کار سینمایی ساختن کار راحتی نیست. به‌خصوص سختی تولید کار در شهرستان دوبرابر بیشتر است چون تعداد نیروی انسانی متخصصی که مطمئن باشی کار را از آب‌وگل در‌می‌آورد و مطمئن باشی که کار به آخر می‌رساند کم است و امکانات هم نیست. مثلا برای رندر کار یا مدام باید راهی تهران بشوی یا تجهیزات را بخری که خیلی گران است و پیداکردن یک راه میانه این موارد یکی از چالش‌های تولید است.

چارسو پرس:  انیمیشن سینمایی «لوپتو» سرانجام و پس از طی مسیری عجیب، بالاخره اکران شد تا علاقه‌مندان بتوانند از دیدن یک انیمیشن خانوادگی خوب در سینماها لذت ببرند. اما این راه از تولید تا اکران آسان و ساده طی نشد و هیچ‌کس مانند «محمدحسین صادقی» تهیه‌کننده آن، این سختی‌ها را لمس نکرد و با آنها وارد چالش نشد. به همین دلیل پای صحبت‌های او نشستیم تا از دشواری‌های راه تولید تا اکران بگوید.

مهم‌ترین مشکل شما در تولید انیمیشن سینمایی «لوپتو» چه بود؟
کار سینمایی ساختن کار راحتی نیست. به‌خصوص سختی تولید کار در شهرستان دوبرابر بیشتر است چون تعداد نیروی انسانی متخصصی که مطمئن باشی کار را از آب‌وگل در‌می‌آورد و مطمئن باشی که کار به آخر می‌رساند کم است و امکانات هم نیست. مثلا برای رندر کار یا مدام باید راهی تهران بشوی یا تجهیزات را بخری که خیلی گران است و پیداکردن یک راه میانه این موارد یکی از چالش‌های تولید است. ما کار را با سختی شروع کردیم. اما از نظر من مهم‌ترین چالش تولید انیمیشن تبدیل ایده‌های خوب و درخشان به فیلمنامه‌های خوب است. 

دقیقاً. خیلی از فعالان انیمیشن از مشکل فیلمنامه در آثار انیمیشن می‌گویند. شما برای حل این مشکل چه کردید؟ باید از چه راهی وارد شد؟
ما به این نتیجه رسیدیم که باید تیم تشکیل بدهیم. سال 94 یک گروه را به‌طورجدی برای نوشتن فیلمنامه گذاشتیم و اولین خروجی سینمایی آنها «لوپتو» بود. به این نتیجه رسیدیم که باید کار تیمی باشد. ایده‌پردازی و تبدیل آن به فیلمنامه و داستان در انیمیشن مثل تولید انیمیشن، یک پروسه تیمی است و فکر می‌کنم این فرآیند کلا با تولید سینمایی متفاوت است. چون تخیل در انیمیشن کاملا فعال‌تر است. شما باید کلا یک فضای تخیلی و فانتز‌ محور برای تبدیل ایده‌ها، داشته باشید. ببینید به نظر ایده در انیمیشن‌ها زیاد داریم خیلی از تولیدکنندگان انیمیشن ایده‌های خیلی خوبی دارند؛ ولی تبدیل ایده‌ها به متن یا فیلمنامه کار راحتی نیست و یکی از چالش‌های اصلی ما این بود و به همین خاطر برای حل آن تیم تشکیل دادیم. به‌هرحال ما 13-12 سال قبل از شروع لوپتو در حوزه انیمیشن کار می‌کردیم و نکته اینجاست که افرادی که با ما جسته‌وگریخته همکاری داشتند را در این حوزه متمرکز جمع کردیم و از آن‌سال تولید متن و فیلمنامه می‌کنند، فیلمنامه وارد گروه طرح و برنامه می‌شود و ما بررسی می‌کنیم و تایید و رد می‌کنیم. در کل این کار، کار راحتی نیست و پرچالش است. نکته بعدی این است که باید ایده‌ای را شکل و شمایل بدهند که با بضاعت ما در بخش تولید همخوانی داشته باشد. یعنی اگر خیلی متهورانه نگاه کنیم و به سمت ایده‌های عجیب‌وغریبی که امکان تولیدشان را نداریم برویم، احتمال شکست تولید را زیاد می‌کند. 
یعنی برقرار کردن یک بالانس بین منابع مالی و مشکلات، نیروی انسانی و تبدیل کردن ایده‌ها به متن یکی از چالش‌های مهم ما بوده است. 

