وضعيت‌ سياه و نوآر گونه در فرم فيلم، به رنگ همان نوآر و تاريكي درازي است كه در سراسر فيلم «سراسر شب» ديده مي‌شود.حوادث و تنش‌هايي كه در شكل دستان سياه و آلوده دو جهان درون و بيرون شخصيت‌ها سر بر مي‌آورند و گلوي جهان سينمايي را در كنار جهان واقعيت به ‌شدت مي‌فشارند.

پایگاه خبری تئاتر: شايد لازم باشد كه پيش از هر گونه تحليل عناصر ديگر در فيلم «سراسر شب» نگاهي ايهام‌گونه به ماهيت و معناي رئاليستي «خواب طولاني مريم» افكنده شود، زيرا بيشتر حوادث قرار است در سايه آن شكل بگيرند. يعني همراه آن كه نگاهي رئاليستي به حالت ناشي از عوارض خوردن قرص‌هاي متعدد و سپس يك بيماري مرموز وجود خواهد داشت، اما از طرفي ديگر نگاهي معنادار و نماديني ديگر در پس خواب طولاني مريم سر بر مي‌آورد كه تا پايان فيلم، اين رويا پيرنگ احتمالا اصلي خط داستاني را پي‌افكنده است.

نقد فیلم سراسر شب

چنين است كه در آن جهان خيالي ذهني و تصوير شده داوود مرادي كه خود سازنده فيلم‌هاي سينمايي است تا پايان روايت، نخست با نگرش‌هاي بدبينانه و بعدها نگاهي خوشبينانه و مهرآميز آميخته مي‌شود. دقت كنيم كه داوود مرادي يك زماني شايد آن خواب را ضعف و فراري از خيال و رويا مي‌بيند آنجايي كه رو به مهتا مي‌گويد: «اوني كه نمي‌تونه تخيل كنه به واقعيت پناه مي‌بره!» تو گويي اينجا خواب، خصلت واقعيت را به خود مي‌گيرد، زيرا مريم در ورود به جهان خيالي‌اش (استعداد بازيگري يا شايد هم عشقي بيمارگونه به داوود مرادي) هنوز ناتوان است و در نهايت ناچار مي‌شود به واقعيتي تلخ‌تر از آن يعني خوردن قرص و خواب طولاني‌مدتي كه در واقعيت مي‌تواند برايش اتفاق بيفتد، پناه مي‌آورد. حقيقتي ديگر البته جدا از اينكه امري منفي يا عملكردي موفق و هنرمندانه براي كارگردان تلقي شود، «خواب طولاني مريم» است بي‌آنكه تنش‌هاي شديدي را به وجود بياورد ناخواسته براي قهرمان فيلم، نقش انحراف كشمكش‌هاي نه ‌چندان شديدي با ريتم نسبتا ملايم در طول روايت به سمت ديگر را بر عهده مي‌گيرد.

نقد فیلم سراسر شب

شايد به همين علت گفته شده است كه در ميانه جست‌وجوي مهتا براي كشف علت خواب طولاني و معضلات روحي مريم، خواهر مريم يعني مهتا به تدريج و آهسته درگير كشمكش‌هاي آرام ديگري مي‌شود. در فيلمنامه سراسر شب، خرده پيرنگ‌هاي ديگري وجود دارند و با ديالوگ‌هاي مختلف به دغدغه‌ها و نابساماني‌هاي زندگي امروز در آنها اشاره مي‌شود؛ وضعيت‌هايي كه سياه و نوآر بودن‌شان در فرم فيلم، به رنگ همان نوآر و تاريكي درازي است كه در سراسر فيلم «سراسر شب» ديده مي‌شود.حوادث و تنش‌هايي كه در شكل دستان سياه و آلوده دو جهان درون و بيرون شخصيت‌ها سر بر مي‌آورند و گلوي جهان سينمايي را در كنار جهان واقعيت به ‌شدت مي‌فشارند. درست از اينجاست كه موازي با تصويرگري رفتارهاي غيراخلاقي، فروش و تجارت عشق، ناهنجاري‌ها و زشتي‌هاي اجتماعي، ديالوگ‌ و كشمكش‌هاي متعدد در برخي سكانس‌‌ها وضعيت بحراني سينما و زندگي فيلمسازان به طرز چندپهلويي به نمايش گذاشته مي‌شود.

نقد فیلم سراسر شب

در پايان بايد گفت كه با نزديكي‌هاي پايان فيلم نگاه مهرآميز داوود مرادي بيشتر زماني ديده مي‌شود كه از بطن فيلمنامه كه قرار است بدل به يك فيلم شود، جمله‌هاي در خطاب به مريم براي بيداري از خوابي طولاني ادا مي‌شود. ولي مي‌دانيم اگر چه پرتوي اميدبخشانه براي بيداري مريم و روشني روز در پي سراسر شبي طولاني مي‌آيد، اما خوشبيني احتمالا همچنان زودگذر است، زيرا تاريكي سراسر شب ديگري در راه است.

نقد فیلم سراسر شب

برای مشاهده دیگر اخبار سینما اینجا کلیک کنید 


منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: كامل حسينی