارد کرد.
همان طوری که گفتید، با تصمیم جدید، بخش خصوصی باید با رقیبی رقابت کند که هم مجوزها در دستش است و هم سرمایه ای دارد که دخل و خرج در آن بی معناست.
بله، اگر صدور مجوز را به رقیبی که در این بازار ذینفع محسوب میشود واگذار کنیم بدون تردید رقابت سالمی شکل نخواهد گرفت، مگر اینکه اعلام کنیم قانون جدیدی خواهد آمد که تلویزیون را هم موظف می کند برای تولیداتش از مرجع بیطرف دیگری خارج از صدا وسیما مجوز بگیرد. در این صورت است که میتوانیم امیدوار باشیم رقابت سالمی شکل خواهد گرفت. متأسفانه اگر به همین منوال پیش برود و قضیه تولید و پخش در انحصار تلویزیون قرار بگیرد، بهطور طبیعی در خارج از تلویزیون امکان تولید سریال وجود نخواهد داشت و این با طبیعت کاری که امروز انجام میشود و نیاز مخاطب به تنوع مضامین و تنوع فیلم و سریالهایی که تولید میشود در تضاد است و در مجموع به نفع شبکههای ماهوارهای فارسیزبان خارجی خواهد شد. بحث دیگری که در این سالها مطرح شده محتوای سریالهاست. بله، این انتقاد وارد است و هیچکس از محتوای همه تولیداتی که در شبکه نمایش خانگی ساخته شده دفاع نمیکند اما تولیدات شاخص و ارزشمند هم کم نداشتهایم. فیلمها و سریالهایی که هم مردم و هم منتقدان پسندیدهاند کم نبودهاند و در ساخت سریال و افزایش مخاطبان رو به جلو حرکت کردهایم. در مجموع شبکه نمایش خانگی، حتی با در نظر گرفتن کارهای ضعیف، معدل مثبتی داشته و باید تلاش شود کارهای بهتر افزایش پیدا کند و به دغدغههایی که از لحاظ محتوایی و فرهنگی توسط دلسوزان عرصه فرهنگ وجود دارد توجه و اصلاح شود. به طور طبیعی با تولید کمی پایین نمیتوان انتظار تولیداتی با کیفیت بالا داشت. هرچه تولیدات افزایش پیدا کندمی توان امیدوار بود کارهای باکیفیت هم بیشتر شوند. باید به نکته مهمی اشاره کنم: ترکیب کارشناسانی که در طی این یک دهه مجوزها را در شورای ساخت و نمایش وزارت ارشاد صادر کردهاند، شامل افرادی بوده که همزمان در صداوسیما هم مسئولیت داشتهاند. شما اگر اسامی افراد شورای پروانه ساخت، بازبینی و نمایش سریالهای شبکه نمایش خانگی را مرور کنید متوجه میشوید که ترکیبی از مدیران یا کارشناسان فرهنگی تلویزیون که در معاونت سیما یا گروههای فیلم و سریال شبکههای مختلف تلویزیون و سیما فیلم مسئولیت داشتهاند در این ترکیب قرار دارند. یعنی آنقدر که مجموعهای از کارشناسان و مدیران و دغدغهمندان فرهنگی تلویزیون بوده، احتمالا بیشتر از سینماگران حاضر در این شورا ها است که شاید بتوان گفت مجوزهای فیلمها و سریالهای شبکه نمایش خانگی را اشخاصی صادر کردهاند که مجوز پخش فیلمها و سریالهای شبکههای مختلف تلویزیونی را صادر می کنند. در حوزه ممیزی هم نکتهای قابل توجهی وجود دارد:
در داخل تلویزیون، بنا به مصالحی، یک فیلم در شبکههای مختلف تلویزیون با ضوابط مختلفی پخش میشود. هر شبکهای، ضوابط مربوط به خودش را دارد و تعیین ضوابط پخش هر شبکهای به گستردگی مخاطبان آن شبکه بستگی دارد. در واقع هرچه گستردگی دریافت برنامهها بیشتر باشد، دقت و وسواس و حساسیت بیشتری روی محتوای تصویری اعمال میشود. حالا این موضوع را بسط بدهیم به شبکه نمایش خانگی. شبکه نمایش خانگی، به نسبت تمام شبکههای تلویزیونی، مگر چهقدر بیننده دارد؟ چرا فکر میکنیم که این همه تأثیرگذاری منفی – فرهنگی و اقتصادی – دارد یا خواهد داشت؟ اگرتعداد
مخاطبان و تیراژ محصولات، با توجه به اینکه در حال حاضر تیراژ محصولات فیزیکی این شبکه خیلی پایین آمده، محاسبه شود. در اوج استقبال از سریالهای شبکه نمایش خانگی، نسخههای فیزیکی آن با معدل تیراژ حدود ۲۰۰ هزار نسخه توزیع میشد. در حالی که گفته می شود تلویزیون مخاطب چند ده میلیونی دارد، اصلاً قابل مقایسه نیستند. بنابراین باید موضوع منصفانهتر کارشناسی و متناسب با گستردگی دسترسی مخاطب آن بررسی شود.
