گمان نمی‌کنم دوران کرونا برای هیچ تئاتری در هیچ جای جهان وضعیتی تحمل‌پذیر بوده باشد. شاید تنها فرق این باشد که این‌جا در کانادا همه‌ی شهروندان از حمایت مالی در دوران کرونا برخوردار بوده‌اند.

پایگاه خبری تئاتر: محمد یعقوبی نمایش‌نامه‌نویس و کارگردان شناخته‌شده‌ی ایرانی مقیم کانادا، از سال ۲۰۱۶ به‌طور پیوسته بیرون از ایران کار کرده و توانسته است یک متن به زبان انگلیسی هم بنویسد و برنده‌ی جایزه شده، برای نوشتن دومین متن‌اش هم حمایت مالی بگیرد. او در یک سال اخیر، که دنیا دچار کرونا شده، به‌عنوان یک فعال خلاق تئاتری به فعالیت‌هایش ادامه می‌دهد و از کار و زندگی ناامید نشده است. با او درباره‌ی این اوضاع نابه‌سامان حاکم بر تئاتر جهان و هم‌چنین کانادا صحبت کرده‌ایم و مروری داریم بر تجربیات نوشتاری، آموزشی و اجرایی‌اش در دیار غریب …

۱. آیا کرونا مواجهه تازه‌ای برای تئاتر جهان بوده است؟

بدون شک. چون تئاتر هنر زنده است و با حضور زنده‌ی مردم امکان‌پذیر است. از این نظر تئاتر آسیب فراوانی از کرونا خورده.  ولی به گمان من مشکل تئاتر آن‌چه گذشته نیست، مشکل تئاتر وضعیت آینده‌ است. کرونا ترس از جمع را در مردم نهادینه کرده و تئاتر که در مقایسه با فیلم در وضعیت پیش از کرونا هنری چندان مورد استقبال  مردم نبود و بیش‌تر هنری اقلیت‌گرا بود می‌توان پیش‌بینی کرد پس از فروکش‌ کرونا بیش‌تر با بحران تماشاگر روبه‌رو شود. شک ندارم بعد از کرونا مردم به هر جمعی ممکن است وارد شوند، ممکن است برای دیدن سلبریتی‌ها سر و دست بشکنند، ممکن است به هر مهمان شلوغی پابگذارند برای شرکت در هر عزاداری با هم مسابقه بدهند ولی شک دارم همین مردم بعد از برچیده‌شدن کرونا میلی به دیدن تئاتر داشته باشند. پای تماشای تئاتر که به میان بیاید ترس از جمع‌ را از یاد نخواهند برد. مگر این‌که تئاترها پر شود از حضور سلبریتی‌ها. 

۲. در کانادا این مواجهه تا چه حد برای اهل تئاتر قابل تحمل شده است؟

گمان نمی‌کنم دوران کرونا برای هیچ تئاتری در هیچ جای جهان وضعیتی تحمل‌پذیر بوده باشد. شاید تنها فرق این باشد که این‌جا در کانادا همه‌ی شهروندان از حمایت مالی در دوران کرونا برخوردار بوده‌اند. در تورنتو که من درش زنده‌گی می‌کنم سالن‌های تئاتر در این یک سال و چند ماه بسته بود و هنوز هم بسته است. کمپانی‌های جاافتاده‌ی تئاتر به اجراهای آن‌لاین گرایش پیدا کرده‌اند. فستیوال‌های تئاتر هم یا تعطیل شده‌اند یا به اجرای آن‌لاین روآورده‌اند. در کانادا کار هنری ممکن است مورد حمایت دولت قرار گیرد و برای آن هزینه از طرف دولت پرداخت ‌شود. بر همین اساس برنامه‌هایی برای حمایت از  هنرمندان در این یک سال طراحی شده و بعضی از اجراهای آن‌لاین مورد حمایت دولت قرار گرفته است.

۳. تجربه خودتان در این یکسال در برابر کرونا چگونه بوده است؟

وقت بیش‌تری پیداکردم برای نوشتن نمایش‌نامه. یکی از نمایش‌نامه‌ها را با هنرجویان  کارگاه بازی‌گری یک روز در هفته به صورت آن‌لاین تمرین می‌کنیم. اگر تا دو سه ماه دیگر سالن‌ها باز شوند به روی صحنه می‌بریم‌ش، اگر هم سالن‌ها باز نشود به صورت آن‌لاین اجرایش می‌کنیم‌. هم‌زمان سرگرم نوشتن نمایش‌نامه‌ی دوم خودم به انگلیسی هستم و امیدوارم تا چهار ماه دیگر تمام‌ش کنم.

