پایگاه خبری تئاتر: دیکاپریو که این سالها با تصاحب جایزه اسکار و حضور در بسیاری از آثار شاخص هالیوود از چهرههای مهم سینمای آمریکا به حساب میآید در کنار جایگاه بازیگری یک سینمادوست واقعی هم هست و در اوقات بیکاری به تماشای آثار شاخص تاریخ سینما میپردازد.
به گفته این بازیگر او از ۱۵ سالگی شیفته سینما و بازیگری بوده و این شیفتگی از طریق تماشای آثار مطرح ایجاد شده. او با دیدن این فیلمها از خود میپرسیده که چطور میتواند به چنین جایگاه رفیعی در جهان سینما دست پیدا کند.
در میان فیلمهای محبوب دیکاپریو آثاری وجود دارد که احتمالا چندان شگفتزدهمان نخواهد کرد؛ برای مثال فیلم «راننده تاکسی» (Taxi Driver) ساخته مارتین اسکورسیزی در میان آثاری قرار داشته که تاثیر قابل توجهی روی این بازیگر داشتهاند. با توجه به اینکه میدانیم این دو چهره سالها با یکدیگر همکاری داشتهاند و دیکاپریو از علاقهمندان به سینمای اسکورسیزی است، حضور فیلمی از این کارگردان در لیست دیکاپریو ابدا غافلگیرکننده نیست.
از نکات جالب توجه دیگر لیست فیلمهای محبوب دیکاپریو میتوان به گستره آن از نظر ژانر آثار اشاره کرد؛ فیلمهایی که در میان آثار درام، کمدی و انیمیشن قرار دارند. از طرف دیگر حضور آثار فیلمسازانی چون کوبریک و الیا کازان در لیست دیکاپریو تا حد زیادی بازتابدهنده نوع نگاه این بازیگر به سینمای آمریکا است.
حضور دو فیلم از فیلمسازان ایتالیایی یعنی «دزدان دوچرخه» (Bicycle Thieves) از ویتوریو دسیکا و «هشت و نیم» (½۸) از فدریکو فلینی نیز نشان میدهد نگاه دیکاپریو صرفا به هالیوود محدود نبوده و او از علاقهمندان به شاهکارهای جهانی است.
در ادامه نگاهی خواهیم داشت به فیلمهای محبوب لئوناردو دیکاپریو از میان آثار شاخص تاریخ سینما.
۱- ۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی (۲۰۰۱: A Space Odyssey)
- سال ساخت: ۱۹۶۸
- کارگردان: استنلی کوبریک
- بازیگران: گری لاکوود، ویلیام سیلوستر، داگلاس رین
فیلم سینمایی «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» ساخته کارگردان نام آشنای آمریکایی استنلی کوبریک بهترین فیلم تاریخ سینما از نگاه دیکاپریو است. اثری که به باور بسیاری از اهالی سینما در عمل معروفترین و تاثیرگذارترین فیلم علمی-تخیلی تاریخ سینما در نظر گرفته میشود.
فیلم ماجرای یک سفر فضایی به سیاره مشتری را روایت میکند؛ سفری که با همراهی نوعی کامپیوتر مجهز به هوش مصنوعی (HAL 9000) انجام میشود. یک سنگ سیاه مرموز که ظاهرا در تکامل انسان اثرگذار است فیلم را پیچیدهتر میکند و در کنار خط داستانی شاهد بررسی بعضی مفاهیم اگزیستانسیالیستی هستیم.
چند نکته ۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی را به فیلم بسیار مهمی در تاریخ سینما تبدیل کرده است؛ برای مثال نباید فراموش کنیم که فیلم در سال ۱۹۶۸ ساخته شده اما درکی که از تکنولوژی آینده داشته کاملا دقیق و حساب شده است. این اثر به عنوان یک فیلم علمی تخیلی دارای دقت علمی است و در زمینه جلوههای ویژه در دوره خود بیسابقه و پیشتاز بوده است. همه اینها در کنار محتوای درگیرکننده و تصاویر بدیع فیلم باعث شده ۲۰۰۱: ادیسه فضایی از نظر دیکاپریو چنین جایگاه برجستهای پیدا کند.
این بازیگر درباره فیلم کوبریک گفته است: «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی فراتر از یک فیلم است، این اثر یک تجربه معنوی است.»
۲- راننده تاکسی (Taxi Driver)
- سال ساخت: ۱۹۷۶
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- بازیگران: رابرت دنیرو، جودی فاستر، آلبرت بروکس
یک سرباز که از جنگ ویتنام بازگشته در نیویورک به عنوان راننده تاکسی به کار مشغول میشود. پس از تجربه یک سرخوردگی عاطفی در حالی که ثبات روانی خود را از دست داده تلاش میکند دست به اقدامی بزرگ بزند، کاری افتخارآمیز، شاید کاری که جایگاه از دست رفته او به عنوان یک رزمنده سابق را احیا کند.
