چارسو پرس: اصولا شخصیتهای شرور در دنیای انیمه، به دلیل ایجاد فساد و تباهی، به عنوان قدرتهایی محکوم به نابودی نمایش داده میشوند. ولی باید بپذیریم که شخصیتهای شرور که با وجود شرارتهایشان از هوشی سرشار برخوردارند همیشه محبوب هستند؛ دقیقا مثل جوکر در دنیای کمیک. درصورت باهوشبودن شخصیت شرور، داستان اصلی هم چشمانداز جدیدی به خود میگیرد. در چنین شرایطی قهرمان اصلی داستان باید با دنیای جدیدی روبهرو شود، دنیایی که بخشی از آن به دشمن شرورش تعلق دارد.
اکثر این شخصیتهای شرور زندگی خود را به عنوان آدمهای عادی شروع کردند و با پنهانشدن از چنگ قانون، مهارتها و قدرتهایشان را پرورش دادند. اینبار میخواهیم ۱۰ نمونه از باهوشترین شرورهای دنیای انیمه را معرفی کنیم که در اکثر موارد بسیار هم محبوباند.
۱۰) اوروچیمارو (Orochimaru)
اوروچیمارو را میتوان به عنوان دانشمندی دیوانه هم معرفی کرد. شخصیتی جاهطلب که هیچوقت در فراتر رفتن از انتظارات شکست نخورد. اوروچیمارو سالها از دست نیروهای کونوها فرار کرد و در ابتدا همراه با آکاتسوکی و بعدها به صورت مستقل با کونوها درگیر شد. اوروچیمارو با سالها تحقیق و آزمایش یاد گرفت بدن سایر انسانها را تسخیر کند و از همین راه به جاودانگی رسید. در این مرحله دیگر هیچکس نتوانست از او پیشی بگیرد و هوش این شخصیت او را به جایی رساند که تبدیل به یکی از شرورهای محبوب کل انیمه شد.
۹) اوچیها ایتاچی (Uchiha Itachi)
ایتاچی شینوبیای گمشده است که به خاطر قتلعام خاندانش تحت تعقیب نیروهای کونوهاست. هوش ایتاچی در انیمهی «ناروتو» گاها فراتر از درک اکثر شینوبی (نینجا)های عادی است. ایتاچی در طول داستان مقابل کاراکترهای باهوش دیگری هم قرار میگیرد. مثلا خود اوروچیمارو که بالاتر به او اشاره شد. یا هاتاکه کاکاشی که به او لقب «کپی نینجا» داده بودند ولی به راحتی از ایتاچی باخت. (ولی این باخت هیچ چیز از ارزشهای کاکاشی در قلبهایمان کم نمیکند) طی جنگ جهانی چهارم شینوبیها، ایتاچی یک بار دیگر رو بهروی کاراکتری قرار میگیرد که هوش بالایی دارد: شینوبیای به اسم کابوتو که با جوتسواش مردگان را وارد جنگ کرده بود. ایتاچی معتقد بود هر جوتسو نقطه ضعفی دارد و وقتی با کابوتو روبهرو شد به او گفت که نقطه ضعف جوتسو او، وجود خود ایتاچی است.
ایتاچی یکی از پیچیدهترین و محبوبترین کاراکترهای دنیای انیمه است. به سختی میتوان به او شخصیت شرور گفت، با این حال وحشتی که او با هوشش در دنیای داستان ایجاد کرده، همواره تحسینبرانگیز بوده است.
۸) سوسوکه آیزن (Sosuke Aizen)
سوسوکه آیزن، شرور اصلی انیمه بلیچ و محبوب قلبها. او یکی از باهوشترین، جاهطلبترین، و بیرحمترین کاراکترهای دنیای انیمه است. آیزن از همان اپیزودهای اول این ایده را در ذهن جامعهی ارواح (soul society) شکل داد که یک خائن در میانشان وجود دارد. با همین ترفند اختلافهای بین اعضای این جامعه را تشدید کرد و یکی یکی همه را پایین کشید. هوش آیزن همهی کاراکترهای داستان را به ویرانی کشاند، ضعیف و نابودشان کرد.
