پایگاه خبری تئاتر: تماشاخانه بیستوپنج شهریور سابق یا «سنگلج» فعلی در كنار سالنهای مهم ساختِ قدیمِ تئاتر، حتما در فهرستِ مهمترینها قرار میگیرد. مجموعهای كه هنرمندان جریانساز تئاتر و سینمای ایران را به خود دید و در تمام دوران حیاتش مورد توجه واقع شد. این سالن در حدود سالهای ۱۳۴۰ با زیربنایی به مساحت ۱۰۳۴ مترمربع در محله قدیمی و در كنار باغسنگلج كه الان آن را با نام پاركشهر میشناسیم بنا شده است. از جمله نكاتی كه انتشار گزارش پیشرو را ضروری میكند، بحث طرح توسعه سنگلج است كه طی یك دهه اخیر بارها بهصورت جدی مطرح شده اما تاكنون رنگ حقیقت به خود نگرفته و هنرمندان زیادی، به ویژه از نسل پیشكسوت را چشمانتظار صدور یك دستور نگه داشته است؛ اما قبل از ورود به مساله بد نیست كمی درباره پیشینه این بنا بدانیم.
تماشاخانه پس از تكمیل و اتمام عملیات ساختمانی و واگذاری آن به وزارت فرهنگ و هنر وقت، نام «۲۵ شهریور» را به خود گرفت و از مهرماه ۱۳۴۴ برابر با آغاز اولین جشنواره نمایشهای ایرانی افتتاح شده و كار خود را رسما آغاز كرد. مجموعهای كه در زمان خود به لحاظ فنی و تجهیزات نور و صدا و حتی آكوستیك سالن در نوع خود بینظیر بوده است. وجود امكانات صحنهای از قبیل سنگردان، میلههای بالابرنده پرده و دكور و غیره، این سالن را در مقایسه با سالنهای موجود آن زمان به سالنی منحصر بدل كرد.
در این دوره اجرای برنامههای نمایشی، با استقرار گروه هنر ملی به سرپرستی عباس جوانمرد در سنگلج و ۵گروه دیگر بهنامهای «گروه تئاتر امروز »، «گروه تئاتر میترا »، «گروه تئاتر شهر »، «گروه تئاتر جوان »، «گروه تئاتر مردم» كه وابسته به اداره هنرهای دراماتیك بودند و با كمك مالی وزارت فرهنگ و هنر فعالیت میكردند. در واقع برای اولینبار در این تاریخ، تئاتر حمایتی دولتی شكل گرفت و جمع كثیری از هنرمندان، بازیگران، كارگردانان، طراحان دكور و... استخدام دولت شدند و در این مجموعه فعالیت خود را آغاز كردند.
كارگردانانی كه در این گروهها به خلق نمایش مشغول بودند عبارت بودند از: عباس جوانمرد، جعفروالی، علی نصیریان، داود رشیدی، عزتا... انتظامی، بهرام بیضایی، ركنالدین خسروی، محمود استادمحمد و ... كه اكثر این نمایشنامهها را یا خود ایشان نگاشته بودند یا نمایشنامههایی از اكبر رادی، غلامحسین ساعدی، خلیل موحد دیلمقانی، بهمن فرسی و دیگرانی را روی صحنه میبردند. اجرای نمایشهای ایرانی و نیز فعالیت گروه هنر ملی در این مجموعه باعث شد تا از تماشاخانه سنگلج به عنوان خاستگاه تئاتر ملی و اولین پایگاه تئاتر ایرانی یاد شود. البته در فضای رسانهای معمولا كمتر در این باره صحبت میشود كه افراد و چهرههای تشكیلدهنده هسته اولیه اجراهای مصطلح به سنگلجی بعضا در ماهها و سالهای بعد از كودتای 28 مرداد سال 32 پای كلاس درس شاهین سركیسیان نشستند و او بود كه با ایجاد محفلی پذیرا، امكانی به وجود آورد تا امیرحسین جهانبگلو (پدر رامین جهانبگلو) و پژوهشگرانی از همین جنس بین هنرآموزان تئاتر رفت و آمد كنند. ایده توجه به متون ایرانی از دل همین محافل بیرون آمد. نكته مهم دیگر در این زمینه، فعالیت گروههای دیگری در همان بازه زمانی است كه اساسا هنر نمایش در نظرشان شكل و شیوه متفاوتی داشت، اما تفاوت نگاه به این معنا نیست كه آنها «تئاتر ایرانی» یا «تئاتر ملی» به شمار نمیرفتند. اصطلاحاتی چون تئاتر ملی و تئاتر ایرانی همواره و از گذشته تا امروز موجب پدید آمدن سوءتفاهمهای گوناگون بودهاند.