این چالش شما با توجه ‌به اینکه تمرکز امکانات در تهران است و شما باید در کرمان فعالیت خودتان را ادامه می‌دادید چطور بود؟
تمرکز در تهران بالاخره وجود دارد و کسی نمی‌تواند این موضوع را کتمان کند. ولی فکر می‌کنم در بخش خلاقه کار این موضوع کمتر آسیب‌زاست. یعنی آدم‌های خلاقی که بنشینند و متن تولید کنند در کرمان یا هرجای دیگری می‌توانند این کار را انجام دهند. از جایی که به سبب امکانات و تجهیزات و تعداد نیروهای انسانی، مساله شروع می‌شود. یعنی در بخش تولید چالش پررنگ‌تری داریم در این حوزه. ولی این موضوع را نمی‌توانم کتمان کنم که اگر ما تهران بودیم شاید خیلی راحت‌تر این فیلم را تولید می‌کردیم. 
همگی تصمیم گرفتیم در طی دوران اکران فیلم لوپتو از این اتفاق لذت ببریم و راجع‌به مشکلات تولید کمتر صحبت کنم و آسیب‌شناسی تولید را برای بعد از اکران بگذاریم. الان به مخاطب بگوییم که ما یک کار مفرح و شاد برای تو تولید کرده‌ایم برو و خانوادگی آن را ببین و از آن لذت ببر. حالا اینکه ما چه چالش‌های جدی داشتیم واقعا چالش‌های جدی داشتیم. یکی از آنها جهش دوباره قیمت ارز بود که ما محاسبه کرده بودیم که در ایران یا خارج از ایران رندر فارم اجاره کنیم که بار اول 4 برابر شد و ما یک برآورد داشتیم و همه محاسبات ما به هم ریخت و این کار را خیلی سخت کرد و ما مجبور شدیم موتور رندر پروژه را عوض کنیم و برنامه تولیدمان عوض شد و باعث تأخیر پروژه شد. اگر این اتفاق نمی‌افتاد و مشکل مالی پیش نمی‌آمد، لوپتو سال 97 تمام می‌شد؛ ولی این موضوع یک‌سال کل پروژه را با تأخیر روبه‌رو کرد. وقتی با تکنولوژی کار می‌کنی و قیمت تجهیزات چه بابت خرید و چه اجاره ناگهان چندبرابر می‌شود خب همه محاسبات هم به هم می‌ریزد. 

درخصوص نیروها چالش داشتید؟ نیاز به دسترسی به نیروی آکادمیک در کنار نیروی باتجربه. 
درمورد نیرو باید اذعان کنیم که کرمان یکی از فعال‌ترین استان‌های کشور در بحث انیمیشن است. به‌هرحال در استان کرمان و شهر کرمان بالاخره نیروی متخصص انیمیشن به‌خصوص در بخش تولید سه‌بعدی تا حدی وجود دارد. در خیلی از استان‌ها تا همین حد هم نیروی متخصص وجود ندارد. ولی با این‌ حال تعداد نیروی انسانی خیلی هم زیاد نیست و این باعث می‌شود تا فشار روی افرادی که هستند مضاعف باشد. یعنی در این حالت بچه‌ها باید کارهای متعددی را انجام دهند و به تیم تولید فشار زیادی می‌آید و من از همین‌جا دست تک‌تک بچه‌های تیم تولید را بابت تحمل فشار تولید کار، می‌بوسم. ولی به‌عنوان تهیه‌کننده اصرار داشتم که این کار را تا جایی که ممکن است در کرمان تولید کنیم. واقعا وقتی نگاه می‌کنم دوست دارم برای پروژه‌های آتی هم با بچه‌های کرمان کار کنم نه از بابت تعصب بلکه از بابت رشد دادن همگی ما. وقتی در کارها تلاش می‌کنیم که بهتر از پروژه قبل باشیم و سعی می‌کنیم که با هم و در کنار هم در قالب یک تیم تولید همکاری کنیم، همه با هم رشد می‌کنیم. من این رشد برایم در ابعاد مختلف خیلی مهم است. در مباحث فنی، تیمی و... تقریبا اکثر بچه‌های سه‌بعدی‌کار کرمان چه نفرات تجربی و چه آکادمیک، به‌جز یک عده‌ای که پروژه داشتند و مشغول بودند در پروژه لوپتو با ما همکاری داشتند و از این اتفاق خیلی راضی هستم و اینکه در تیتراژ لوپتو اسم اکثر بچه‌ها را می‌بینم خیلی برایم خوشحال‌کننده است. 