«راننده تاکسی» یکی از بهترین آثار مارتین اسکورسیزی کارگردان موفق آمریکایی است که سابقه همکاریهای متعددی را هم با لئوناردو دیکاپریو داشته است. به نظر میرسد این همکاریها خود نشان دهنده تمایل این بازیگر به سبک خاص سینمایی اسکورسیزی بوده است.
در راننده تاکسی شاهد یک کارگردانی درخشان، یک بازی فوقالعاده از رابرت دنیرو در دوران اوج حرفهای خود و یک فیلمنامه بی نقص از پل شریدر هستیم؛ این مجموعه فیلمی پدید آورده که تقریبا هر مخاطبی را به تحسین وامیدارد. راننده تاکسی در سال ۱۹۷۶ موفق شد نخل طلای جشنواره کن را تصاحب کند در حالی که یکی از شانسهای مسلم جایزه اسکار بهترین فیلم همان سال هم بود؛ رویدادی که نشان میدهد فیلم در راضیکردن گروههای مختلف علاقهمندان و منتقدان سینما موفق عمل کرد.
۳- دزدان دوچرخه (Bicycle Thieves)
- سال ساخت: ۱۹۴۸
- کارگردان: ویتوریو دسیکا
- بازیگران: لامبرتو ماجورینی، انزو استایولا، لیانلا کارل
«دزدان دوچرخه» به گواه بخش بزرگی از منتقدان و اهالی سینما در میان برجستهترین آثار تاریخ سینما قرار دارد و قرارگرفتن چنین شاهکار مسلمی در میان فیلمهای محبوب دیکاپریو چندان عجیب نیست.
سوای اینکه فیلم همواره مورد تحسین قرار گرفته، منشا تغییرات زیادی هم در سایر فیلمسازان نسلهای بعدی بوده است. به این شکل اهمیت آن هم هنری است و هم تاریخی. سوای اینها، دزدان دوچرخه عموما بهترین و معروفترین فیلم موج نئورئالیستی سینمای ایتالیا فرض میشود.
دزدان دوچرخه روایتی نسبتا ساده دارد. یک خانواده فقیر در ایتالیای پس از جنگ برای امرار معاش با سختیهای زیادی روبهرو است. پدر خانواده آنتونیو ریچی در میان مجموعه گسترده بیکاران شهر رم قرار دارد. عاقبت یک فرصت شغلی برای او ایجاد میشود که نیازمند داشتن دوچرخه است. خانواده باقیمانده داراییهایش را میفروشد و یک دوچرخه میخرد. در همان روزهای آغاز کار، یک لحظه غفلت سبب میشود دوچرخه آنتونیو را بدزدند. دزدیده شدن دوچرخه در عمل برای این مرد نوعی تباهی مطلق به حساب میآید و یافتن دوچرخه مسیری است که فیلمساز تلاش میکند از طریق آن تباهی بزرگتری را نشان دهد که دامن ایتالیای پس از جنگ را گرفته.
دزدان دوچرخه شاهکار ویتوریو دسیکا است؛ کارگردان موفق ایتالیایی که با ساخت بهترین آثار نئورئالیستی در سینمای ایتالیا مشهور شد و توانست جهانی شود. هنر ویژه دسیکا این بود که نمیگذاشت فیلمهایش در دام احساسات سبک گرفتار شوند و در عمل آثاری ساخت که واجد تاثیرگذاری تاریخی بودند.
۴- شرق بهشت (East of Eden)
- سال ساخت: ۱۹۵۵
- کارگردان: الیا کازان
- بازیگران: جیمز دین، جولی هریس، ریموند مسی
فیلم سینمایی «شرق بهشت» ساخته الیا کازان اقتباس آزادی است از رمانی به همین نام نوشته جان استاینبک. فیلم یک درام خانوادگی است درباره یک جوان طغیانگر که رابطه پیچیدهای با پدر مذهبیاش دارد و گمان میکند عمده مهر و عاطفه پدر سهم برادر دیگر شده است.
شرق بهشت اولین ایفای نقش بزرگ و مهم جیمز دین بازیگر نامدار هالیوود بود که مدت کوتاهی پس از انتشار فیلم بامرگی نابهنگام جایگاهی افسانهای پیدا کرد.