«سنگلج» از بدو تاسیس توسط ریاست اداره هنرهای دراماتیك سرپرستی میشد و شورای هنری بهنام شورای تئاتر متشكل از: عظمت ژانتی، جلال ستاری، علی نصیریان، داود رشیدی، عباس جوانمرد و عزتا...انتظامی بر نحوه تولید و ارزشیابی و نیز كار گروهها نظارت كامل داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی مهاجرت خیل هنرمندان یا بازنشسته شدن آنها در سالهای پس از انقلاب روال سابق تولید و استقرار گروههای تئاتر در این مجموعه را برهم زد و باعث شد تا این تئاتر نتواند مثل گذشته به فعالیت ادامه دهد. از طرفی توجه مردم و هنرمندان به سایر تئاترهای تازه تاسیس در تهران، افول رونق گذشته سنگلج را در پی داشت. از مدیرانی كه سرپرستی و اداره هنرهای دراماتیك و این تئاتر را از بدو تاسیس تاكنون برعهده داشتهاند میتوان به: عظمت ژانتی، علی نصیریان، دكتر طباطبایی، سعید بصیریان، مجید جعفری، علی حیدری صدیقینژاد، افشین نژاد، محسن اكبریان، كیوان نخعی و محمود فرهنگ اشاره كرد. اگرچه تماشاخانه ارزشمند سنگلج به علت قدمت تاریخی خود تحولات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی متعددی را پشت سر گذاشته و در این گذر زمان شاید مورد بیمهری و بیتوجهی نیز قرار گرفته است، ولی همواره پذیرای عاشقان فرهنگ و هنر ایران زمین بوده است.
اما ماجرا چیست؟
این مجموعه كه هماكنون زیرنظر مركز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اداره و تامین برنامه میشود، پس از سالها در شهریور ۱۳۸۶ مورد بازسازی اساسی قرار گرفت و به شكل و شمایل جدید در آمد. در این دوره، بازسازی قسمت اداری، سالن نمایش، صحنه و سالن انتظار كاملا تغییر یافته و فضای زیبا و مطلوب را به خود اختصاص داد و در روز ۱۶ بهمن ۱۳۸۷ همزمان با بیست و ششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر تهران در زمان مدیریت اتابك نادری بازگشایی و افتتاح مجدد شد. از این دوران به بعد بود كه طرح توسعه تماشاخانه (الحاق بنای مجاور تماشاخانه سنگلج متعلق به شهرداری تهران به این مجموعه فرهنگی) با شهرداران گوناگون منطقه و اعضای شورای شهر در میان گذاشته شد اما بهرغم وعدههای بیان شده، خواب هنرمندان برای بهتر شدن وضعیت بنا رنگ تعبیر ندید. در این رابطه، انصافا اتابك نادری را باید پیگیرترین مدیری دانست كه برای اجرایی شدن طرح توسعه سنگلج كوشید.
درخواست اول؛ عزتالله انتظامی
از جمله وعدههایی كه با سروصدای زیادی مطرح شد، قول محمدباقر قالیباف شهردار وقت تهران به عزتالله انتظامی بود. آقای بازیگر ایران در نشست طرح توسعه و گسترش تماشاخانه سنگلج در سال 90 با اشاره به علاقهمندی شهردار تهران به فعالیتهای فرهنگی و هنری تقاضا كرد تا شهردار تهران با طرح توسعه تماشاخانه سنگلج موافقت كند و بنای مجاور این تماشاخانه قدیمی را در اختیار این طرح قرار دهد. نشست رسانهای طرح توسعه و گسترش تماشاخانه سنگلج در سال 90 با حضور عزتالله انتظامی، نایبرییس شورای عالی هنرمندان ایران و اتابك نادری مدیر تماشاخانه سنگلج برگزار شد و بازیگر كهنهكار تئاتر و سینمای ایران طی آن با اشاره به اینكه سنگلج تنها تئاتری است كه متعلق به دولت نیست، یادآور شد: «متاسفانه تئاترهای لالهزار فروخته و تبدیل به تولیدی شدهاند. ما برای تبدیل تئاتر نصر به موزه تئاتر پیشنهاد دادیم اما متاسفانه این امر میسر نشد.»در همان نشست بود كه آقای بازیگر با اشاره به اینكه از سالها پیش قرار بود زمین مجاور تماشاخانه سنگلج خریداری و به این سالن تئاتری بپیوندد، در این باره توضیحاتی ارایه داد: «تماشاخانه سنگلج حقیر مانده است درصورتی كه از روز ابتدا در تئاتر ایران فعالیت كرده و همه كسانی كه در تئاتر ایران رشد كردهاند در این سالن تئاتر فعالیت میكردند.وی با اشاره به فعالیت و اقدامات دكتر محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در حوزه فرهنگ و هنر تاكید كرد: موزه تئاتر، لازم است و متاسفانه ما در این حوزه جهش كمی داشتهایم. ما از طرف همه هنرمندان و خانواده تئاتر با توجه به علاقه شهردار تهران به فعالیتهای فرهنگی هنری از دكتر قالیباف تقاضا داریم تا با طرح توسعه تماشاخانه سنگلج موافقت كنند و بنای مجاور تماشاخانه را كه متعلق به شهرداری است به این طرح اختصاص دهند.»