* پس از اعلام این قضیه کانون کارگردانان و کانون فیلمنامهنویسان به این تصمیم اعتراض کردند، ولی خانه سینما هنوز واکنشی نشان نداده است. شما فکر میکنید واکنش خانه سینما چه خواهد بود؟
نمیدانم، ولی بر اساس همان مطالبی که عرض کردم قابل پیشبینی است که با رونق فعلی یک بازار جدید برای اشتغال اهالی سینما ایجاد میشود. یعنی اگر برای ساخت هر سریال به طور متوسط هفتاد تا صد شغل مستقیم و غیر مستقیم ایجاد شود و سالیانه تنها پانزده تا بیست سریال تولید شود امکان ایجاد اشتغال توسط بخش خصوصی برای بیش از ۲۰۰۰ نفر فراهم می شود که در صورت رونق این بازار ظرفیت افزایش دو و حتی سه برابری خواهد داشت . این امر میتواند مستمر باشد و توسعه پیدا کند. البته هنوز تعداد مخاطبان شبکه نمایش خانگی و ویاودیها به اندازه مطلوب و مرحله سوددهی نرسیده، ولی آمادگی برای سرمایهگذاری از طرف پلتفرمها وجود دارد. در مجموع ایجاد اشتغال در حوزه فرهنگ و هنر بهخصوص در سینما دستاورد خوبی برای کشور خواهد بود و میتواند موتور محرکی برای ایجاد اشتغال در سایر حوزه ها ی فرهنگی باشد. به نظرم اگر به ایجاد اشتغال برای اهل سینما توجه شود، خانه سینما هم از این امر استقبال خواهد کرد چون تأمین معیشت و ایجاد اشتغال یکی از دغدغههای اصلی خانه سینماست. البته گفته میشود با انتقال صدور مجوز ممکن است قضیه ایجاد اشتغال وجود داشته باشد. ولی با ابهامهای موجود باید مشخص شود بر اساس چه روال و شاخصها و عواملی میتوانیم انتظار داشته باشیم بخش خصوصی برای سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال با تغییر شرایط اطمینان لازم را داشته باشد.
* چرا تعدادی از تهیهکنندگان از واگذاری صدور مجوز برای ساخت و نمایش سریالهای شبکه نمایش خانگی به تلویزیون استقبال کردهاند؟
این تعداد نسبت به کل دستاندرکاران سینمای ایران یک اقلیت محض هستند. به طور طبیعی تحلیل فنی قضیه را باید از کسانی شنید که یا دستاندرکار این فعالیت بودهاند یا ادامه فعالیتشان دچار مخاطره خواهد شد. به نظرم این از ناآگاهی و اطلاع کم آنها از موضوع است؛ چون متوجه تأثیرگذاری این تغییرات برای حرفه اصلی خودشان نشدهاند. البته خدای ناکرده این احتمال هم وجود دارد که با خود بگویند وقتی از این بازار منفعتی نصیبمان نمیشود چرا باید تلاش کنیم اساساً این بازار رشد و رونقی داشته باشد؟ واقعاً در مناسبات حرفهای متوجه نمیشوم چرا عدهای که سالهاست در سینما فعالیت میکنند باید از این انتقال حمایت کنند؟ به باور من متأسفانه این افراد اشرافی به مسائل حقوقی و محتوایی این حوزه ندارند. که امیدوارم تنگنظری در کار نباشد. البته کسانی هم با هر تغییری احساس خطر میکنند و گمان دارند اگر تغییری ایجاد شود از لحاظ حرفهای دچار آسیب خواهند شد و در مجموع این موضوع را به نفع خودشان نمیبینند. تغییرات تکنولوژی منتظر هیچ کس نخواهد ماند. در پنج سال اخیر تغییرات ایجادشده در زمینه تکنولوژی منتظر هماهنگی با ما نبوده و مسیر خودش را طی کرده است. بهتر است از این بستر ایجادشده به شکل مشروع و حرفهای برای فعالیت صنفی خودمان استفاده کنیم، نه اینکه خدای ناکرده آن را به سمت توقف و تعطیلی سوق بدهیم. به شکل سنتی خیلیها در مقابل هر نوع تغییراتی مقاومت میکنند و محافظهکاری ایشان اجازه نمیدهد درست و روشن قضایا را تحلیل کنند و حفظ شرایط قبلی برایشان مطلوبتر است.
