«ای‌.تی» یک فیلم ژانر است که ریشه در روایت علمی تخیلی‌ای عامه‌پسند و ماندگار دارد. آغاز ساخت این فیلم به عنوان دنباله‌ای برای «برخورد نزدیک از نوع سوم»، حال و هوایی داشت که محوریت آن با آدم فضایی بود و عنوان ابتدایی آن «آسمان‌های شب» بود.

چارسو پرس: در طول شش دهه‌ی گذشته، استیون اسپیلبرگ با ساختن آثار متعدد و فراموش‌نشدنی، به یکی از فیلم‌سازان پرکار و معتبر جهان سینما تبدیل شده است و با وجود آثار ماندگاری مثل «آرواره‌‌ها»، «برخورد نزدیک از نوع سوم»، «پارک ژوراسیک»، «فهرست شیندلر»، «نجات سرباز رایان»، «اگر می‌تونی منو بگیر»، «جنگ‌‌ دنیاها» و «داستان وست‌ساید» در کارنامه‌ی او، می‌‌توان چرایی این اتفاق را به چشم دید. این کارگردان در ارائه‌ی تجارب سینمایی که محوریت آن با شخصیت‌هاست و از نظر احساسی بسیار غنی و بی‌اندازه رضایت‌بخش هستند، تخصص دارد. اما با وجود تمام آثار ماندگاری که نام اسپیلبرگ در شناسنامه‌شان وجود دارد، فیلمی هست که بیش از هر اثر دیگری، هنوز هم به شکل حیرت‌انگیزی، عصاره‌ی منحصر‌به‌فردی است از هویت این کارگردان به عنوان قصه‌گویی باریک‌بین: «ای‌.تی: موجود فرازمینی».

شبیه دیگر آثار اسپیلبرگ در دهه‌ی ۷۰ و اوایل دهه‌ی ۸۰، «ای‌.تی» یک فیلم ژانر است که ریشه در روایت علمی تخیلی‌ای عامه‌پسند و ماندگار دارد. آغاز ساخت این فیلم به عنوان دنباله‌ای برای «برخورد نزدیک از نوع سوم»، حال و هوایی داشت که محوریت آن با آدم فضایی بود و عنوان ابتدایی آن «آسمان‌های شب» بود. اما «آسمان‌های شب» مدام با وقفه روبه‌رو می‌شد، به این دلیل که اسپیلبرگ در تقلا برای یافتن جاذبه‌ای دوست‌داشتنی برای داستان خود بود، آنچنان که در مستند فوق‌العاده‌ی‌ سوزان لیسی یعنی «اسپیلبرگ» می‌توان شاهد آن بود تا اینکه او با ملیسا متیسن در نقش نویسنده همراه شد و فیلم را با داستانی که همراه با برخوردی مهربانانه‌تر با آدم‌فضایی‌ها بود، بازسازی کرد اما هنرنمایی اصلی که «ای‌.تی» را به اثری ماندگار و فراموش‌نشدنی که امروز هست تبدیل کرد، شیوه‌ای بود که با آن اسپیلبرگ و متیسن دوران کودکی را به تصویر کشیدند.

فیلم ای تی

در لایه‌ی رویی، «فرازمینی» که با احترام و عشق و علاقه‌ای ویژه «ای‌.تی» نامیده می‌شود، محرک روایتی است که در هسته‌ی داستان این فیلم جای دارد. او به طور تصادفی در کره‌ی زمین گیر می‌افتد و پسر جوانی به نام الیوت تیلور پذیرای او می‌شود. هنگامی که گروهی از پژوهشگران نظامی به دنبال او هستند، ای‌.تی زندگی بر روی کره‌ی زمین را از دید الیوت و خانواده‌اش تجربه می‌کند و رابطه‌ی نزدیکی خصوصا با الیوت برقرار می‌کند. وقتی که نیرو‌های نظامی به شکلی اجتناب‌ناپذیر وارد داستان می‌شوند، الیوت و دوستان و اعضای خانواده‌اش باید کاری کنند که ای‌.تی آزاد شود و به خانه‌اش برگردد. گرچه از حیث موضوع، چیزی که اسپیلبرگ و متیسن با «ای‌.تی» انجام دادند، این بود که فیلمی درباره‌ی خیال‌پردازی دوران کودکی و نبرد بی‌حاصل آن‌ها برای پایبند‌بودن به آن بسازند، جنگی که کودکان را به بزرگسالان تبدیل می‌کند.

