پایگاه خبری تئاتر: الجزیره در مطلبی به موضوع تفاوتهای فیلم و سریالهای تاریخی با حقایق و مستندات تاریخی پرداخته است؛ در این گزارش آمده است:
«تاریخ، یکی از ژانرهای پرکاربرد در عرصه هنرهای نمایشی چه فیلم، چه سریال و چه تئاتر است. معمولا هر کدام از این آثار نمایشی به یک برهه خاص از تاریخ میپردازند و سازندگان تلاش میکنند تا آرایش و گریم بازیگران، نوع پوشش، سبک معماری و مواردی از این دست را منطبق با آن دوره خاص تاریخی رعایت کنند. با این وجود گاهی جزئیاتی از زیر دستشان در میرود که میتواند به سبب بیدقتی سازندگان رخ داده باشد و یا خود آنها بنا به دلایلی از این موارد چشمپوشی کرده باشند. اما سوال اینجاست که نمایش تاریخ، دقیقا همانطور که بوده، امکانپذیر است و اصلا ضرورت دارد؟
میتوان گفت جواب پرسش بالا منفی است؛ ساخت یک سریال تاریخی که کمی با واقعیت فاصله دارد را نمیتوان تحریف تاریخ دانست؛ چراکه ممکن است حادثه تاریخی مورد نظر سازندگان به خودی خود قابلیت تبدیل شدن به یک اثر هنریِ جذاب و دیدنی را نداشته باشد؛ در این صورت نویسنده و کارگردان میتوانند با ترکیب خیال و واقعیت، داستانی هنری را خلق کرده و یک اثر تاریخی ـ هنری را به دنیا ارائه دهند.
این قاعده درباره سریالهایی با موضوع پزشکی و حقوقی نیز صدق میکند؛ قرار نیست درامهای تلویزیونی صد درصد واقعی باشند. زیرا این آثار، مستند نیستند؛ قرار نیست که مخاطب اطلاعاتش را با سریال کامل کند؛ اگر به دنبال حقایق هستیم بهتر است که به تماشای مستندهای تاریخی بنشینیم.
طبق یک گزارش در سایت (Anhistorianabouttown)، مخاطب باید به سریالهای تاریخی به عنوان سرگرمیهایی مبتنی بر یک حادثه تاریخی نگاه کند، نه کتابهای درسی که تاریخ را بی چون و چرا و کامل بیان کردهاند. اگر یک حادثه مهم تاریخی که در یک سریال به آن پرداخته شده برایمان مبهم باشد، بهتر است تا برای اطلاعات بیشتر پیرامون آن، به کتب تاریخی مراجعه کنیم؛ چرا که سریالها در هر صورت نگاه هنری و حتی گاه شخصی سازندگان را با خود یدک میکشند.
برخی از منتقدان، بضی از آثار هنری که ادعا کردهاند کاملا منطبق بر واقعیتهای تاریخی ساخته شدهاند را مورد انتقاد قرار دادهاند و اینگونه آثار را خستهکننده و یکنواخت توصیف کردهاند. از این رو تخیل نویسنده در نوشتن آثار تاریخی بسیار مهم است. اما به این شرط که نویسنده از ابتدا اذعان کند که فیلمنامهای که نوشته، ترکیبی از خیال و واقعیت است و ادعایی بر مستند بودن ندارد.
لباسها و شکل ظاهری تمدنها، یکی از جذابیتهای فیلم و سریالهای تاریخی محسوب میشود. اما در این مورد هم در ساخت آثار اشتباهات و مغایرتهای زیادی وجود دارد. برای مثال کلاه وایکینگها که دو شاخ بالای خود دارد و در آثار هنری مورد استفاده قرار میگیرد، پایه و اساس تاریخی ندارد و سند تاریخی نیست که نشان دهد وایکینگها از این نوع پوشش استفاده میکردهاند.
به نقل از سایت (History) وایکینگها از کلاهی بدون شاخ استفاده میکردهاند اما، در قرن ۱۹ یک طراح لباس برای جذابیت بیشتر دو شاخ به این کلاه اضافه می کند و از آن زمان تاکنون این تصویر از وایکینگها در آثار هنری نمایش داده میشود.
البته گاهی این اشتباهات در یک سریال آنقدر زیاد بودهاند که چشمپوشی از آنها کار آسانی نبوده است. مثلا سال گذشته سازندگان مصری، سریالی تاریخی به نام «أحمس» را تولید و مقرر کردند که این سریال در ماه رمضان گذشته از تلویزیون مصر پخش شود اما، به محض اینکه تیزرهای تبلیغاتی سریال و عکسهایی از گریم بازیگران منتشر شد، چنان هجمهای علیه سازندگان شکل گرفت که آنان را مجبور به عقبنشینی کرد! سازندگان پس از انتقادهای بسیاری که به گریم و پوشش بازیگران شد، تصمیم گرفتند پخش را به تاخیر انداخته و در پی رفع اشکالات باشند. یکی از ایرادهایی که از این سریال گرفته شد این بود که شخصیت اصلی سریال با ریش و سبیلی پُر و امروزی گریم شده بود و این در حالی است که مصریان در آن زمان ریشهای خود را میتراشیدند و تمیز میکردند.