* نکته جالب اینجاست که شعار امسال «جهش تولید» تعیین شده و در زمینه تولید فیلم و سریال، بدون اقدام و برنامهریزی دولت، با وجود پیامدهای اقتصادی شیوع ویروس کرونا، دستاندرکاران این عرصه با توجه به تواناییهایشان و ارزیابیشان از نیازهای بازار دارند، این جهش تولید را به وجود آوردهاند. اما متأسفانه یک تصمیم رسمی دیگر عملاً مخالف شعار تعیینشده کار میکند.
بله. بر اساس آمار غیررسمی، کسانی که عادت به دیدن سریال دارند روزی دوونیم قسمت سریال میبینند که معمولاً نیمی از آن را از تلویزیون تأمین میکنند و نیمی دیگر را بیرون از تلویزیون. در سالهای گذشته، که دسترسی صرفا به شکل فیزیکی امکان پذیر بود این عادت مصرف را شبکههای ماهوارهای و سریالهای مبتذل ترکیهای و کلمبیایی تأمین میکردند. خوشبختانه این عادت مصرف به داخل کشور تغییر کرد و مردم تعداد بیشتری از تولیدات داخلی را میبینند. خیلی خوب است که این عادت مصرف نگه داشته شود و بتوانیم در کنار تلویزیون، شبکههایی که ارزشهای فرهنگی ما را نادیده میگیرند کمکم از دور خارج کنیم. متأسفانه تلاش میشود تا همین حرکتی هم که شروع شده ناقص و ابتر بماند. امسال با این نامگذاری توسط مقام معظم رهبری سال بسیار مهمی برای جهش تولید در عرصه فرهنگ و هنر می تواند باشد و همین امر میتواند بهانهای برای کمک و حمایت نهاد ها، سازمانها و مؤسسات عمومی باشد تا توسط بخش خصوصی این فعالیتها توسعه پیدا کند. حتی اگر نگرانیهایی هم در مورد محتواهای تولید شده وجود دارد، میتوانند کمک کنند تا محتواها بهتر و بیشتر منطبق با هنجارهای فرهنگی جامعه باشد. در این میان تناقض عجیبی وجود دارد: الان مسائل اقتصادی و اشتغال مسأله اول کشور است. شبکه نمایش خانگی، نه روی کاغذ بلکه در عمل نشان داده که در حد توان خودش میتواند در توسعه بازار و ایجاد اشتغال تأثیرگذار باشد، اما متأسفانه عدهای با ایجاد موانع گوناگون تلاش میکنند جلوی حرکت آن را بگیرند. این موضوعی نیست که با تعطیلی موقت و برطرف شدن سوءتفاهمها بتواند مجدداً فعال گرددو سازمانها و نهادهای عمومی به دلیل ساختارهای فربه شان سرعت لازم برای رقابت جدی با آنها را ندارند. و سرمایه و سرمایه گذار این حوزه را ترک و ترجیح خواهند داد در جای امن تری سرمایه گذاری کنند. اگر این حرکت کُند یا متوقف شود عرصه را به کسانی میبازیم که نه هنجارهای فرهنگی ما را رعایت میکنند و نه تعهدی به ایجاد اشتغال برای اهل فرهنگ و هنر؛ و بهخصوص سینما در کشورمان دارند.
