حسین عیدی زاده منتقد سینما در پانصد و پنجمین سینماتک خانه هنرمندان ایران بیان کرد که «اعترافات» به سراغ مسائلی رفته است که اساساً در سینما تابو هستند.

چارسو پرس: در پانصدوپنجمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران، روز گذشته ۲۳ خردادماه فیلم سینمایی «اعترافات» ساخته تتسویا ناکاشیما به نمایش درآمد و پس از آن حسین عیدی‌زاده منتقد سینما به نقد و بررسی این فیلم پرداخت.

حسین عیدی‌زاده بعد از نمایش فیلم مطرح کرد: «اعترافات» بر اساس رمانی با همین نام ساخته شده، این بهانه خوبی است که ادبیات جنایی ژاپن را بررسی کنیم و ببینم چگونه از آثار ادبی آن‌ها اقتباس می‌شود. اولین داستان جنایی مدرن ژاپنی در سال ۱۸۹۹ با نام «در کمال خونسردی» نوشته شده است، از آن دوران به بعد در این یک قرن و اندی که گذشته ادبیات جنایی در ژاپن محبوب شده، مثلاً یکی از رمان‌های قوام یافته «در بیشه» است که فیلم «راشومون» بر اساس همان رمان ساخته شده است.

وی با اشاره به چند رمان‌نویس معروف ژاپنی در حوزه ادبیات جنایی بیان کرد: اتفاقی که در چند سال اخیر در ادبیات جنایی کل دنیا پررنگ شده، حضور زنان نویسنده است، اتفاقاً خانم‌هایی که رمان‌های جنایی می‌نویسند مسایل را خشن‌تر، عمیق‌تر و پیچیده‌تر بیان می‌کنند؛ به‌طوری که آنها نشان دادند توانایی خوبی در ساختن شخصیت‌های پیچیده با ابعاد روان‌شناختی دارند که کانایی میناتو نویسنده این رمان هم یکی از همین افراد است. میناتو دو رمان دارد که هر دو داستان جالبی دارند.

عیدی‌زاده درباره مونولوگ بودن «اعترافات» بیان کرد: من این رمان را به انگلیسی هم خوانده‌ام و اتفاقاً در رمان هم صحبت‌ها به صورت مونولوگ است. ما حتی در فیلم مونولوگ‌های تو در تو می‌بینیم مثلاً به گذشته و حال می‌رویم چون کارگردان سعی کرده است ضمن حفظ مونولوگ، شکل روایی رمان را وارد فیلم کند.

وی توضیح داد: نیم ساعت اول فیلم کاملاً مثل رمان است و در ادامه زاویه دیدهای مختلف را می‌بینیم چون «اعترافات» به متن اصلی خیلی وفادار است. کارگردان به جز این فیلم، دیگر فیلمی با این کیفیت نساخته. او کارگردانی است که فیلم‌هایی در ژانرهای مختلف ساخته اما «اعترافات» موفق‌ترین فیلم او بوده است؛ البته یک بار هم سعی کرد فیلمی شبیه به این بسازد اما نشد، با این حال ناکاشیما فیلمسازی است که اگر فیلمنامه خوبی در اختیارش باشد فیلم‌های خوبی هم تحویل می‌دهد.

این منتقد در بخش دیگری از صحبت‌هایش اظهار کرد: در بیست، سی سال اخیر فیلم‌هایی که بستر اتفاقاتشان، کارهای دانش‌آموزان است، در سینما بسیار زیاد شده است چون اغلب نگاه‌ها به دانش‌آموزان منفی نیست و آنها معصومیتی دارند. در حالی که شر در وجود آن‌هاست و ممکن است خطاهایی از آن‌ها سر بزند. «اعترافات» هم، این‌گونه است. البته خشونتی که در «اعترافات» وجود دارد از بقیه فیلم‌ها کمتر است، اما جنس انتقام در این فیلم متفاوت است به‌طوری که وقتی به پایان فیلم می‌رسیم حس می‌کنیم شخصیت فیلم یا شوخی کرده یا واقعاً یک مادر را کشته و جهنمی عیان برای بچه خلق کرده است. این اتفاق یا می‌تواند ذهنی یا حتی واقعی باشد؛ این یک انتقام روانی است که تاثیر بیشتری از انتقام فیزیکی دارد، مثلاً اینکه یک بزرگسال از یک بچه انتقام بگیرد، عجیب است.

