اشکال هندسی نقش پررنگی در انیمیشن‌ها و آثار سینمایی ایفا می‌کنند و در کنار برجسته‌کردن شخصیت‌ها، بر فرم روایی فیلم‌ها و نوع نگاه مخاطب تأثیر می‌گذارند. اما اشکال هندسی چگونه این کار را انجام می‌دهند؟

چارسو پرس: مغز انسان یکی از عجایب ناشناخته‌ی زیست‌شناسی است، حتی در عصر مدرن. همچنان بسیاری از ابعاد آن قابل‌ درک نیست و اگرچه تنها بخش کوچکی از مغز را مورد استفاده قرار می‌دهیم اما پیشرفته‌تر از تمامی گونه‌هایی هستیم که تاکنون به کره‌ی خاکی قدم گذاشته‌اند. مغز به شکلی کار می‌کند که نمی‌توان به تمامی حقایق آن پی برد؛ گاهی عناصری را به یکدیگر مرتبط می‌سازد که دلیلش را نمی‌دانیم و گاهی به استنتاج‌هایی می‌رسد که حتی در جستجوی آن‌ها نبودیم.

در همین راستا، این مغز مجهول بعضی اوقات به‌راحتی فریب می‌خورد یا تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد؛ خصوصا هنگامی که با یک مدیوم هنری همچون سینما رو‌به‌رو می‌شود. مغز گاهی بدون اینکه متوجه شویم – به‌صورت ناخودآگاه – به چیزهایی که تماشا می‌کنیم معنای تازه‌ای می‌بخشد و اِلمان‌ها را به‌شکل متفاوتی پردازش می‌کند. فیلم‌سازان هم به‌خوبی از این مسئله آگاه هستند و چنین تکنیکِ در ظاهر مزورانه‌ای را به کار می‌گیرند. یک نمونه‌ی ساده، اشکال هندسی است که در سینما حضور ملموسی دارند و مبحث اصلی این مقاله خواهند بود.

ذهن شما بدون اینکه هوشیار باشید، به شکل‌ها معانی و ویژگی‌های تازه‌ای می‌دهد؛ مربع‌ها این‌گونه به نظر می‌رسند که انعطاف‌پذیری ندارند، مثلث‌ها تیز هستند و دایره‌ها روان و نرم‌تر جلوه می‌کنند. این حس‌ها در میان اکثر انسان‌ها مشترک است؛ در نتیجه یک اثر سینمایی می‌تواند با استفاده‌ی ابزاری از آن‌ها، شخصیت‌های مثبت یا منفی داستان را دراماتیزه کرده و حتی حسی که از یک سکانس دریافت می‌کنید را دستخوش تغییر کند. مثلث‌ها زننده، خشن، خطرناک و شیطانی؛ مربع‌ها زمخت و فربه؛ و دایره‌ها لطیف، مهربان و آرامش‌بخش‌ به نظر می‌آیند (در ادامه مفصل‌تر به آن‌ها می‌پردازیم). شاید به همین دلیل است که در بسیاری از انیمیشن‌ها، شخصیت منفی از نظر طراحی، شبیه یک مثلث و شخصیت قهرمان یا مثبتِ قصه، به دایره نزدیک‌تر است.

پیش از آنکه انیمیشن «علاءالدین» از نظر داستانی به شما بگوید که چرا «جعفر» آدم بدی به حساب می‌آید، می‌توانید تشخیص دهید او آنتاگونیست قصه خواهد بود. «جسیکا ربیت» در فیلم «چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟» که از تلفیق تعدادی دایره و مثلث به وجود آمده، حس دوگانه‌ای به شما می‌دهد و نمی‌توانید به او اعتماد کنید. حتی در فیلم به‌صورت غیرمستقیم به این مسئله اشاره می‌شود، جایی که جسیکا ربیت می‌گوید: «من بد نیستم بلکه این‌گونه کشیده شده‌ام».

قضیه‌ی بوبا و کی‌کی (Bouba/Kiki)

برای اینکه متوجه شویم چرا مغز به اشکال هندسی در انیمیشن‌ها واکنش‌ نشان می‌دهد، باید به سراغ یکی از موضوعات «نوروساینس» (علوم اعصاب) برویم، یعنی اثرِ بوبا/کی‌کی.

