فیلم «The Choral» چهارمین همکاری الن بنت، نویسنده برجسته بریتانیایی، با نیکلاس هایتنر کارگردان نامآشناست. اثری آرام، خوشساخت و در عین حال منتقد ملیگرایی که در بستر جنگ جهانی اول، با نگاهی شاعرانه و طنزی ظریف به ستایش هنر در برابر میهنپرستی میپردازد.
چارسو پرس: فیلم «The Choral» با نغمهای از سرود ملی بریتانیا، «خدا پادشاه را حفظ کند»، آغاز میشود؛ سرودی که هرگز دلنشینترین یا خوشملودیترین اثر ملی نبوده و در این فیلم، لحن تند و پرخاشگرانهاش بهخوبی برجسته میشود. در میانه جنگ جهانی اول، گروه کر یک روستای انگلیسی پس از دریافت خبر خوشی از جبهه، بهطور خودجوش این سرود را میخوانند و تمرینشان برای اجرای ارکسترال قطعه سنگین و روحانی «رؤیای جرونتیوس» اثر ادوارد الگار را به هم میزنند. دکتر هنری گاتری (با بازی رالف فاینز)، رهبر گروه کر، زیر لب میگوید:
«کاش الگار را با همان اطمینانی میخواندید که سرود ملی را میخوانید.»
برای گاتری، هنر بسیار ارزشمندتر از میهنپرستی است؛ و همین دیدگاه، شگفتی دلپذیر فیلم «The Choral» را رقم میزند، چرا که فیلم همسو با نگاه او حرکت میکند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم «A House of Dynamite»؛ تریلری هستهای که با ترس بازی میکند اما منطق ندارد
این فیلم نخستین فیلمنامه اورجینال الن بنت در بیش از ۴۰ سال اخیر است. بنتِ ۹۱ ساله یکی از چهرههای نمادین اما همواره متضاد فرهنگ بریتانیاست: نویسندهای همجنسگرا، بیاعتقاد به دین، و برخاسته از طبقه کارگر شمالی که در عین حال سلطنتطلب است و زمانی لقب شوالیه را نپذیرفت. او خود را «سوسیالیست محافظهکار» مینامد، و همین تضادها در «The Choral» نیز حضور پررنگی دارند.
در ظاهر، فیلم آمیزهای از دو نوع روایت محبوب بریتانیایی است: داستانهای امیدبخش دوران جنگ و قصههای گروههای کوچک با آرزوهای بزرگ، چیزی میان «The Full Monty» و یک درام تاریخی مثل «Downton Abbey». داستان در سال ۱۹۱۶ و در شهر خیالی رامسدن در یورکشایر میگذرد؛ جایی آرام با خیابانهای سنگفرش و تپههای سبز که فقط با رفتن جوانانش به جبهه، طعم تلخ جنگ را حس میکند.
پسر جوانی به نام لافتی (الیور بریسکوم) در اداره پست کار میکند و هر روز خبر مرگ سربازان را برای خانوادهها میبرد. دوستش الیس (تیلور اتلی) اما با نگاهی شوخطبعانه میگوید: «غم هم فرصتیه!»
در همین زمان، گروه کر روستا که با کمبود صدای مردانه روبهروست، گاتری را بهعنوان رهبر جدید انتخاب میکند؛ موسیقیدانی برجسته که سالهایی را در آلمان گذرانده و به همین دلیل از نگاه مردم «غیرقابلاعتماد» است. بیدینی و تمایلات پنهانش نیز او را در حاشیه قرار دادهاند.
بیشتر بخوانید: نقد مستند «Stiller & Meara: Nothing Is Lost»؛ نگاه احساسی بن استیلر به عشق و زندگی پدر و مادرش
هرچند فیلمنامه مستقیماً به گرایش جنسی گاتری اشاره نمیکند، فاینز با بازیای ظریف و اندوهگین، چهره مردی را ترسیم میکند که در درون خود برای عشقهای ناگفته سوگواری میکند. رابطه او با پیانیست جوان گروه، هورنر (رابرت امز)، که بهدلیل رد خدمت نظامی نیز منزوی شده، پر از اشارههای لطیف و ناگفته است. با این حال، تمرکز فیلم بیشتر بر روابط عاشقانه و بحرانهای نسلی جوانتر است؛ از جمله میل بیپروای سربازان نوجوان برای تجربه زندگی پیش از مرگ احتمالیشان در میدان نبرد.
فیلمنامه بنت گاهی میان نسلها جابهجا میشود و تمرکز روایت تغییر میکند، اما هرگز خستهکننده نمیشود. طرح اصلی فیلم، یعنی تلاش گاتری برای اجرای اثر پیچیده الگار با یک گروه محدود، انسجام دراماتیک داستان را حفظ میکند. نتیجه نهایی برخلاف انتظار، یک پیروزی هنری تمامعیار نیست، بلکه درسی است درباره صداقت، سازش و ارزش هنرمند بودن حتی در زمان جنگ. حضور کوتاه اما خیرهکننده سایمون راسل بیل در نقش خود الگار، لحظهای طنزآمیز و تأملبرانگیز به فیلم میدهد.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم «Shelby Oaks»؛ وقتی ترس جای خود را به تکرار میدهد
درخشانترین لحظات «The Choral» زمانی است که فیلم با انتظارات تماشاگر از یک درام «آرام و بریتانیایی» بازی میکند و آن را زیر سؤال میبرد. از تمسخر احساسات ملیگرایانه گرفته تا نمایش یک صحنه عاشقانه سرد و تلخ در دل طبیعت، فیلم به شکلی صادقانه نشان میدهد که چگونه جنگ و سنتهای اجتماعی روح انسان را زخمی میکنند. با وجود ظاهر تمیز و چشمنواز فیلمبرداری مایک الی، موسیقی مجلل جرج فنتون و طراحی لباس دقیق جنی بیون، نوشته بنت در عمق خود زخمی باز و انسانی را آشکار میسازد.
منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند
https://teater.ir/news/73474