پایگاه خبری تئاتر: دومین نشست صدای صحنه عصر روز گذشته (یکشنبه 2 آذرماه ) با حضور فریده فرجام (نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر)،فاطمه گودرزی (بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون)، رفیق نصرتی ( منتقد، مدرس و پژوهشگر تئاتر) و بهزاد صدیقی (نمایشنامهنویس،پژوهشگر و منتقد تئاتر) توسط خانهی تئاتر فرهنگسرای گلستان در خانهی فرهنگ فدک برگزارشد.
بهزاد صدیقی در آغاز این نشست با اشاره به این که فریده فرجام نخستین زن نمایشنامهنویس ایرانی است که در دههی 1330 شمسی به شیوهی اروپایی نمایشنامهنوشتهاست، یادآورشد: نمایشنامهی عروس روایت و تصویری از اوضاع اجتماعی ایران در دههی 1330 ایران است؛ روایتی که در واقع برشی از روزگار زنان این سرزمین است. این اثر نشان میدهد نمایشنامهنویس کوشیده تا بخشی ازصدای جامعهی دوران خود باشد. این نمایشنامه البته چنان زنده و پویا و شاداب است که گویی نمایشنامه تازه نوشتهشدهاست و این نشان میدهد نویسندهی آن به عنوان یک زن نمایشنامهنویس در زمان خود، از جامعهاش چهقدر جلوتر حرکت کرده و چهقدر جلوتر بودهاست.
صدیقی در ادامه افزود: خانم فرجام با ریزبینی و تیزبینی در شخصیتپردازی ، دیالوگنویسی و انتخاب موقعیت دراماتیک چنان خلاقیت هنری خود را بهکارگرفته که منجر به باز آفرینی زندگی اجتماعی آدمهای زمانهی خود شدهاست. ترسیم چنین فضایی با رنگآمیزی شخصیتها و زبان متنوع آنها همراه با دیالوگهای روان و باورپذیر بهدستآمدهاست. به همین دلیل ما به عنوان مخاطبان این اثر، آنها را باور میکنیم و میپذیریم.
این نمایشنامهنویس در ادامه اضافهکرد: خواننده و مخاطب با روبهروشدن آدمهای این نمایشنامه چنان رنگ و بوی زندهای را احساس میکند که گویی اینها در کنار او حضور دارند و زندگی میکنند. به نظر میرسد نمایشنامهنویس برای خلق چنین فضایی و چنین آمهایی، به روانشناسی آدمها و جامعهشناسی آنها و مردمش دست زدهاست.
در بخش دیگری از این نشست فریده فرجام ضمن تشکر از برگزارکنندگان نشست صدای صحنه و تشکر ویژه از همهی نقشخوانان نمایشنامهاش گفت: اینکه من نخستین زننمایشنامهنویس ایرانی هستم را نمیدانم و اگر زنان دیگری قبل از من نمایشنامه نوشتهاند، پس حتمن من زیرسایهی آنها رشد کردهام. اما برای نوشتن این نمایشنامه و دیگر نمایشنامههایم از جامعه و آدمهای محیط و اطرف زندگیام، چنانکه آقای صدیقی به آن اشاره کرد، الهام میگرفتم. من زنان بسیاری از جامعهام را که در این نمایشنامهام وجوددارند، دیدهام؛ زنانی که همسرانشان بیش از یک یا دو زن اختیار میکردند و آنها از همسران خود مینالیدند. من سعی میکردم درد زندگی آنها را در این نمایشنامهام نشان دهم و به نوعی با آنها اظهار همدردی کنم.
پس از سخنان کوتاه فریدهفرجام، فاطمه گودرزی(بازیگر سینما و تلویزیون) که در این نمایشنامه نقش شخصیت بتول خانم را نقشخوانی میکرد، گفت: تجربهی حضور در این نمایشنامهخوانی در کنار خانم فرجام و بازیگران توانمند تئاتر و رادیو و سینما تجربهی زیبا و شیرین و دلچسبی بود و من این توفیق را داشتم که در کنار این نمایشنامهنویس چنین تجربهی نمایشنامهخوانی را داشتهباشم و باید بگویم اولین بار بود که تجربهی نمایشنامهخوانی را انجام میدادم.
این بازیگر سینما در ادامه تصریحکرد: نمایشنامهی عروس معضلی را تصویر میکند که در جامعهی ما همچنان وجوددارد. اینکه همیشه مسائلی در زندگی زنان ما وجود داشته و سبب دلشکستگی آنان میشده. هدف ما از این نمایشنامهخوانی کار خیر بود.امیدوارم شما تماشاگران نیز این کار رادوست داشتهباشید.
او در پایان سخنان کوتاه خود اضافهکرد: تجربهی همکاری با خانم فرجام تجربهی لذتبخشی بود. ایشان خیلی دقیق، جدی و موشکافانه تمرین میکردند و با تحلیل درست از موقعیت و شخصیتهای نمایشنامه در تمرینات حضور داشتند.