از آنجایی که فصل آخر انیمه بعد از سالها درحال پخش است، برای جلوگیری از اسپویل چیز بیشتری درمورد این کاراکتر نمیگوییم.
۷) لولوش (Lelouch)
این شخصیت کاراکتر اصلی انیمهی «کدگیاس» است و سالهاست که جایگاه خودش را در بین اوتاکوها نگه داشته است. سیر داستانی این انیمه و شخصیتپردازی بینظیر لولوش، جایگاه این شرور دوست داشتنی را در این لیست بسیار پررنگ کرده است. لولوش تنها یک نفر را لایق نجات میداند و برای نجات آن شخص حاضر است تمام دنیا را نادیده بگیرد. جوری که او با حکومت حاضر داستان برخورد میکند باعث میشود که دنیا لولوش را به چشم محافظ و مراقبی مرموز ببیند.
این کاراکتر فقط برای رسیدن به هدفش دنیا را وارد هرج و مرجی بزرگ میکند. او تمام معیارهای اخلاقی را زیر پا میگذارد و وقتی هنوز دانشآموز دبیرستان بود شورشی کامل را علیه دولت رهبری کرد.
۶) یوهان لیبرت (Johan Liebert)
انیمهی «هیولا» (Monster) که از روی مانگایی سنین با همین اسم ساخته شده، صاحب یکی از منحصر به فردترین شرورهای دنیای انیمه است. بین تمام شرورهایی که دنیای انیمه به خود دیده است، کمتر شخصیتی هست که بتواند با یوهان لیبرت رقابت کند. یوهان به عنوان کاراکتری روانپریش و جامعهستیز نشان داده میشود و تا جایی پیش میرود که به او لقب شیطان مجسم را میدهند. درعین حال او شخصیتی کاریزماتیک دارد و روابطش با بچهها بسیار خوب است. در طول داستان هم همین شخصیت روی بچههای زیادی تاثیر میگذارد، از راه بدرشان میکند و آنها را به جایی میرساند که با ارادهی خود، مرتکب جرم و جنایت شوند.
یوهان میخواهد آخرین انسانی باشد که بر ویرانههای جهان میایستد. هدف او تنها یک انتقام ساده نیست. ایدئولوژیهای این شخصیت او را به یکی از بهترین شرورهای دنیای انیمه تبدیل کرده است. «مرگ تنها چیزیست که انسانها در آن با هم برابرند.» این یکی از معروفترین دیالوگهای یوهان لیبرت است.
۵) لایت یاگامی (Light Yagami)
لایت یاگامی، شرور خودخواه و باهوش انیمه «دفترچه مرگ»(Death Note) که میخواست به دنیا حکومت کند. لایت قبل از اینکه به دفترچهی مرگ دسترسی پیدا کند، دانش آموزی ممتاز بود و وقتی به این قدرت دست پیدا کرد مستقیما روی شرایط دنیا تاثیرگذار شد. او کارش را با کشتن جنایتکاران شروع کرد و در طول مسیرش هر مانعی را از بین برد.
فعالیتهای لایت یاگامی تمام دنیا را وارد بحران کرد و همین باعث شد از بزرگترین شرور های دنیای انیمه و مانگا باشد.
۴) ریوک (Ryuk)
ریوک شینیگامی (خدای مرگ)ای است که از قلمروی دیگری به زمین آمده. او در قلمرو خود عامل هرج و مرج است ولی حالا از این کار خسته شده و تصمیم گرفته از قدرتش روی زمین استفاده کند و وقایع قلمروی انسانها را دستکاری کند.
شاید بشود ریوک را شرور اصلی انیمه «دفترچهی مرگ» معرفی کرد که به سادگی بذری کاشت و شاهد رشدش در طول انیمه بود. او کسی بود که در مورد دفترچه به لایت یاگامی اطلاعات داد و سپس تنها شاهد فروپاشی بشریت بود.
