پایگاه خبری تئاتر: دبیر پانزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی تهران مبارک در گفت و گو با سایت خبری تئاتر درباره لزوم گوناگونی عروسکهای نمایشهای عروسکی، عدم وجود مرز بین تئاتر و تئاتر عروسکی، تاثیر مشکلات مالی بر نمایشها، لزوم تبدیل طرح به یک درام خوب و وجود اوج و فرود در نمایشنامهها صحبت کرد.
عروسک، فقط «چشم چشم دو ابرو دماغ و دهن یه گردو» نیست!
دبیر جشنواره تئاتر عروسکی تهران مبارک با تاکید بر لزوم گوناگونی عروسکهای نمایشهای عروسکی گفت: «وقتی از عروسک صحبت میکنیم، بیشتر عروسکهای واقعگرایانه به ذهن مخاطب متبادر میشوند. مثلاً عروسکهایی که به شکل حیوان هستند یا دختربچه و پسربچه و به هر حال شکل چشم چشم دو ابرو دماغ و دهن و یه گردو دارند. اما مفهوم تئاتر عروسکی فراتر از اینهاست».
مرضیه برومند ادامه داد: «میشود مفهوم را از هر شیای، از هر جنسی که حتی میتواند یک پارچه، صندلی، چوب یا غیره باشد، گرفت و با حرکت تلفیق و یک معنی را منتقل کرد. کارگردان می تواند و باید از هر آنچه که بیشتر در خدمت مفهوم مورد نظرش است، استفاده کند».
بین تئاتر و تئاتر عروسکی مرزی نیست
کارگردان شهر موشهای 2 به سایت خبری تئاتر گفت: «کمکم دارد مرز بین تئاتر و تئاتر عروسکی برداشته میشود. چون در خیلی از کارهای تئاترمیبینیم که از هر عنصری استفاده میکنند. از هر شی و وسیله و آپشنی برای انتقال مفهوم استفاده میکنند».
برومند تاکید کرد: «کلا هم من فکر میکنم مرزبندی ندارد. یعنی اینکه تئاتر، تئاتر است. اما خبحالا اینجا روی تئاتر عروسکی تمرکز شده. غیر از عناصری که در اختیار یک بازیگر است مانند بیان و بدن و میزانسن و صحنه پردازی و نور، عناصر دیگری اضافه می شود به این تئاتر و در خدمت ارائه مفهوم قرار می گیرد».
در جشنوارهها همه چشم انتظار کمک هزینهاند!
به گفته مرضیه برومند تئاتر عروسکی الزاماً نمیتواند مردم را به تئاتر علاقمند کند و اصولاً هرگاه در کاری که دارد اجرا میشود، همه چیز از جمله نمایشنامه، اجرا، میزانسنها، بازیگران، نوع بیاندیالوگها، موسیقی کار، نور و تصویر کامل باشند، تماشاچی جذب میشود.
دبیر جشنواره پانزدهم تاکید کرد: «اما الان به دلیل مشکلات مالی توجه به این موارد از کارها رخت بربسته. دیگر شمایک صحنه زیبا و یک دکور قشنگ نمیبینید. یک نورپردازی زیبا و اعجاب آور نمیبینید. در صورتی که همه اینها میتواند در خدمت قرار بگیرد که تماشاگر جذب شود. لذت بصری ببرد و در کنار لذت بصری، مفهوم را هم راحتتر بگیرد».
برومند گفت: «کمتر الان به این مسایل توجه میکنند. معمولاً مشکلات مالی نمی گذارند. مخصوصا در جشنوارهها که کارها شتابزدهاند و همه چشم انتظار این کمک هزینه اند. امسالما سعی کردیم کمک هزینه را به کارهایی بدهیم که بچهها واقعاَ خرج صحنه و عروسکشان کنند ولی خب مشکلات به هر حال وجود دارد. به نظرم تا وقتی تئاتر جذاب نباشد، مخاطب هم ندارد».
او ادامه داد: «همه کارها همینطور است. سینما هم همین طور است. تا وقتی کار جذاب نباشد، بیننده ندارد. ولو اینکه خیلی هم حرف حسابی بزند. ولی تا وقتی که آن حرف پرمحتوا و وزین را نتواند در یک قالب زیبا بیان کند، نمی تواند مشتری داشته باشد».
یک طرح خوب برای داشتن یک نمایش خوب کافی نیست
کارگردان «قصههای تا به تا» یا «زی زی گولو» با تاکید بر اهمیت روایت در نمایشنامهها به سایت خبری تئاتر گفت: «من معتقدم کارگردان باید قصهاش را خوب بیان کند. این که یک قصهای یک طرح خوب است کافی نیست. باید تبدیل به درام شود و سر و شکل تئاتر درست و حسابی پیدا کند تا این که بیننده لذت ببرد و پول بدهد بلیط بخرد بیاید».
برومند که طبق روال امسال جشنواره کارهای مختلف را میبیند و در پایان هر کار با اهدای دسته گل و ابراز نظراتش درباره اجرای بهتر کارها، از گروهها تقدیر میکند، در قالب توصیه به فعالان تئاتر گفت: «من توصیه ام این است که همیشه طوری کار کنید که برایتان مشتری وجود داشته باشد. یعنی تماشاگر پول بدهد و با رغبت کارتان را ببیند دلش بخواهد دوباره و سه باره کارتان را ببیند. برود تعریف کند و یک عده تماشاگر جدید جذب تئاتر شوند».
متاسفانه داریم به کارهای کودکان سطحی نگاه میکنیم!
مرضیه برومند که جشنواره امسال را با یک کارناوال شاد افتتاح کرد، در پاسخ به مضامین تئاترهای عروسکی مخصوص کودکان هم گفت: «شادی خیلی مهم است اما فقط شادی ظاهری مد نظرم نیست. شادی باید در بطن و معنی کار وجود داشته باشد در همه اجزای کار حس شود و به مفاهیم و قصه هایی که لازمه جامعه امروز و برای جامعه امروز است، پرداخته شود».
دبیر پانزدهمین جشنواره تئاتر عروسکی تهران مبارک گفت: «یک مقدار داریم سطحی به کارهای کودک نگاه میکنیم. خیلی قصهها پیش پا افتاده و ابتدایی هستند.یک تم کافی نیست نمی تواند 40،45 دقیقه کشش داشته باشد».
او ادامه داد: «صرف این که یک خط قصه پیدا کردهاند، فایده ندارد. باید اوج و پیچش های مختلف داشته باشد. اما داستانها همهاش خطی جلو میرود. اگر یک منحنی رسم کنید، اوج ندارد. برای همین است که تماشاچی با آن همراه نمیشود. هیجانزده نمی شود، نگران نمی شود. همه اش یک جور است. آخرش را هم از اول میداند».