پونه عبدالکریمزاده یکی دیگر از نقشخوانان این نمایشنامهخوانی در نقش شخصیت عذرا در این نشست با اشاره به اینکه تجربهی همکاری با خانم فریده فرجام و خانم فاطمه گودرزی تجربهی عالیای بود، گفت: بهنظرم همهی آدمهای این نمایشنامه به خصوص زنها عمیق فکر میکنند و همهی آنها در حال گذار ازیک دنیای سنتی به دنیای مدرن اند؛ اتفاقیکه در هر جامعهای میافتد و همیشه در جوامع پیشرفته این گذار و تغییر و تحول دیدهمی شود.
این بازیگر و مدرس تئاتر همچنین افزود: بهنظرم نمایشنامهی عروس نمایشنامهی پرمغزی است و در آن دردهای جامعه به خوبی تصویر شدهاست.
رفیق نصرتی، منتقد و مدرس تئاتر، در ابتدای سخنانخود با اشاره به اینکه نمایشنامهی عروس در آغاز، این پرسش را به ذهن متبادر میکند که چرا با گذشت 50 سال از نگارش و حیات آن همچنان زنده و تازه است و جان دارد؟گفت: برای پاسخ به این پرسش از چند زاویه میتوان بهآن نگاه کرد؛ما در جامعهی فرهنگ مرگ زندگی میکنیم یا فرهنگ عدم تحول یا به صورت درستتر در عدم تاریخ .به نظرم کشوری که مدام دچار تحول و تغییر شده تاریخ دارد و این اثر با چنین حیات و زندگیاش، از دید فوقالعاده و عمیق نویسندهی آن نشات میگیرد.
نصرتی همچنین اضافهکرد: در این نمایشنامه میبینیم که نویسنده چهقدر جامعهی خودش را دقیق و زنده تصویر میکند و مخاطب با درامی روبهروست که حرفمیزند و اثر هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد و به همین دلیل مخاطب را با خود درگیر میکند.
این مدرس تئاتر در ادامهی سخنان خود گفت: در این اثر نه قهرمان وجود دارد و نهضد قهرمان اما آدها در درون خود هم قهرمان دارند و هم ضد قهرمان زیراکه آنان مدام با خود درگیرند و روبهروی شخصیت خود قرارمیگیرند. درواقع جدال در خود آدمها وجود دارد و خشونتی الماسگون در وجودشان دیده میشود.شخصیتها همه از بتول خانم وعذرا خانم گرفته تا آقامعمار و یداللهخان و ... همگی چهرههای دوگانهای دارند؛هم وقاحت در آنان دیدهمیشود و هم دردمندی ، هم خوشحالی و هم ناراحتی در آنها مشاهده میشود. برخی از آنان در عین وقیح بودن نیز انسانند.
این منتقد ضمن بیان این که در تهران آن زمان (دههی 1330) آدمها خشونت کمتری بهخرج میدادند، اضافهکرد: به نظرم به دوشکل آیرونیک زنان این اثر وقیح و درنده میشوند: یکی وضعیت زندگی آدمها وقاحتباراست و دیگر اینکه ساختار جامعه و حکومت، این وقاحت را به آنان میبخشد.
رفیق نصرتی در پایان سخنان خود دربارهی این نمایشنامه گفت: نمایشنامهی عروس، نمایشنامهی گروتسک و ابزورد ایرانی است؛ چون در جوامعی که آدمها نمیتوانند با یکدیگر ارتباط برقرارکنند وضعیت گروتسگگونه یا ابزوردگونه اتفاق میافتد؛ در بعد از کودتای 28 مرداد، مردم ایران نیز بسیاری از امیدهای زندگیشان را ازدستدادند و نمیتوانستند به درستی با همارتباط برقرارکنند. به نظرم این نمایشنامه یک رئالیسم دقیق از جامعهی ایران گذشته در دههی 30 است و نمایشنامهای بیش از رئالیسم است.
یادآور میشود در این نشست صدای صحنه، فریده فرجام کارگردانی این نمایشنامهخوانی را برعهده داشت و در آن فاطمه گودرزی، پونه عبدالکریمزاده، فرزان بهنام، سیامک ادیب، محمد رضا رجبی،علیرضا قنبرزاده فرید، مهدخت مولایی، شبنم عبداللهی و سحر کاوه نقشخوانی کردند و درآمد حاصل از فروش بلیت این نمایشنامهخوانی به انجمن حمایت از بیماران هموفیلی اختصاص یافت.
نمایشنامهی عروس در مجموعه نمایشنامهی تاجماه نوشتهی فریده فرجام در 166 صفحهی قطع رقعی و به قیمت 9500 تومان با شمارگان 1650 نسخه به تازگی توسط انتشارات مروارید در دسترس علاقهمندان قرارگرفتهاست.