ای‌.تی سمبلی از معصومیت کودکی الیوت است که آن زمان که او بیشترین احتیاج را به آن دارد، پیش او می‌آید. وقتی «ای‌.تی» آغاز می‌شود، والدین الیوت به تازگی از یکدیگر طلاق گرفته‌اند و الیوت باید مسئولیت‌های زیادی را بر عهده بگیرد. ای‌.تی سر و کله‌اش در انبار حیات پشتی پیدا می‌شود و هیچ کس از اعضای خانواده باورش نمی‌شود وقتی الیوت به آن‌ها می‌گوید که یک جن دیده است. معنی‌ چنین چیزی این است که تنها الیوت به ای‌.تی باور دارد، مخصوصا به خاطر معصومیتش.

این موضوع نه تنها سبب می‌شود تا الیوت ای‌.تی را پیدا کند بلکه پیوند نزدیکی با او برقرار می‌کند و او را به اتاق خواب بچگی‌اش می‌برد و دنیای خودش را به او نشان می‌دهد. اتاق خواب الیوت اتاق یک کودک است که مزین به اسباب‌بازی‌ها و متعلقات فیلم‌های «جنگ ستارگان» است، یک مکان کاملا واقعی برای پرورش خیالات الیوت. یکی از اولین چیز‌هایی که الیوت به ای‌.تی نشان می‌دهد، این است که چگونه با اسباب‌بازی‌ها بازی کند که ثابت می‌کند الیوت چقدر عاشق این است که ذهن خود را رها کند تا ورای دیوار‌های اتاق خود به پرواز دربیاید.

در حالی که ای‌.تی بیشتر و بیشتر درباره‌ی دنیای الیوت یاد می‌گیرد و به مایکل (برادر بزرگتر الیوت) و گرتی (خواهر کوچکتر الیوت) معرفی می‌شود، فیلم قرص و محکم به اندیشه‌ی یک اثر کودکانه‌بودن متعهد می‌ماند. اسپیلبرگ دوربین را پایین نگه می‌دارد و به مخاطبان، دنیا را از چشم‌‌انداز الیوت نشان می‌دهد. موسیقی بی‌اندازه شگفت‌انگیز جان ویلیامز و کار‌های اسپیلبرگ با دوربین در خلال فیلم، حیرت هر یک لحظه از مکاشفه با ای‌.تی و الیوت را با تاثیری محسوس نشان دهد. چیزی که بیش از همه قابل توجه است، به جز مادر الیوت، «ای‌.تی» حتی یک چهره‌ی بزرگسال را در نیمه‌ی نخست نمایش خود ندارد.

فیلم ای تی

نیمه‌ی اول «ای‌.تی» منحصرا به ساختن محلی برای پرورش خیال و معصومیت کودکی متعهد است نه تنها برای شخصیت‌ها بلکه برای مخاطبان. حتی اسپیلبرگ به طور ضمنی مایه‌ی اصلی حواشی «ای‌.تی» را با قطعاتی از کودکی خود مزین می‌کند. بازآفرینی سکانس‌های الیوت از فیلم «مرد آرام» جان فورد که الگوی اسپیلبرگ است، گرتی که «پیتر پن» می‌خواند و یا ای‌.تی که با بچه‌ها از طریق کمیک‌استریپ‌های «باک راجرز» ارتباط برقرار می‌کند اما با پیش‌رفتن داستان، ای‌.تی پریشان حال می‌شود و بسیار مایوس از تماس با خانه و ارتش نیز خانه را محاصره کرده است. اینجا ای‌.تی به معنای واقعی کلمه کودکی را نشان می‌دهد که عملا به ورطه‌ی طبیعت تحلیل‌گر بزرگسالی می‌لغزد و از دست می‌رود.

با محاصره‌ی خانه‌ی خانواده‌ی تیلور به دست نیرو‌های نظامی، دوربین اسپیلبرگ مخاطبان را به تونل خطرناک و وضعیت قرنطینه‌ی خانه می‌برد و اینجاست که «ای‌.تی» چهره‌ی بزرگسالان را نشان می‌دهد. وجه حیرت‌انگیز «ای.‌تی» هم به عنوان یک شخصیت و هم به عنوان یک فیلم در دست آزمایش است و عینا در برابر چشمان مخاطب، کالبد شکافی می‌شود. بزرگسالان به اندازه‌ی الیوت، شیفته‌ی ای‌.تی نیستند و خواهر و برادرش، او را بیشتر به چشم چیزی می‌بینند که باید او را مورد بررسی کمی و کیفی قرار داد، به جای اینکه واقعا او را حس کرد.