یك سال بعد؛ این طرح توسط هنرمندان زیادی مورد حمایت قرار گرفت و 397 نفر امضای خود را پای نامهای گذاشتند كه خطاب به شهردار تهران نوشته شده بود. آنها از محمدباقر قالیباف خواسته بودند با طرح گسترش تماشاخانه سنگلج و پیوستن ساختمان كناری به این تماشاخانه موافقت كند. اتابك نادری در گفتوگویی با خبرگزاری ایسنا در این باره بیان كرد: «دوستان گفتند این طرح باید در كمیسیون معماران و مهندسان بررسی شود و اوایل این هفته اعلام شد كمیسیون نسبت به این طرح نظر مثبتی داشته است. ساختمان كناری «سنگلج» یكی از ساختمانهای اداره حقوقی شهرداری است كه بچههای تئاتری درخواست تغییر كاربری آن را مطرح كردهاند. نادری مهمترین هدف این طرح را ایجاد امكانات بیشتر برای مخاطبان تئاتری دانست. «با پیوستن ساختمان كناری، میتوانیم یك سالن بلك باكس همراه با 4 پلاتوی تمرین بسازیم و در كنار اینها نمایشگاه و موزه تئاتر ایران را راهاندازی كنیم.» او درباره زمان آغاز به كار این پروژه گفته بود: «سال گذشته كارشناسان فرهنگی نظر مثبت خود را اعلام كردند و امسال هم معماران نظر مساعد داشتهاند. قائدتا باید مراحل اداری این طرح در حال انجام باشد. به هر حال همهچیز به نظر شهردار تهران بستگی دارد و ما امیدواریم آقای قالیباف كه پیش از این هم حمایت و علاقه خود را در مورد گسترش فضاهای فرهنگی نشان داده، شرایطی فراهم كند تا «سنگلج» در قلب تهران، گسترش پیدا كند.» تا این لحظه تجربه نشان داده كه شهرداری تهران حاضر نیست یك ساختمان به هنرمندان تئاتر و گسترش فضای فعالان نمایش اهدا كند؛ در مقابل این هنرمندان تئاتر بودند كه دست روی دست گذاشتند تا شهرداری تهران پاركینگ تئاتر شهر را به تملك خود درآورد و دو دستی دراختیار مجموعه دیگری قرار دهد.
درخواست دوم؛ داوود رشیدی
سه سال بعد نوبت به یكی دیگر از هنرمندان شناخته شده تئاتر و سینمای ایران رسید تا خطاب به تصمیمگیران اجرایی شدن طرح قدیمی را درخواست كند. زندهیاد رشیدی مهرماه 93 درنامهای خطاب به شهردار تهران نوشته بود: «جناب آقای دكتر قالیباف؛ شهردار محترم تهران، سلام، خسته نباشید.... درخواستی برای تحقق آرزوی 40 ساله، آرزوی نشدنی، آرزوی گره خورده خانواده تئاتر. برای ایجاد یك مكان تئاتر در جنب تئاتر سنگلج، تئاتری كه همپای ما و نسل ما پیر شده است و نیاز دارد توسعه یافته و احیا شود و چندین و چند هدف دیگر كه در این طرح دیده شده است و مجال سخن از آنها نیست. من داوود رشیدی 81 ساله كه پس از سالیان سال خدمت به كشورم خواستهای نداشته و ندارم اما به خاطر حفظ تاریخ نسل خودم و بقای نسل بعد از خودم در تئاتر دستان توانمند شما را كه با انجام پروژههای عظیم و نشدنی پایتخت ایمان و باور شهروندان را صد چندان كرده است، به گرمی میفشارم و میگویم كه واگذاری یك ساختمان كوچك برای خانواده بزرگ تئاتر توسط این مدیر محال نخواهد بود و از شما میخواهم كه دستور فرمایید این مهم عملی شود. آقای قالیباف دوست عزیز تنها شنیدن خبر خوش از جانب شما و اجرای طرح توسعه تئاتر سنگلج روح و جانی دیگر به من خواهد بخشید كه با شناخت و تعریفی كه از شما مدیر هنردوست و سختكوش سراغ دارم، مرا چشم به راه این لطف بزرگ برای خانواده تئاتر و تاریخ هنر كشورمان از جانب شما كرده است.»
