چارسو پرس: همه ما در فهرست فیلم‌هایی که دیده‌ایم مواردی داریم که برایمان بسیار خاطره‌انگیز بوده‌اند و تا مدت‌ها، شاید هم هیچگاه آنها را فراموش نکنیم. فیلم‌هایی مانند پدرخوانده، تایتانیک، کازابلانکا، درخشش و ... را بسیاری از ما هنوز به یاد داریم، اما در این مطلب می‌خواهیم به این فهرستی که دارید، چند فیلم دیگر هم اضافه کنیم که اگر آنها را ندیده‌اید حتما برای تماشایشان وقت بگذارید تا لیست فیلم‌های خاطره‌انگیزتان را پربارتر کنید.
نفرتی که تو می‌کاری (۲۰۱۸)
این فیلم (The Hate U Give) که بر اساس رمان انجی توماس در سال ۲۰۱۸ به کارگردانی جورج تیلمن ساخته شده است، درباره دختری سیاه‌پوست به نام استار با بازی آماندلا استنبرگ (Amandla Stenberg) است که بین دو دنیا گیر افتاده است. این فیلم با اینکه بسیار ناراحت‌کننده است، اما چشم بیننده را به دنیای جدیدی باز می‌کند. داستان فیلم در مدرسه‌ای است که با اینکه در محله سیاه‌پوستان قرار دارد، اما امتیاز ویژه‌ای به سفیدپوستان می‌دهد.
وداع (۲۰۱۹)
آکوافینا در این فیلم (The Farewell) در نقش بیلی که برای بازی در این نقش جایزه گلدن گلوب را دریافت کرد، زنی است که برای یک مهمانی خانوادگی به چین سفر می‌کند که در واقع این سفر آخرین دیدار او با مادربزرگش و خداحافظی با اوست. بیلی در آنجا تلاش می‌کند تا ارتباط عمیق‌تری با کشورش پیدا کند و سعی می‌کند علت تصمیم خانواده‌اش را برای مخفی نگه داشتن بیماری مادربزرگش از او بفهمد.
دختران غبار (۱۹۹۱)
دختران غبار (Daughters of the Dust) اولین فیلم بلند به کارگردانی یک زن سیاه‌پوست بود که در سینماهای ایالات متحده پخش شد. این فیلم داستان سه نسل از زنان گولا را روایت می‌کند که در دوران قبل از جنگ داخلی در جزیره سنت هلنا زندگی می‌کردند و در تصمیم‌گیری بین ماندن یا مهاجرت به شمال برای داشتن زندگی بهتر گیر کرده‌اند. مناظر فیلم خیره‌کننده است، اما زیبایی واقعی فیلم شخصیت‌های پیچیده آن است.
بوچ کسیدی و ساندنس کید (۱۹۶۹)
این فیلم (Butch Cassidy and the Sundance Kid) به کارگردانی جورج روی هیل با بازی پل نیومن در نقش بوچ کسیدی و رابرت ردفورد در نقش ساندنس کید داستان دو دزد و راهزن است که به قطارها دستبرد می‌زنند. اما یکی از سرقت‌هایشان طبق برنامه پیش نمی‌رود و گروهی از مردان قانون تا دندان مسلح، شروع به تعقیب آنها می‌کنند. وقتی آن دو می‌فهمند که این گروه تصمیم ندارند دست از تعقیب بردارند، تصمیم می‌گیرند به بولیوی بروند. تماشای این فیلم وسترن را که برنده چهار جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری، بهترین موسیقی فیلم، بهترین ترانه (برت بکراک و هل دیوید) و بهترین فیلم‌نامه غیراقتباسی شده است، نباید از دست بدهید.
نابودی (۲۰۱۸)
در این فیلم (Annihilation) که بر اساس رمان بسیار بسیار ضعیفی به همین نام ساخته شده است، ناتالی پورتمن در نقش دانشمندی بازی می‌کند که در جست‌وجوی شوهرش وارد منطقه X می‌شود؛ منظره‌ای جهش‌یافته و بی‌نظیر که از زمانی که شهاب‌سنگ به آن برخورد کرده، در حال گسترش است و همه چیز در آن در حال عجیب‌تر و ترسناک‌تر شدن است. این فیلم را الکس گارلند کارگردانی کرده است، همان مردی که Ex Machina (یک ساعت جذاب و عجیب دیگر) را بازی کرد. صادقانه بخواهیم بگوییم، او در حال تبدیل شدن به یک کارگردان بزرگ علمی تخیلی است، و این فیلم آن را ثابت می‌کند.