* سازمان سینمایی به صورت دیپلماتیک، و بدون اینکه رسماً این اختیار از آن سلب و به صداوسیما واگذار شده باشد، اعلام کرد به دلیل تراکم تولید سریالهای شبکه نمایش خانگی و جلوگیری از «سریالسوزی» تا اطلاع ثانوی مجوزی برای تولید سریال صادر نخواهد شد. از طرف دیگر هم هنوز بهطور رسمی اعلام نشده که آیا در صداوسیما واحدی ایجاد شده یا خواهد شد که این وظیفه را به عهده بگیرد. الان اگر کسی درخواست مجوز ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی داشته باشد باید به چه مرجعی مراجعه کند؟
متأسفانه مشخص نیست. البته تا زمانی که قانون جایگزینی وجود ندارد، وزارت ارشاد باید پاسخگو باشد. الان که در سازمان سینمایی بحث شفافیت مطرح است باید دلایل حقوقی این جایگزینی را توضیح بدهند، اما هنوز هیچ پاسخی به کارشناسانی که این موضوع را، چه از منظر مثبت و چه از منظر منفی، تحلیل کردهاند ندادهاند. به هر حال این انتظار از سازمان سینمایی میرود که دلایل و مبنای حقوقی جلوگیری از صدور مجوز را اعلام کند؛ و مهمتر اینکه آیا این قضیه عطف به ماسبق میشود یا خیر؟ تعداد زیادی سریال، از مرحله سفارش فیلمنامه تا مرحله پخش، در حال ساخت هستند که مجوز آنها را وزارت ارشاد صادر کرده و از لحاظ حقوقی باید دلایل این انتقال روشن باشد. متأسفانه تا الان سوالهای حقوقدانان از سازمان سینمایی بیجواب مانده است.
* بجز تولیدکنندگان سریالها، که اغلب از دستاندرکاران سینمای ایران هستند و در قبال این تصمیم سکوت کردهاند، از پلتفرمهایی هم که در فضای مجازی فیلم و سریال عرضه میکنند اظهارنظری نشنیدهام. شما که خود مدیر یکی از این پلتفرمها هستید بفرمایید نظر فعالان این عرصه چیست؟
پلتفرمها بستری برای توزیع هستند و این موضوع باید برای دستاندرکاران تولید مهم باشد. البته پلتفرمها هم در تولید سرمایهگذاری کردهاند و بسیار مهم است نهادی باثبات از لحاظ حقوقی، از حاکمیت برایشان مجوز صادر کند، بر فعالیتشان نظارت داشته باشد و کارهایشان را با مرکزی که قانون مشخص کرده هماهنگ کنند و پیش ببرند. متأسفانه در این نابسامانی و بلاتکلیفی چارهای جز سکوت ندارند تا مشخص شود آیا واقعاً فقط بحثها ناظر به رسیدگی به محتوای سریال های تولید وپخش شده است یا مسائل فراتر از این قضایا است. البته به طور طبیعی نباید واکنش دفعی نشان دهند. این پلتفرمها بر اساس قوانین موجود سرمایهگذاری و فعالیتشان را شروع کردهاند. اگر تغییرات موجب بلاتکلیفی و بی ثباتی سرمایه گذاری ایشان باشد ممکن است از ادامه فعالیت صرفنظر و از این حوزه خارج شوند. به هر حال به دنبال جنجال نیستند و برایشان مهم است که کار قانونی انجام دهند.در صورت تصویب قوانین جدید توسط نهادهای قانون گذاری مرجع قانونی باید به آنها مجوز بدهد و نظارت کند، باید قوانین جدید را به آنها ابلاغ کنند تا بر اساس آن تصمیم به ادامه کار بگیرند. در حال حاضر پلتفرمها در مرحله سود دهی نیستند و به شکلهای مختلف مشغول سرمایهگذاریاند تا در آینده بتوانند مخاطب مستمر و بیش تری داشته باشند و فعالیتهایشان را افزایش دهند. به نظر من بیشتر از پلتفرمها، خود اهالی سینما باید برایشان حضور یا عدم حضور این پلتفرمها اهمیت داشته باشد.
* با توجه به این که میگویید پلتفرمها هم وارد سرمایهگذاری برای تولید هم شدهاند، بنابراین باید موضوع تحول مورد بحث برایشان مهم باشد.