۴. آیا آموزش تیاتر با مشکلاتی همراه شده در سال کرونا؟

اگر مشکلی و تهدیدی بوده ما تبدیل‌ش کردیم به فرصت برای تغییر سازنده. بله، کرونا ناگزیرمان کرد تغییر کنیم ولی من این تغییر را مثبت ارزیابی می‌کنم. کرونا باعث شد ما کارگاه‌ آن‌لاین بازی‌گری، کارگاه آن‌لاین نوشتن و کارگاه نمایش‌نامه‌خوانی آن‌لاین برگزار کنیم و حالا هنرجویان فارسی‌زبان از سراسر دنیا در کارگاه‌های ما حضور دارند. چند سالی بود که فکر می‌کردیم کارگاه‌های آن‌لاین برگزار کنیم ولی هر بار پشت گوش می‌انداختیم و به همان کارگاه‌های حضوری در تورنتو بسنده می‌کردیم. برای همین بود که به محض شروع کرونا ما کارگاه‌های آن‌لاین‌مان را شروع کردیم چون از نظر سخت‌افزاری آماده بودیم. وب‌سایت‌مان آماده‌ی این کار بود. شاید دلیل پشت‌گوش انداختن این بود که به کیفیت کارگاه آن‌لاین امیدی نداشتیم. کرونا ناگزیرمان کرد برای برگزاری کارگاه‌های آن‌لاین دست به کار شویم و نتیجه خیلی به‌تر از آن بود که گمان می‌کردیم.

۵. خودتان چه کارهایی را در این یکسال و چند ماه موفق شده اید به صحنه برسانید؟

هیچ کاری به روی صحنه نبرده‌ام چون سالن‌ها این‌‌جا بسته بود ولی سه نمایش‌نامه‌خوانی آن‌لاین داشتیم و مدام درگیر برگزاری کارگاه بودیم. نمایشی را با هنرجویان کارگاه بازی‌گری تمرین می‌کنیم و آماد‌ه‌ایم که به محض بازشدن سالن‌ها به روی صحنه ببریم‌ش. چند اپیزود رقص کاغذپاره‌ها را هم با دوربین سی‌صدوشصت درجه ضبط کرده‌ایم و در فستیوال فرینج  نمایش خواهیم داد. کار با دوربین سی‌صدوشصت درجه تجربه‌ی تازه‌ای برای من بود و خیلی لذت بردم. بعضی از اپیزودهای رقص کاغذپاره‌ها با دو تیم مختلف بازی‌گری به دو زبان فارسی و انگلیسی اجرا خواهد شد که تجربه‌ی دل‌پذیری است. یکی از اپیزودها را که به دو زبان اجرایش می‌کنیم همین‌جا در کانادا نوشته‌ام و از نظر موضوع و موقعیت در ایران قابل اجرا نیست. جالب است که بازی‌گران فارسی‌زبان در اجرای آن به‌‌واسطه‌ی محدودیت‌هایی که در طی سال‌ها در خون ایرانیان تزریق شده نمی‌توانند آزادانه و راحت اجرایش کنند و من هم مجبورشان نخواهم کرد، به محدودیت‌هایشان احترام می‌گذارم ولی خوش‌حال‌م که بازی‌گران انگلیسی‌زبان شخصیت‌های نمایش‌نامه‌ام را بدون هیچ محدودیتی بازی خواهند کرد.

۶. تجربه آنلاین برای آموزش و اجرا چقدر می تواند مفید واقع بشود؟

پس از کرونا هر کاری در جهان به گمان‌م تقسیم شده به آن دسته کارها که می‌توان آن‌لاین انجام‌شان داد و آن‌دسته که آن‌لاین نمی‌توان انجام‌شان داد. آموزش به گمان من از آن دسته است که می‌توان آن‌لاین انجام‌ش داد. ما با این پرسش شروع به برگزاری کارگاه بازی‌گری آن‌لاین کردیم که ببینیم در کارگاه آن‌‌لاین چه می‌توان کرد که در کارگاه‌های حضوری نمی‌توان؟ فقط هم ما نیستیم که کارگاه آن‌لاین برگزار می‌کنیم. مدرسه‌ی لی‌استراسبرگ (متداکتینگ) و مدرسه‌ی بازی‌گری سنفورد مایزنر هم می‌دانم کارگاه‌های آن‌لاین بازی‌گری را شروع کرده‌اند. در مصاحبه‌های برخی هم‌کاران تئاتری ایران می‌خواندم که آموزش بازی‌گری آن‌لاین معنا ندارد و از این حرف‌ها. تجربه نشان داده این مخالفت‌ها و خط‌کشی‌ها همیشه توسط کسانی انجام می‌شود که مدتی بعد خودشان آستین بالا می‌زنند و مخالفت‌شان یادشان می‌رود. مثل مخالفان بازتولید تئاتر که بعدها دست به کار بازتولید کارهای خودشان شدند. کسی منکر این نیست که کارگاه‌های بازی‌گری به شکل واقعی به‌تر است ولی ما در کارگاه‌های بازی‌گری تمرکز کرده‌ایم روی کارهایی که در فضای آن‌لاین شدنی‌تر و به‌تر ‌است. در برگزاری کارگاه‌ آن‌لاین نویسنده‌گی و کارگاه نمایش‌نامه‌خوانی آن‌لاین به هیچ مشکلی برنخوردیم، حتتا می‌توانم بگویم آن‌‌لاین بودن‌شان به‌تر هم هست. احتمالن کارگاه‌های نویسنده‌گی و نمایش‌نامه‌خوانی را حتتا اگر کرونا تمام شود از این پس فقط به صورت آن‌لاین برگزار می‌کنیم.

