پایگاه خبری تئاتر: درباره پدیدهای به نام مهران مدیری نمیتوان بهراحتی قضاوت کرد، چراکه او وقتی در اوایل دهه 70 و اواخر دهه 60 وارد عرصه نمایش تلویزیونی شد، فضای طنز و کمدی در تلویزیون در اختیار گروههایی بود که شناخت دقیقی از مقوله طنز نداشتند و تصور میکردند نمایشهایی بر مبنای ارتباط داماد و مادرزن یا کمبود پیاز و سیبزمینی و... نوعی طنز محسوب میشود. نام این مدل از کارها به نظرم بیشتر فکاهی است و طنز به مفهومی که به قول برخی از دوستان با یک چشم بگریاند یا یک چشم بخنداند، مسیر دیگری دارد و موضوع جدیتری است که تا قبل از پیدایش مهران مدیری و گروهش در تلویزیون بعد از انقلاب سابقه نداشت.
مهران مدیری خوب شروع کرد و ادامه داد و آنچه از او به یادگار مانده، هیچوقت از حافظه تاریخی نمایش در ایران پاک نخواهد شد، آثار قابل تأملی مثل «پاورچین» و «شبهای برره» و «قهوه تلخ» نمونههایی از این دست است که به نظرم کارهای فوقالعادهای بودند و سطح توقع و سلیقه مردم را از مقوله طنز ارتقا بخشید. باید به نکته مهمی اشاره کنم و آن این است که مهران مدیری هماندازه تلویزیون است. گرچه در سینما کارگردانی نسبتا خوبی در فیلم «ساعت 5 عصر» و نقشآفرینیهایی داشت، اما به بازیگر درجهیکی روی پرده بزرگ تبدیل نشد.
اینکه دلیلش چیست؟ فرصت بیشتر طلب میکند؛ اما واقعیت این است که او در تلویزیون چه بهعنوان بازیگر و چه کارگردان اثربخش بوده. بهویژه در عرصه کارگردانی که به نظرم هوشمندیهایی به خرج داده است؛ اما اگر از روی دیگر سکه به کارنامهاش نگاه کنیم، میتوان گفت مدیری تا اوایل دهه 80 واقعا بینظیر بود و در مدت حضورش در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی بسیاری مشتاقانه او را دنبال میکردند. دلایل متعددی هم داشت که خب کیفیت خود کارها اصلیترین آنها بود. دلیل دیگر این بود که به نظر میرسید مهران مدیری آدم مستقلی است و فراتر از مسائل جناحی عمل میکند؛ اما متأسفانه اواخر دهه 80 که همه آگاهیم حوادث سیاسی مختلفی اتفاق افتاد و بسیار هم تلخ بود، مهران مدیری هم بازیچه این عملکردهای سیاسی واقع شد.
بیشتر بخوانید
چرا مهران مدیری این همه هوادار دارد؟!
آیا مهران مدیری و رامبد جوان به پایان راه رسیدهاند؟
در محافلی شرکت کرد که نباید و به این ترتیب اعتبارش را به خطر انداخت و بعد هم همینطور جلو آمد و دیدیم که دیگر به تعهداتش به مفهوم واقعی کلمه نه مفهوم شعاری آن عمل نکرد و میتوان اینطور نتیجه گرفت که پول تسلط بیشتری در فعالیتهای هنری او پیدا کرد. این را میتوان از کارهای اخیر او متوجه شد که خلاقیتی در آنها نیست. برنامه «دورهمی» یکی از تلاشهای او در
سالهای اخیر است. واقعیت این است که مهران مدیری باید بداند که نمایشگر است نه مجری. کاری که او در این برنامه انجام میدهد، گردانندگی یک گفتوگو است که حالوهوای طنز دارد. این کار مدیری نیست. مدیری باید خلاقیت به خرج بدهد و این خلاقیت را پیش از این بارها از او دیدهایم و میدانیم که در او وجود دارد؛ بنابراین فکر میکنم الان وقت آن است که تصمیم بگیرد. اگر قصد دارد شأن و اعتبارش همچنان پابرجا بماند، مسیر دیگری را در پیش بگیرد. اساسا محبوبیت و شهرت دو مقوله جدا از هم هستند. درحالحاضر او بسیار مشهور است اما محبوبیت دهههای 70 و 80 را ندارد. زمانی که بسیاری از سر شوق فعالیتهایش را دنبال میکردند، مصاحبههایش را میخواندند یا به دیدن برنامههایش مینشستند؛ اما الان گمان نمیکنم دیگر آن محبوبیت عمومی را داشته باشد.
پیش از این هم قشر متوسط و روبهپایین جامعه و هم برخی از نخبهگرایان با علاقه آثار مدیری را دنبال میکردند. واقعیت این است که پدیده بود و حضور، وجود و آثارش خوشایند همگان بود که متأسفانه ادامه پیدا نکرد. باید اعتراف کرد میزان محبوبیت او بسیار کمتر از سابق است و بسیاری از مخاطبان آثار او این روزها دیگر او را دنبال نمیکنند از جمله خود من.
باید به این نکته توجه کرد که هنوز هم فرصت هست. درست است که او 50 سال را رد کرده، اما فرصت برای جبران مافات دارد. همه ما میدانیم که شرایط اقتصادی فشار بسیاری به مردم تحمیل میکند و مدیری نیز بهعنوان یکی از افراد جامعه تمرکزش بیشتر به سمت جنبههای مالی پروژهها معطوف شده است؛ اما باید باور کند که کارهای اخیرش در شأن او نیست. اگر مدیری نگاهی دقیق به جامعه داشته باشد و از برج عاجش پایین بیاید و به مردم نگاه کند، هرگز در برنامه «دورهمی» اینطور به ریش مردم نمیخندد. مثل مجری دیگری که برای مردم ایران ابراز خوشحالی میکند اما فرزندش در خارج از ایران به دنیا میآید. بههرحال این خندههای استهزاآمیز برای یک ملت است و خندههای از سر خوشحالی یا شادکردن مردم نیست.
چند باری که به تماشای دو برنامه «دورهمی» و «خندوانه» نشستم، به جای خنده، گریهام گرفت. با خودم فکر کردم آیا آنها میدانند در سیستان و بلوچستان، جنوب کشور یا حتی حاشیههای تهران مردم چطور زندگی میکنند؟ تبعیض، نابرابری و فاصله طبقاتی که روزبهروز بیشتر میشود. درحالیکه این سلبیریتیهای محترم در این شرایط و در این برنامهها به ریش مردم میخندند. از این جهت بهشدت از مدیری دلخورم، درحالیکه بهشدت دوستش داشتم و برای او بهعنوان یک هنرمند خلاق احترام قائل بودم و امیدوارم در کارش بازبینی درستی انجام بدهد.
منبع: روزنامه شرق
نویسنده: احمد طالبی نژاد