وقتی مقامات رسمی دولتی از مایکل درباره‌ی پیوند بین ای‌.تی و الیوت می‌پرسند، مایکل جواب می‌دهد: «الیوت افکار او را باور دارد؟ نه، الیوت احساسات او را درک می‌کند». محرک ارتباط بین ای‌.تی و بچه‌ها احساسات است، در حالی که هر ارتباطی بین ای‌.تی و بزرگسالان گویا محکوم به این است که با قوه‌ی عقل هدایت شود. این موضوع به بهترین نحو توسط شخصیتی به نام کیز نمایش داده می‌شود، مامور دولت که تیم جست‌وجو برای یافتن ای‌.تی را هدایت می‌کند و به الیوت می‌گوید که او یک بار وقتی بچه بوده، با ای‌.تی روبه‌رو شده است و از آن زمان تا حالا به دنبال اثبات این ماجرا است.

کیز بزرگسالی است که تمام زندگی‌اش تلاش کرده است تا شگفتی دوران کودکی خودش را بازگرداند. او از بسیاری جهات پژواکی تاریک از الیوت است. چون ای‌.تی توسط دولت مورد بررسی قرار می‌گیرد، الیوت هم به تبع آن بررسی می‌شود. با آوردن الیوت، او را در نیمه‌ی دوم «ای‌.تی» با کله به دنیای بزرگسالان پرتاب می‌کنند و اتاق خواب او که قبل از این به شکل لذت‌بخشی شخصی و ویژه و خیالی بود، به یک رصد‌خانه‌ی سرد باحساب و کتاب و سترون‌شده تبدیل می‌شود. وقتی ای‌.تی می‌میرد، قوه‌ی خیال و معصومیت الیوت نیز جان خود را از دست می‌دهد و در واقع بچگی او به شکلی عینی و نیز استعاری گم می‌شود. اما وقتی ای‌.تی از مرگ بر‌می‌گردد و الیوت و همراهانش تصمیم می‌گیرند تا برای او مبارزه کنند و او را از تیغ آزمایش‌های کلینیکی جهان بزرگسالان نجات دهند، برای شگفتی کودکی خود نیز می‌جنگند.

فیلم ای تی

همه‌ی این‌ها لحظات پایانی و متعالی «ای‌.تی» را به اوج خود می‌رساند که در آن الیوت و دوستان و اعضای خانواده‌اش ای‌.تی را به سفینه‌ی فضایی خود برمی‌گردانند. اینجا اسپیلبرگ و تدوین‌گر کارول لیتلتن در تدوین خود زمینه‌های موضوعی اصلی «ای.‌تی» را به قلب ماجرا می‌آورند. آن‌ها از برش خطی که ریشه در روایت دارد، اجتناب می‌کنند تا برشی که تداعی‌کننده‌ی ریشه‌های احساسی داستان است، محقق شود. در حالی که موسیقی سراسر اپرایی ویلیامز اوج می‌گیرد و ای‌.تی از یاران زمینی خود خداحافظی می‌کند، او به شکلی واضح به پیشانی الیوت اشاره می‌کند و می‌گوید که من آنجا خواهم بود. خیلی شبیه وندی در «پیتر پن»، الیوت می‌داند که باید بزرگ شود و اینکه نمی‌تواند تا ابد بچه بماند. اما در این لحظه ای‌.تی به او اطمینان می‌دهد که زیبایی، خیال‌پردازی و معصومیت دوران کودکی همیشه با او خواهد بود.

به طرق گوناگونی اسپیلبرگ خود الیوت است. او حرفه‌ی خود را با پی‌گرفتن حیرت و خیال‌پردازی دوران کودکی خود گذرانده است و موفق شده است که همان حس آشنای شگفتی را برای نسل‌های متمادی سینما‌رو‌ها بازسازی کند. با «ای‌.تی» اسپیلبرگ غزلی همیشه تازه را در وصف داستانی‌هایی سروده است که عاشقشان است و برای فعل زیبای حفظ و نگهداری از قوه‌ی خیال کودکی به شیوه‌ای بسیار مشتاقانه و صمیمی.

///.


منبع: دیجی‌مگ