آکیرا کوروساوا به سینماگران جویای نام توصیه می‌کند به جزئیات دقت کرده و برای ساختن شخصیت‌ها (کاراکتر)، داستان و دیالوگ از زندگی واقعی الهام بگیرند.

 پایگاه خبری تئاتر: آکیرا کوروساوا یکی از بزرگترین و سرشناس‌ترین کارگردانان سینمای جهان است. این کارگردان ژاپنی در پنج دهه فعالیت خود در سینما، حدود ۳۰ فیلم ساخته است. وی به عنوان یکی از مهمترین و موثرترین فیلمسازان تاریخ سینما شناخته می‌شود. هر سینماگر مدرنی از فیلم های کوروساوا و مهارت زیبایی شناختی او بسیار چیزها آموخته است.

کوروساوا (۱۹۹۸-۱۹۱۰) پس از فراگرفتن حرفه نقاشی، در سال ۱۹۳۶ به عنوان دستیار کارگردان پا به عرصه فیلمسازی گذاشت و در سال ۱۹۴۳ اولین فیلم خود در مقام کارگردان را اکران کرد. از این فیلم سیاه و سفید که داستان جودو نام داشت، امروز تنها یک نسخه ناقص ۷۰ دقیقه‌ای موجود است. کوروساوا پس از فیلمسازی در ژانرهای مختلف، برای اولین بار با فیلم راشومون (۱۹۵۰) به شهرت جهانی رسید. این فیلم جایزه اول جشنواره فیلم ونیز را برد و برای نخستین بار غنای سینمای ژاپن را برای جهان غرب آشکار کرد.
در چند سالی که پس از این موفقیت جهانی گذشت، کوروساوا فیلم‌های مطرحی چون زیستن (۱۹۵۲)، هفت سامورایی (۱۹۵۴)، سریر خون (۱۹۵۷)، یوجیمبو (۱۹۶۱) و سانجورو (۱۹۶۲) را ساخت. این کارگردان مطرح پس از یک دوره کم فروغ در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، دست به یک خودکشی نافرجام زد و پس از آن فیلم‌های دودسکادن (۱۹۷۰)، درسو اوزالا (۱۹۷۵)، کاگموشا (۱۹۸۰) و آشوب (۱۹۸۵) را ساخت.
کوروساوا با فیلم مادادایو (۱۹۹۳) که سیزدهمین و آخرین فیلم او بود، سرانجام به یک عمر فعالیت هنری خود پایان داد.

کوروساوا در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی تقریبا هر سال یک فیلم می‌ساخت که از آن جمله می‌توان به فیلم‌های مطرحی چون زیستن، هفت سامورایی و یوجیمبو اشاره کرد.

در ادامه به چند توصیه‌ای که این سینماگر برجسته برای فیلمسازان تازه کار دارد، اشاره می‌کنیم:

مهمترین چیز برای فیلمنامه نویسان این است که روند خسته کننده کلمه به کلمه نوشتن فیلمنامه را طاقت بیاورند.

فیلمنامه نویسی می‌تواند فرایندی خسته کننده باشد اما بیرون کشیدن کلمات از دل و ریختنشان روی کاغذ برای هر سینماگری ضروری است. ما اغلب خود را با تمام کردن سریع کارها قضاوت می‌کنیم اما آخر کار تنها چیزی که واقعا اهمیت دارد، خوب از آب درآمدن کار است.

انتخاب یک فیلم برای ساختن، مثل کاشت بذر است. بعضی بذرها، بسته به زمان و وضعیت اجتماعی، یکباره جوانه می‌زنند و نمی‌توان آنها را وادار به این کار کرد.

هیچ طرحی را به زور پیش نبرید. صبور باشید و عاقلانه انتخاب کنید. ساختن یک فیلم بد فقط به این علت که سریع می‌توان انجامش داد، دلیل خوبی برای فعالیت در حوزه سینما نیست و اگر این کار را بکنید، فورا کنار گذاشته خواهید شد. طرحی را پرورش دهید که برایتان اهمیت دارد.

فیلم ساختن هزینه بالایی دارد اما برای فیلمنامه نوشتن به تنها چیزی که نیاز دارید قلم و کاغذ است.

این چیزی است که به همه فیلمسازان جویای نام می‌گویم. لازم نیست حتما حرفه ای بنویسید، فقط کافیست قلم روی کاغذ بگذارید و نوشتن را امتحان کنید. ساختار و شخصیت داستان (کاراکتر) را یاد بگیرید تا کاری را که صرف فیلمنامه نوشتن می شود درک کنید. این کار هزینه ای برایتان ندارد و شکست خوردن در آن عواقبی نخواهد داشت.

درون مایه فیلم به تنهایی تمام جزئیات حساس احساسات انسانی را توضیح نمی‌دهد. بنابراین تعریف هدف و پیام یک فیلم قبل از ساختن آن می‌تواند به ضرر طرح تمام شود.

درون مایه فیلم یکی از آن چیزهای غلط اندازی است که در مسیر کار با آن روبه رو می‌شوید. سعی کنید درون مایه را در فیلمنامه مشخص کنید و سپس تلاش کنید تصویر ذهنی خود را به روش‌های منحصربه فرد، کارگردانی کنید تا این درون مایه به رویت مخاطب برسد.

به هنگام کوهنوردی اولین چیزی که به شما می‌گویند این است که به قله نگاه نکنید. فیلمنامه نویسی هم همین است، کار خود را از پایین شروع کنید و قدم به قدم پیش بروید.

همه، کار فیلمنامه نویسی را از صفحه اول که خالیست شروع می‌کنند، حتی بزرگترین فیلمنامه نویسان هم از این قاعده مستثنی نیستند. به صفحه ۱۰۰ نگاه نکنید و تمرکزتان را روی صفحه اول بگذارید.

به جزئیات دقت کنید. شاید مخاطبان متوجه همه چیز نشوند اما کم و کاستی ها را احساس خواهند کرد.

همیشه به این فکر کنید که چه لایه ای می توانید در هر صحنه قرار دهید. چه جزئیاتی را می توانید به پس زمینه، دیالوگ و شخصیت داستان اضافه کنید تا داستان و درون مایه را بترکاند؟ چطور می‌توانید به روشی غیرعلنی کاری کنید که مخاطبان احساس کنند شما تجربه آنها را تحت کنترل دارید؟

همیشه فکر کنید طرح بعدی شما همان طرحی است که مردم، شما را با آن خواهند شناخت.

عطشتان را حفظ کنید. اگرچه حرفه فیلمسازی سراسر پستی و بلندی است اما به سخت‌کوشی ادامه دهید و فیلم بعدی را بهتر بسازید. طرح بعدی خود را به چیزی تبدیل کنید که به روشنی هدف و رسالت شما را به عنوان یک فیلمساز تعریف می کند. روی هر طرح به سختی کار کنید اما تمام همت خود را روی این طرح خاص بگذارید.

همین که شروع به نوشتن کردید، تا ته راه بروید. اگر یک بار تسلیم شوید، تسلیم شدن عادتتان خواهد شد.

برای ساختن کاراکترها، داستان و دیالوگ از زندگی واقعی الهام بگیرید.

همیشه یک دفترچه یادداشت همراهتان داشته باشید و اسامی، دیالوگ‌ها، ایده‌ها و اعمال افراد را در آن یادداشت کنید. از آنچه می بینید تا جایی که ممکن است، آن را ثبت کنید. با این کار شخصیت داستان های شما طبیعی جلوه خواهند کرد، رفتار قابل درکی خواهند داشت و می‌توانید پایه هر داستانی را در واقعیت محکم کنید.