میناری (۲۰۲۰)
این فیلم (Minari) که برداشتی نیمه اتوبیوگرافیک از داستان زندگی خود کارگردان لی آیزاک چانگ است، داستان خانواده‌ای از مهاجران کره جنوبی را روایت می‌کند که در دهه ۱۹۸۰ به دنبال «رویای آمریکایی» به روستایی آرکانزاس نقل مکان می‌کنند. این فیلم تصویری از تجربه مهاجران در آمریکا را نشان می‌دهد که حتما باید آن را دید و به‌حق نامزد شش جایزه اسکار ۲۰۲۱ از جمله بهترین فیلم شد.
قبل از طلوع (۱۹۹۵)
در این فیلم عاشقانه (Before Sunrise) از ریچارد لینکلیتر، جولی دلپی و اتان هاوک نقش دو مسافر - زن فرانسوی و مرد آمریکایی - را بازی می‌کنند که یک ملاقات تصادفی در وین دارند و تصمیم می‌گیرند عصر قبل از پرواز خود در اطراف شهر قدم بزنند و با یکدیگر صحبت کنند. این داستان در دنباله فیلم که در سال ۲۰۰۵ ساخته شد، با نام «قبل از غروب» (Before Sunset)، ادامه پیدا می‌کند و در سال ۲۰۱۵ این سه‌گانه با «پیش از نیمه‌شب» (Before Midnight) به پایان می‌رسد. همه این سه فیلم ارزش بارها و بارها تماشا را دارند.
منشی تمام‌وقت (۱۹۴۰)
کری گرانت و روزالیند راسل در این فیلم (His Girl Friday) نقش زوجی را بازی می‌کنند که قبلاً ازدواج کرده بودند. گرانت در نقش یک سردبیر و راسل نقش یک گزارشگر را بازی می‌کنند که باید برای آخرین بار با هم کاری انجام دهند. البته گرانت همسر سابقش را بعد از اینکه می‌فهمد او نامزد کرده است استخدام می‌کند تا عروسی آنها را بر هم بزند و همین موضوع اتفاقات خنده‌داری می‌شود که در فیلم می‌افتد.
کری (۱۹۷۶)
این فیلم (Carrie) در ژانر ترسناک ماوراطبیعی به کارگردانی برایان دی پالما بر اساس رمانی به همین نام از استیون کینگ است که داستان بلوغ و قدرت‌های فرابشری قهرمان داستان را بیان می‌کند. این فیلم عموماً نقدهای بسیار خوبی را از منتقدین کسب کرد و به عنوان یکی از بهترین آثار ژانر وحشت شناخته می‌شود و در فروش نیز موفق بود. این فیلم نامزد دریافت جوایز اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن و نقش دوم زن نیز شده بود.
کری دانش‌آموز دبیرستانی، با شخصیتی خجالتی است. او که در روابط اجتماعی بسیار ضعیف بوده و مشکلات عدیده‌ای از این حیث دارد، همواره مورد تمسخر و آزار هم‌کلاسیان و هم‌سن و سالان خود قرار می‌گیرد. اما او با قدرت‌های خاص و فراطبیعی‌ای که دارد از دشمنان خود انتقام سختی می‌گیرد.
کشتن مرغ مقلد (۱۹۶۲)
در این فیلم (To Kill a Mockingbird) که بر اساس رمان محبوب هارپر لی ساخته شده است، اسکات فینچ داستان پدرش آتیکاس را روایت می‌کند که در جنوب شهری کوچک وکیل یک مرد سیاه‌پوست است. گریگوری پک در نقش آتیکاس فینچ همان چیزی است که اکثر افرادی که این فیلم را دیده‌اند نمی‌توانند به آن فکر نکنند، و شما نیز با دیدن فیلم آن را فراموش نخواهید کرد.
///.