۳) دون کیشوت دوفلامینگو (Donquixote Doflamingo)
دوفلامینگو در ابتدا به عنوان شیچیبوکای (هفت جنگ سالار دریا) معرفی میشود اما با پیشروی داستان، جزئیات شخصیتی این کاراکتر کمکم برملا میشود. دوفلامینگو، صاحب لقب جوکر در دنیای «وان پیس»، از تاثیرگذارترین کاراکترها در وقایع شبکه زیرزمینی (underworld network) و تامین کنندهی سلاح برای کشورهای مختلف و دزدان دریایی بسیار قدرتمندی مثل کایدو است.
قدرت اصلی دوفلامینگو در اطلاعاتش است. او با همین اطلاعات یک کشور را تصاحب کرد و سالها دنیا را فریب داد. این شخصیت طبیعت انسان را کاملا درک میکند، رفتارهایشان را میفهمد و درعین حال خودش را یکی از آنان نمیداند. او به دنبال نابود کردن قدرتی است که زمانی خودش هم بخشی از آن بوده. طرز نگاه دوفلامینگو به دنیاست که او را متمایز و تبدیل به یکی از بهترین شرورهای دنیای انیمه میکند. این یکی از دیالوگهای اوست: «دزدان دریایی شرور هستن؟ نیروی دریایی عادله؟ این اصطلاحات در طول تاریخ هزارن بار تغییر کرده. بچههایی که هرگز جنگ ندیدن و بچههایی که هرگز صلح ندیدن ارزشهای متفاوتی دارن. میگی عدالت پیروز خواهد شد؟ قطعا پیروز خواهد شد! هرکسی که این جنگ رو ببره تبدیل به عدالت میشه.»
۲) پین (Pain)
پین شروری فیلسوف و نماد مصیبت است. او در سرزمین خود جنگ داخلی ایجاد کرد و بین مردم به جایگاهی رسید که او را خدا تصور میکردند. ذهنیت فرقهگونهی پین او را تبدیل به یکی از بزرگترین شرورهای دنیای انیمه میکند. گروه آکاتسوکی تا قبل از سقوط، به رهبری پین توانست در سراسر سرزمین نفوذ پیدا کرده و آزادنه پروپاگاندای خود را بین کشورها منتقل کند.
گذشتهی پین و ایدئولوژیاش باعث شد نگاهها به این کاراکتر عوض شود و خیلی از طرفداران انیمه حتی او را واقعا شرور نمیدانند. برخلاف شخصیتی مثل یوهان لیبرت یا حتی دوفلامینگو، پین علاقهی خاصی به ایجاد هرج و مرج نداشت. همانطور که از اسمش برمیاید، انتخابهای این شخصیت ازگذشتهی دردناک و تجربههای سختش نشات میگرفت. او با سخنرانیهایش بیننده را مجاب میکرد که با او همذات پنداری کند و حتی دلایلش را بپذیرد، چرا که اون معتقد بود: «درد اجتناب ناپذیر است، ولی زجر کشیدن انتخابیست.»
۱) ناراکو (Naraku)
آنتاگونیست اصلی انیمه «اینویاشا» (Inuyasha) که به عنوان قدرتمندترین یوکای (یوکایها دستهای از موجودات و ارواح فراطبیعی در داستانهای فولکلور ژاپنی هستند) در دنیای انیمه شناخته میشود. او جوری شرایط و موقعیتهای مختلف را دستکاری میکند که نمیتوان هنگام تماشا کردنش مبهوت و وحشتزده نشد.
ناراکو یکی از چالش برانگیزترین شرورهای تاریخ انیمه است. دردسرهایی که اون برای کاراکترهای اصلی درست میکند به سختی قابل حل شدن است. اون حس انسانیت را در خود ضعف میداند و به دنبال پاکسازی نفس انسانی خودش است تا قویتر شود.
///.