مخاطب انیمیشن دسترسی خیلی راحتی به آثار خارجی روز و باکیفیت دارد. این آثار خارجی برای شما به‌عنوان تولیدکننده تهدید بود یا محرک؟
این دو وجه کاملا متفاوت دارد. برای ما به‌عنوان تولیدکننده یک سختی را به همراه دارد که به نظرم باعث رشد می‌شود. چرا؟ چون مخاطب سخت‌پسند است. مخاطب آثار روز دنیا و آثار چندصدمیلیونی را دوست دارد و می‌توانیم بگوییم که ذائقه بصری و داستانی او با این آثار شکل‌گرفته است. درنتیجه نمی‌توانیم کار بد بسازیم. یعنی ما باید تلاش کنیم که تا حد ممکن براساس مخاطب سخت‌پسندی که الان بهترین آثار را دیده است، اثر تولید کنیم و این به نظرم همیشه برای تیم تولید محرک است. اما در بخش دیگر مخرب است. کدام بخش؟ اینکه در شبکه توزیع ما مثلا پلتفرم‌ها، با کمترین هزینه و یک دوبله گاهی ساده، ابرپروژه‌های انیمیشن دنیا را به‌راحتی منتشر می‌کنند و بیشترین نمایش آنجا اتفاق می‌افتد و از این جریان روز توزیع انیمیشن روز دنیا و درآمدهایی که برای پلتفرم‌ها و جاهای مختلف اتفاق می‌افتد، چیزی سمت تولید نمی‌آید. یعنی ما از تولیدکننده این انتظار را داریم که خودش را به آثار جهانی برساند؛ ولی از آن سمت حمایتی که در خور باشد از او صورت نمی‌گیرد. خوب حداقلی‌ترین حمایت می‌تواند این باشد که بخشی از این درآمدها وارد چرخه تولید شوند.  ما توان رقابت با استودیوهای بزرگ و گردن‌کلفت جهانی را نداریم و با آنها خیلی فاصله داریم و نباید این توقع ایجاد شود ولی می‌توانیم کارهای خوبی را در سطح خودمان تولید کنیم. 

آیا اصلا حمایت و پشتیبانی درستی صورت می‌گیرد؟ اصلا حمایت باید به چه شکل باشد؟ آیا فقط باید دولتی باشد؟
وقتی می‌گوییم حمایت همه ذهن‌ها نباید به این سمت برود که فلان مبلغ باید به فلانی کمک شود. نه! منظور این نیست. خیلی از اتفاقات شکل دیگری دارد. مثلا مجموعه‌ای که در حال تولید یک کار خلاق است چرا باید با مراکز و مسائلی مثل اداره مالیات درگیر باشد؟ مگر معاف نیست؟ پس چرا کار را اینقدر پیچیده می‌کنند؟ قوانین هم به همین شکل، بیمه و تامین‌اجتماعی هم به همین شکل و... مثلا مباحث تسهیلاتی که در کشور برای تولیدکنندگان وجود دارد در صنایعی مثل خودرو یا حتی تولید ماکارونی کاملا مشخص و اجرایی هستند و پروسه خیلی راحت‌تری برای آنها وجود دارد. درست است که آنها فضای تولید بزرگی دارند و منکر سختی‌ها و تلاش آنها نمی‌شوم، اما خب خیلی راحت از تسهیلات بهره‌مند می‌شوند و حرف من اینجاست که چرا مایی که در هنر - صنعت انیمیشن ایران فعالیت می‌کنیم نتوانیم از بستر موجود استفاده کنیم؟ یک بخش دیگر از حمایت‌ها بحث امکانات و زیرساخت است. تکنولوژی روزبه‌روز در حال پیشرفت است و به همین نسبت پیشرفت، هزینه‌ها هم بالاتر می‌روند و من به‌عنوان استودیو تولیدکننده چقدر از هزینه تولید سخت‌افزار را می‌توانم از جیب خودم، از پروژه‌ها و امثالهم تامین کنم؟ در استودیوهای مدرن و بزرگ دنیا حتی بدون نیاز مالی، بخشی از تولید را با همکاری شرکت‌های فناوری معتبر خود، اجرایی می‌کنند و حتی شنیده‌ام که در برخی از پروژه سازمان ناسا هم امکانات خود را در اختیار بعضی استودیوها و پروژه‌ها قرار می‌دهد. ما در ایران آیا می‌توانیم از امکانات تکنولوژی جایی مثل دانشگاه شریف، دانشگاه امیرکبیر و... استفاده کنیم؟ نه. این موضوع یکی از مهم‌ترین حمایت‌هایی است که نیاز داریم. حالا شما این کمبودها را در نظر بگیرید و ما در کرمان هم فعالیت و تولید داشته‌ایم و متاسفانه مسئولان ما حمایت درستی از ما نداشتند. در طول مدت پروژه در کرمان حتی یک تماس ساده هم در استان با ما نداشتند و حتی یکی از مسئولان برای کمک عددی به من پیشنهاد داد که آنقدر ناراحت شدم که از رفتن پشیمان شدم. 

و مخاطب کودک؟
ما برای پروژه‌هایی که تولید می‌کنیم می‌گوییم برای کودک و در مرحله بعد خانواده. به قولی چون‌که با کودک سروکارت فتاد، پس زبان کودکی باید گشاد. بچه‌های الان را باید بشناسیم و بدانیم که نسل جدید حتی روش حل مساله‌شان هم با ما متفاوت است. 


منبع: روزنامه فرهیختگان