۷. در مورد نخستین متن انگلیسی‌تان که چقدر خودتان راغب به نوشتنش بودید و چقدر دیگران از شما خواستند؟

کسی از من نخواست نمایش‌نامه برای‌ش بنویسم. خودم سال ۲۰۱۸ به سرم زد نمایش‌نامه به انگلیسی بنویسم. هدف‌م فقط این بود که ناگزیر شوم به انگلیسی فکر کنم. هیچ  پیش‌بینی نمی‌کردم ممکن است حمایت مالی شوم. ولی پیش‌تر که رفتم خوش‌بختانه برای نوشتن آن حمایت مالی هم شدم. فرق این‌جا با ایران این است که کمپانی‌های تئاتر فراخوان می‌دهند و اگر پروژه‌ی شما پذیرفته شود توسط آن کمپانی تئاتر حمایت مالی خواهید شد.

۸. جایزه‌ای که برای نخستین متن انگلیسی‌زبان‌تان گرفته‌اید چقدر ارزشمند است.

برای من خیلی ارزش‌مند است. خیلی کیف دارد خب. نمایش‌نامه‌ای نوشتم به زبانی که زبان مادری من نیست. وقتی شروع کردم به نوشتن‌ش هیچ فکر نمی‌کردم روزی ممکن است بابت نوشتن‌ش جایزه‌ای بگیرم که می‌تواند کمک‌م می‌کند با استناد به آن درخواست حمایت مالی برای اجرای آن بکنم.

۹. متن دوم با چه انگیزه و رویکردی  دارد نوشته می‌شود؟

برای نوشتن متن دوم هم خوش‌بختانه حمایت مالی دریافت کرده‌ام. این خیلی خوب است خب. مهم‌ترین فرق این‌جا با ایران همین است. شما یکی دو صحنه‌ای را که نوشته‌اید ارائه می‌دهید و برای نوشتن ادامه‌ی آن درخواست حمایت مالی می‌کنید. احتمال دارد طرح شما برای حمایت مالی پذیرفته شود. من در ایران هیچ‌وقت برای نوشتن نمایش‌نامه پیش از تمام‌شدن‌ش حمایت مالی دریافت نکرده‌ام. گمان نمی‌کنم هیچ نمایش‌نامه‌نویس مستقلی در ایران پیش از نوشتن نمایش‌نامه‌اش حمایت مالی شده باشد مگر این که برای ارگانی خاص و به سفارش نوشته باشد ولی من سوژه‌ام را این جا خودم انتخاب می‌کنم و کسانی که طرح‌های ما را بررسی می‌کنند فقط به کیفیت کار ما توجه می‌کنند و کاری به مضمون آن ندارند. در ایران ولی نویسنده‌ی مستقل نه تنها حمایت مالی نمی‌شود که تازه باید با شورای سانسور برای اجرا، چاپ و انتشار آن سروکله هم بزند. وقحیانه نیست؟ در ایران دولت نه تنها کمکی نمی‌کند بل‌که به عده‌ای حقوق می‌دهد که بازدارنده‌ باشند.

۱۰. ایرانیان مقیم کانادا امروز چقدر در تئاتر این کشور حضور فعال و موثری دارند.

