کارگردان نمایش ˝در همین نزدیکی˝ در یادداشتی کوتاه از شکل‌گیری این نمایشنامه و دغدغه‌هایی که ضرورت نگارش آن را ایجاد کرده گفت.

پایگاه خبری تئاتر: نویسنده و کارگردان نمایش "در همین نزدیکی" در یادداشت خود آورده: ایده اولیه برای شکل گیری نمایشنامه "در همین نزدیکی"، فارغ از قصه‌ای که دارد روایت می‌شود و جزئیات اجرایی آن، این بود که یکی از مشکلات فضای کسب و کار بیان شود. تحصیل در رشته غیر مرتبط با شغل، تغییرات ناگهانی قواعد تجاری و ایجاد رانت، تاثیر فضای تجاری بر روابط اجتماعی و خانوادگی افراد و نزول شاخص‌های اقتصادی طبقه متوسط فرهنگی از جمله عواملی بود که در شکل گیری این نمایشنامه تاثیر داشت.

این که درصد زیادی از فارغ التحصیلان در مشاغل مرتبط با تحصیلشان مشغول کار نیستند از مسائل جدی فضای کسب و کار به شمار می‌رود. شخصیت‌های ما فارغ التحصیلان رشته‌های فنی و ریاضی برترین و معتبرترین دانشگاه کشور هستند که امری نمادین است. آنها هم می‌خواهند سود ببرند، اما در شغلی غیر از تخصص شان فعالیت می‌کنند.

کسب و کار در هر کشوری قواعدی دارد. ثبات مقررات، تسریع در امور فرایندها، قرار دادها، تعرفه ها و تسریع در امور ثبت و مجوزها و ... شاخص‌های یک کسب و کار متعارف است. وقتی سود بازرگانی یک کالا ناگهان افزایش پیدا کند، قابلیت ایجاد رانت دارد و این چیزیست که قصه نمایش رویش بنا شده است. بالارفتن سود بازرگانی یک کالا و خلاف آمد آن...

به عنوان نویسنده شناختی از این فضای تجاری نداشتم اما سعی کرده‌ام مسائل تخصصی که بیان می‌شود از منظر متخصصان اشتباه نباشد. برای شناخت بیشتر دنیای تجارت از مشاوره دوستانی بهره گرفته ام که کارشان واردات کالا است. تلاش کردم که اگر امکان ایراد در شیوه ها وجود دارد اما ایراد برجسته‌ای نباشد. برخی از کارکردها نیز بر اساس نیاز درام تغییر کرده است. صرف مطرح کردن موضوع اقتصادی به تنهایی کفایت نمی‌کرد. ایجاد فضای عاطفی، رنگ و بوی جذاب‌تری به کار می‌داد. با این حال خود آن هم مرتبط با همین فضای کسب و کار است. وقتی پول برجسته باشد و فضای کسب و کار غیر متعارف، امکان وقوع اتفاقات ناخوش آیند نیز هست.

"در همین نزدیکی" نمایشنامه زمان ماست. هر روز از رسانه ها می‌شنویم که اقتصاد ما قوائد مشخصی ندارد و تغییرات ناگهانی آن در زندگی بسیاری از افراد تاثیر می‌گذارد. معتقدم در اقتصاد امروز یک طبقه متوسط فرهنگی داریم که به قول کارشناسان لزوما طبقه متوسط اقتصادی نیست. طبقه ای که گرچه به لحاظ فرهنگی دارای جایگاهی است اما روز به روز شرایط اقتصادی برایش نا مناسب تر می‌شود و این اتفاقی است که دور و برمان هر روز می‌بینیم و باید نگران آن باشیم.

قبلا طبقه متوسط شاخص‌های فرهنگی و اقتصادی نزدیک به هم داشت اما در زمان ما دارندگان شاخص‌های فرهنگی، به لحاظ شاخص‌های اقتصادی پایین می‌روند. من هم از این نگران هستم و همین نگرانی ها مرا به سمت نگارش این متن برد.