خیلی برایشان مهم است، اما همانطور که عرض کردم ارشاد هنوزمبانی حقوقی این تصمیم را اعلام نکرده و تا کنون مرجع جدیدی یه غیر از ارشاددر قوانین پیش بینی نشده . البته روشن است که مجوزهای صادره قبلی به قوت خودشان باقی باشند.. منظور من سرمایهگذاریهای جدید بود و بهطور طبیعی باید مشخص شود در شرایط جدید چه انتظاراتی از تولیدکنندگان و بسترهای نمایشی خواهند داشت. فعلاً در حال حاضر دست به تولید جدیدی نخواهند زد و شاید از روی احتیاط سفارش فیلمنامه هم ندهند. در مجموع اگر تصمیم گیری در این حوزه طولانی شود این عرصه دچار خسارت سنگین خواهد شد و متاسفانه در این رقابت نا به جا خدای ناکرده فضا را به شبکههای خارج از کشور واگذار خواهیم کرد.
* مجوزهای ساخت موجود بر اساس سیاستهای سازمان سینمایی صادر شده است. اگر این سریالها ساخته شوند و برای مجوز پخش در اختیار سازمان دیگری، که نگاه و سیاستهای دیگری دارد، قرار بگیرند تکلیف این دوگانگی چه میشود؟
متاسفانه در این تصمیم روشن نیست که اگر مرجع صدور مجوز نمایش جای دیگری باشد تکلیف چیست؟ البته همانطور که گفتهاند اگر قوانین جدید عطف به ماسبق نشود، نباید برای کسانی که قبلاً مجوز گرفتند و الان در حال پخش هستند مشکلی ایجاد شود. اگر اجازه پخش به آنها داده نشود دولت و وزارت ارشاد باید پاسخگوی این تصمیم ناگهانی و جبران خسارت ایشان باشند. سریالهای شبکه نمایش خانگی، هم از لحاظ مضامین و هم از لحاظ گروه سازنده، بسیار متنوع و جذاب هستند. نکته بسیار مهم این است که ظرفیت موجود ایجاب میکند که همه نهادهای فرهنگی عمومی کشور به کمک بخش خصوصی آمده و در این حوزه سرمایهگذاری مشترک کنند تا هم کیفیت تولیدات بالا برود و هم کمیت که باعث میشود مردم سرگرمی و اوقات فراغتشان را در داخل و جایی که منطبق بر منافع ملی است جستوجو کنند.
* آماری از تعداد مخاطبان این سریالها وجود دارد؟
تا آنجا که بنده اطلاع دارم با توجه به نسخ توزیعی فیزیکی میتوان به یک عدد نسبی رسید و سریالهای پرمخاطب، کممخاطب و حتی شکستخورده را مشخص کرد. از تعداد بیننده و یا فروش نسخ ، متوسط حداقل ۲۰ هزار تا حداکثر ۴۰۰ هزار بدون بازار های جدید در آمار ها ذکر شده است.
* با وجود ابهامها، چشمانداز آینده را چهگونه میبینید؟
موضوع نمایش خانگی موضوعی تکبُعدی نیست. الان دسترسی عموم مردم به سریالهای شبکههای ماهوارهای و محتواهای تصویری در بستر اینترنت، نامحدود شده است. این نکتهایست که باید به آن توجه شود. بضاعت دولت و نهاد های عمومی در سرمایهگذاری در تولید محدود است و سرمایهگذاری بخش خصوصی در هر حوزهای مغتنم است. سرمایهها بهسختی وارد فرهنگ و هنر میشوند. دولت و دستاندرکاران باید از این سرمایهگذاریها استقبال و مراقبت کنند تا ایجاد انگیزه شود. نباید این مسائل را به دعوای بین دولت و صداوسیما یا دعوای دستاندرکاران تقلیل دهیم و باید فراتر دیده شود. در این دوران کرونایی مردم متوجه شدند که این فضای جدید رسانهای چهقدر میتواند برای سلامت، آموزش، ارتباطات اجتماعی و پرکردن اوقات فراغتشان مفید باشد. هر پدیده ای جنبههای منفی هم دارد، منتهی باید جنبههای مثبت آن را تقویت و نسبت به اصلاح و یا حذف جنبه های منفی کوشید . باید به منافع ملی در این حوزه توجه ویژه نماییم ؛ چه کسانی که دغدغه گسترش ناهنجاریهای فرهنگی و چه کسانی که دغدغه معیشت و تولید و کسبوکار دارند. همه این مسائل باید از ابعاد مختلف مورد توجه قرار بگیرد، همانطور که دنیا به این حوزه توجه جدی نشان داده است.
منبع: ماهنامه سینمایی فیلم