عیدی‌زاده مطرح کرد: هرچند در سال‌های اخیر کشتار در فیلم‌ها زیاد شده اما تصویرگری چند مسأله در سینما تابو است؛ مثلاً بچه‌کشی یکی از این موضوعات است، از همین منظر اینکه یک بزرگسال از یک بچه انتقام بگیرد عجیب است و فیلمسازان کمتر به سراغ چنین موضوعی می‌روند، اما این فیلم مسیری کاملاً متفاوت دارد. از این لحاظ هم در «اعترافات» و هم در رمانش با داستانی رو به رو هستیم که کمتر به آن پرداخته شده است و کمتر چنین فیلمی را دیده‌ایم.

وی درباره نگاه هستی‌شناسانه فیلم‌های ژاپنی گفت: این کارگردان مثل اسپیلبرگ است. از این منظر که پروژه‌های مختلف را دنبال می‌کند، او اینچنین نیست که فیلم‌های یک شکل بسازد. مثلاً حتی فیلم موزیکال دارد، نکته جالب این است که این فیلم هم موسیقی زیادی دارد؛ مثلاً گیتار الکتریک مثل مته به مغز انسان می‌رود، در «اعترافات» حتی شکل استفاده از موسیقی هم متفاوت و همسو با بخش بصری فیلم است که تاثیر دوچندان می‌گذارد.

این منتقد درباره نسبت فیلم با جامعه بیان کرد: باید دید «اعترافات» چه نسبتی با جامعه دارد؟ باید بگویم در این فیلم هیچ بده بستانی با دنیای واقعی وجود ندارد، حتی ما را هم کاملاً ایزوله می‌کند. ما اینجا با یک قتل و انتقام مواجه هستیم که همه‌چیز حول محور آن است. همه اجزای فیلم باعث می‌شود به فضایی جدا از فضای واقعی برویم، شما را وارد جامعه نمی‌کند که برداشت اجتماعی از فیلم داشته باشید، چون فیلم اجازه تعامل بین شخصیت‌ها و تعامل با بیرون را نداده است. کسی که «اعترافات» را ساخته خیلی خوب سینما را می‌شناخته است؛ چون چنین قاب‌بندی‌ها و جلوه‌های ویژه نمی‌تواند کار دست کسی باشد که فیلم ساختن را بلد نیست. با این حال کم‌کار بودن ناکاشیما کمی عجیب است چون هم این فیلم و هم دیگر فیلم جنایی‌اش فیلم‌های پرفروشی در ژاپن بوده‌اند با این حال این فیلم بهترین اثر او بوده است؛ به‌طوری که اگر فیلم‌های دیگر او را ببینید احتمالاً سرخورده می‌شوید.

وی بار دیگر تأکید کرد: «اعترافات» وارد بحث تحلیل اجتماعی نمی‌شود. بگذارید مثالی بزنم؛ درباره «راشومون» اغلب گفته می‌شود که یک فیلم ضد سامورایی است و ارزش‌های سنتی را از بین برده است ولی چیزی که کمتر درباره آن گفته می‌شود این است که فیلم درباره تاثیرات جنگ جهانی است؛ به‌طوری که در قسمت‌های مختلف می‌توان رد پای جنگ را دید اما «اعترافات» کمتر اجازه تحلیل اجتماعی را می‌دهد.

عیدی‌زاده در پایان ضمن مقایسه کتاب‌های جنایی و فیلم‌های این چنینی توضیح داد: انگار در ادبیات راحت‌تر از سینما درباره خیلی از موضوعات تلخ صحبت می‌شود، به همین دلیل خیلی از سینماگران به سراغش نمی‌روند. باید بگویم رمان قبلی این نویسنده هم تبدیل به سریال شده است که پیشنهاد می‌کنم آن را ببینید. ما در آن سریال هم چیزهایی عجیبی می‌بینیم مثلاً مادرهایی را می‌بینیم که کارهایی انجام می‌دهند که شبیه کارهای یک مادر که در ذهنمان نقش بسته است، نیست.