سال 98 و تعبیر وارونه یك رویا
پنج سال بعد از ماجرای برگزاری نشست رسانهای طرح توسعه با حضور عزتالله انتظامی، نادری همچنان از تلاشها برای اجرایی شدن طرح توسعه سالن سنگلج سخن میگفت. در اختتامیه جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی بود كه علی نصیریان در سخنانی خطاب به شهرداری تهران متقاضی اختصاص فضایی برای نمایشهای ایرانی و آیینی شد. ۱۱ شهریور ۱۳۹۸ پریسا مقتدی مدیر تماشاخانه سنگلج به همراه احترام برومند، بهزاد فراهانی، هادی مرزبان و اتابك نادری (مدیر اسبق تماشاخانه سنگلج) درخصوص پیگیری و اجرایی شدن طرح توسعه تماشاخانه سنگلج دیدار كردند.
محسن هاشمی نیز كه پیشتر و در اولین حضور خود در تماشاخانه سنگلج، موافقت خود را در اجرای این پروژه اعلام كرده بود، ضمن برشمردن اهمیت تماشاخانه سنگلج به عنوان یكی از مكانهای مهم هنری شهر تهران و خاستگاه بزرگترین هنرمندان تئاتر پیشنهاد دیداری با پیروز حناچی، شهردار تهران بزرگ و طرح و پیگیری موضوع توسط تماشاخانه سنگلج درخصوص سرعت بخشیدن به انجام این پروژه را داد و تصریح كرد كه شورای شهر تهران بهطور جدی پیگیر اجرای این پروژه فرهنگی خواهد بود.
البته اتابك نادری تایید كرد كه طرح توسعه سنگلج یك طرح جدید نیست و موضوع به پیش از پیروزی انقلاب بازمیگردد. او به خبرنگار تسنیم گفته بود: «از سال 1354 قرار بر توسعه سنگلج بوده و این امر بدل به خواست عموم هنرمندان میشود. قبل از انقلاب هنرمندان به منظور توسعه تماشاخانه متقاضی الحاق زمین بودهاند؛ اما به دلیل پارهای از اتفاقات پروسه انتقال صورت نمیگیرد و شهرداری ساختمان مذكور كه اداره حقوقی است را در اواخر دهه 60 میسازد. در همان زمان نیز مدیر وقت تماشاخانه سنگلج به دنبال الحاق زمین مذكور بوده است؛ اما این مهم رخ نمیدهد. درخواست ما وارد كمیسیونهای متعدد شد و آقای قالیباف نیز قول شفاهی داده بودند و درنهایت نیز این طرح در شهرداری تصویب میشود و طرح به شركت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری برای تغییر كاربری ابلاغ میشود. قرار بود تنها با تغییرات در معماری ساختمان، تغییر كاربری ایجاد شود و من ناظر پروژه باشم و مهندسان براساس نظر من اقدام كنند. چندی پیش دیوان عدالت اداری با فروش ساختمان خود به شهرداری، شرایط برای جابهجایی را به وجود آورد؛ اما با تعلل در جابهجایی و عدم انتقال اداره حقوقی به مكانهای در دسترس، واگذاری سازه به سنگلج ممكن نشد.»
سال 1400 و خانهای روی آب
بعضی كارشناسان معتقدند در صورت انتقال ساختمان مذكور كه در زمینی به مساحتی بیش از یك هزار متر قرار دارد امكان احداث یك بلكباكس 50 نفره، یك بلكباكس 120 نفره و موزه تئاتر فراهم میشود و حیاط مجموعه نیز به محل مناسبی برای اجرای نمایشهای آیینی چون تعزیه بدل خواهد شد.پریسا مقتدی مدیر تماشاخانه سنگلج روز گذشته (۷ آبان) درباره تازهترین پیگیریهای خود برای گسترش مجموعه به خبرگزاری ایسنا گفته است: «هنوز با دوستان جدید شهرداری دیداری نداشتهایم. مسوولان شهرداری منطقه ما حدود یك هفته است كه تغییر كردهاند و به هر حال جابهجاییها زمانبر است.» به این ترتیب اجرایی شدن این طرح مهم بار دیگر وارد مرحله تغییرات مدیران و چرخه اما و اگرها شده است.
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: بابك احمدی