سهیل پارسا این‌جا یکی از مهم‌ترین کارگردان‌های تئاتر کاناداست. من چندین کار این‌جا به کارگردانی سهیل پارسا دیده‌ام و کیف کرده‌ام. هر بار نمایشی از سهیل به روی صحنه می‌رود در زمره‌ی به‌ترین‌ اجراهای تورنتو شناخته می‌شود. وارد هر کمپانی تئاتر که می‌شویم وقتی می‌فهمند ایرانی‌ هستیم درجا نام سهیل به میان می‌آید. وجود سهیل پارسا برای همه‌ی ما ایرانی‌هایی که این‌جا در کانادا تئاتر کار می‌کنیم موهبتی است. ما وقتی شروع به کار تئاتر در این‌جا کردیم سهیل خیلی کمک‌مان کرد و ما همیشه خودمان را مدیون او می‌دانیم.

۱۱. تجربه زیست شما در کانادا چقدر در رشد و تعالی نویسندگی‌تان تاثیرگذار بوده است.

این جا فرصت بیش‌تر داشتم و دارم که زیاد بخوانم و با نویسنده‌‌هایی آشنا شوم که اگر ایران بودم کم‌تر امکان داشت با نمایش‌نامه‌هایشان ‌آشنا می‌شدم.  هر چه می‌گذرد بیش‌تر سم سانسور را که در ایران در خون‌مان تزریق شده قی می‌کنم و سعی می‌کنم رهاتر بنویسم. مهم‌ترین اتفاق خوب برای من نوشتن به زبان دوم است که وادارم می‌کند جور دیگر هم بتوانم فکر کنم. در زبان دوم آزادانه‌تر و بی‌پرواتر می‌نویسم. در زبان دوم حق دارم اشتباه کنم چون زبان مادری من نیست. به همین دلیل احساس امنیت خاطر بیش‌تر می‌کنم. کسی از من توقع ندارد بی‌اشتباه بنویسم. این خیلی حس دل‌نشینی‌ است.

۱۲. متونی که  قبلا در ایران نوشته‌اید چقدر در خارج از ایران با مخاطبان خارجی یا حتی ایرانی ارتباط می‌گیرد.

سال ۲۰۱۶ که کمپانی تئاترمان را این‌جا تاسیس کردیم نمایش‌نامه‌ی یک دقیقه سکوت را اجرا کردم که واکنش‌های متناقض داشت. برخی خیلی خوش‌شان آمد، برخی ولی روی خوش به آن نشان نداند و بیش‌تر این‌ها دلیل‌ خوش‌نیامدن‌شان این بود که حضور بازی‌گران کانادایی را در نقش‌های ایرانی نمی‌توانستند بپذیرند. فقط یک بازی‌گر ایرانی بود و بازی‌گران نقش‌های دیگر همه کانادایی انگلیسی‌زبان و فرانسه‌زبان بودند. بیش‌تر تماشاگران کانادا سال‌مند هستند. برعکس ایران که جوانان بیش‌ترین تماشاگران تئاتر هستند. تماشاگران سال‌مند این‌جا توقع داشتند تئاتری ایرانی با بازی‌گران ایرانی ببیند ولی ما آن سال اصرار داشتیم بیش‌تر با بازی‌گران کانادایی کار کنیم. بازی‌گر نقش جیمی بلوند بود، بازی‌گر نقش شیوا و شیدا هم سفیدپوست بودند و این برای تماشاگران سنتی کانادا باورپذیر نبود که بازی‌گرانی که قیافه‌شان داد می‌زد کانادایی هستند نقش‌های خاورمیانه‌ای را بازی کنند.  خب این دلیل جالبی برای خوش نیامدن نیست. مگر در کشورهای خاورمیانه نمایش‌نامه‌های انگلیسی‌‌زبان با حضور بازی‌گران آن کشورها به روی صحنه نمی‌رود؟ چه‌طور این پذیرفته است ولی برعکس‌ش نه؟  به هر حال ما که کارمان را کردیم. هدف‌مان ‌آشناشدن با تئاتری‌های کانادا بود که به هدف‌مان رسیدیم.  بعد از اجرای یک دقیقه سکوت چند کار دیگر هم به زبان انگلیسی به روی صحنه بردیم ولی  این را فهمیدیم که وقتی بازی‌گران‌مان ایرانی باشند  تماشاگران این‌جا بیش‌تر می‌پسندند. سال ۲۰۲۰ درست یک ماه قبل از همه‌گیرشدن کرونا زمستان شصت‌وشش را در فستیوال NEXT STAGE به روی صحنه بردیم  که بیش از هر کار دیگرمان این جا مورد توجه قرار گرفت و تمام نقدها درباره‌ی زمستان شصت‌وشش بدون استثنا مثبت بود.

برای مشاهده دیگر اخبار سینما اینجا کلیک کنید

برای مشاهده دیگر اخبار تئاتر اینجا کلیک کنید


منبع: وب سایت محمد یعقوبی - ویکی تئاتر
نویسنده: رضا آشفته