۵- وقتی هری سالی را دید… (When Harry Met Sally…)
- سال ساخت: ۱۹۸۹
- کارگردان: راب رینر
- بازیگران: بیلی کریستال، مگ رایان، کری فیشر
فیلم سینمایی «وقتی هری سالی را دید…» کمدی رمانتیک معروف آمریکایی از دیگر فیلمهای محبوب دیکاپریو است که نشان از توجه او به ژانرها و گونههای مختلف سینمایی دارد.
فیلم درباره رابطه هری (با بازی بیلی کریستال) و سالی (با بازی مگ رایان) است؛ این اثر سینمایی آشنایی دو دوست و مرزهای رابطه صمیمانه/عاشقانه میان آن دو را بررسی میکند.
فیلم راب رینر توانسته در گذر زمان به یکی از شاخصترین کمدی رمانتیکهای آمریکایی بدل شود و در میان آثار عاشقانه جایگاه تثبیتشدهای دارد. وقتی هری سالی را دید… علاوه بر آنکه در دوران خود موفقیت هنری و تجاری به دست آورد به نوعی ماندگاری فرهنگی نیز دست یافت.
۶- شاهزاده مونونوکه (Princess Mononoke)
- سال ساخت: ۱۹۹۷
- کارگردان: هایائو میازاکی
- بازیگران: یوجی ماتسودا، یوریکو ایشیدا، یوکو تاناکا
انیمیشن «شاهزاده مونونوکه» یکی از انتخابهای غافلگیرکننده در لیست فیلمهای محبوب دیکاپریو است. این انیمه ژاپنی که سبکی حماسی-فانتزی دارد را هایائو میازاکی مشهور کارگردانی کرده است و از محصولات استودیو جیبلی است.
فیلم درباره سفر شاهزاده آشیتاکا برای رهایی از یک طلسم مرگبار است؛ سفری که او را در میانه یک نبرد قرار میدهد.
شاهزاده مونونوکه ابتدا در سال ۱۹۹۷ در کشور ژاپن منتشر و دو سال بعد نیز در آمریکا اکران شد. فیلم یک موفقیت بزرگ هنری و تجاری بود و به پرفروشترین فیلم سال ۱۹۹۷ کشور ژاپن تبدیل شد. این اثر تا سال ۲۰۰۱ رکورد باکسآفیس ژاپن را در اختیار داشت؛ جالب است بدانید این رکورد توسط فیلم دیگری از میازاکی یعنی «شهر اشباح» (Spirited Away) شکسته شد.
این انیمیشن به انگلیسی دوبله و در کشور آمریکا پخش شد؛ موضوعی که باعث افزایش چشمگیر محبوبیت محصولات استودیوی جیبلی در این کشور شد و همین موضوع در انتخاب لئوناردو دیکاپریو نیز بازتاب یافته است.
۷- هشت و نیم (½۸)
- سال ساخت: ۱۹۶۳
- کارگردان: فدریکو فلینی
- بازیگران: مارچلو ماسترویانی، کلودیا کاردیناله، آنوک امه
احتمالا باید فیلم سینمایی «هشت و نیم» را یکی از پیچیدهترین آثار این فهرست و از انتخابهای نخبهگرایانه دیکاپریو به حساب آوریم.
فیلم یک درام سورئالیستی است که توسط فدریکو فلینی ساخته شده. فلینی یکی از مشهورترین کارگردانهای تاریخ سینمای ایتالیا است.
هشت و نیم داستان یک کارگردان ایتالیایی است که قصد دارد فیلمی علمی-تخیلی بسازد اما حس میکند چشمه الهام و خلاقیتش خشکیده و در کار ساخت فیلم مانده است.
همانطور که فیلم درباره خود فیلمسازی است نام این اثر هم اشارهای دارد به تعداد آثار فلینی. این کارگردان پیش از ساختن هشت و نیم شش فیلم بلند، دو فیلم کوتاه و یک همکاری مشترک را در کارنامه داشت؛ یعنی ۶ فیلم و سه نصفه فیلم که میشود هفت و نیم فیلم و در نتیجه فیلم جدید باید هشت و نیم نام میگرفت.
هشت و نیم جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی را تصاحب کرد اما مهمتر از آن توانست جایگاه خود را به عنوان یک اثر آوانگارد و نو در سینمای جهان پیدا کند. هشت و نیم به عنوان نقطه جدایی کامل فلینی از سینمای نئورئالیستی ایتالیا هم به حساب میآمد، او که تحت تاثیر نظریات حوزه روانکاوی قرار گرفته بود با ساخت هشت و نیم و چند فیلم دیگر عناصر روانشناختی گستردهتری را در آثارش به کار گرفت.
منتقدان و نظریهپردازان سینما معتقدند هشت و نیم تاثیر بسزایی روی تعداد قابلتوجهی از آثار مدرن سینما داشت که در دهههای بعد ساخته شدند.