دو عصب‌شناس سرشناس، «ویلایانور راماچاندران» و «ادوارد هابرد» سال ۲۰۰۱ یک تحقیق جالب انجام دادند. آن‌ها از دانشجویان خود در رابطه با تصویر فوق یک سوال ساده پرسیدند: «کدام بوبا و کدام کی‌کی است؟»

۹۸ درصد افراد، شکل سمت چپ را کی‌کی و شکل سمت راست را بوبا توصیف کردند. گروه دیگری از محققان، همین سوال را از کودکان خردسال پرسیدند و باز هم به نتایج مشابه‌ای رسیدند (بسیاری از این کودکان نمی‌توانستند به خوبی صحبت کنند و درک درستی از زبان نداشتند). خیلی زود مشخص شد که فارغ از زبان یا سن، اکثر انسان‌ها در رابطه با اینکه کدام تصویر کی‌کی و کدام بوبا است، هم‌نظر هستند.

راماچاندران و هابرد در این رابطه توضیح می‌دهند که شکل چپ به این دلیل که فرم تیزگونه‌ای دارد، کی‌کی به نظر می‌رسد (زیرا کلمه‌ای است که از نظر تلفظ، زمخت پنداشته می‌شود) و شکل راست گویی با بوبا سازگارتر است (زیرا کلمه‌ای مهربانانه‌تر به نظر می‌رسد). محققانِ دیگر این تئوری را مطرح کردند که شاید چون در هنگام تلفظ بوبا، دهان به شکل یک دایره در می‌آید، شما را به یاد شکل سمت راست می‌اندازد و در هنگام بیان کلمه‌ی کی‌کی، دهان حالت زاویه‌داری دارد، بنابراین احساس می‌کنید باید به شکلِ مثلثی مرتبط باشد.

همچنین این تفکر وجود دارد که واکنش مذکور، می‌تواند چیزی شبیه به «حس‌آمیزی» (Synesthesia) باشد؛ پدیده‌ای که در آن، تحریض یک گذرگاه حسی، در یک گذرگاه حسی دیگر تأثیر می‌گذارد و به صورت غیرارادی، چیزی را تجربه می‌کنید که وجود ندارد. برای مثال ممکن است یک عدد خاص، شما را به یاد یک رنگ خاص بیندازد یا شنیدن یک کلمه، باعث شود تا یک مزه‌ی منحصربه‌فرد را در دهان خود حس کنید. به عبارت دیگر، اثر بوبا و کی‌کی زمانی اتفاق می‌افتد که مغز، میان شکل‌ها و صدای کلمات ارتباط برقرار می‌کند.

اما چه پروسه‌ای در مغز رخ می‌دهد که به چنین نتایجی می‌رسد؟ محققان دانشگاه پاریس، در سال ۲۰۱۹، مقاله‌ی تازه‌ای در این زمینه منتشر کردند. آن‌ها سوالات پیچیده‌تری پرسیدند، از جمله اینکه آیا تضامم شکل‌ها و صداها به‌صورت خودکار رخ می‌دهد یا کنترل‌شده است؟ آن‌ها با استفاده از شبه‌واژه‌های ساختگی، در کنار اشکال متفاوت تلاش کردند تا به جواب‌های دقیق‌تری برسند و همچنین افراد شرکت‌کننده باید سریع‌تر به سوالات مطرح‌شده پاسخ می‌دادند.

نتایج نهایی نشان داد که مغز، این کار را خودکار انجام می‌دهد و افراد به‌صورت غیرارادی به تصمیمات یکسانی می‌رسند. با این تفاصیل، حالا شاید بهتر متوجه شوید که چرا شخصیت منفی یک اثر انیمیشنی را به آسانی تشخیص می‌دهید یا یک سکانس خاص، حس ویژه‌ای را منتقل می‌کند. ضمیر ناخودآگاه بر تفکرات و احساسات ارادی شما تاثیر می‌گذارد.

 از چپ به راست: «بالا» (۲۰۰۹)، «رالف خرابکار» (۲۰۱۲)، «شهر اشباح» (۲۰۰۱)

اما تأثیر روان‌شناختی و احساسی این اشکال هندسی در انیمیشن‌ها چیست؟ کافی است یک فیلم را با دقت تماشا کنید تا این شکل‌ها را در همه‌ی سکانس‌ها ببینید. نه به این دلیل که دنیای فیزیکی ما از هندسه نشئت گرفته است، برای اینکه هر کدام از این شکل‌ها، یک مفهوم زیبایی‌شناسانه و روان‌شناسانه دارد. همانند رنگ‌ها، شکل‌های هندسی هم می‌توانند به مخاطب‌های مختلف، دیدگاه‌های متفاوتی دهند و نمایشگر مفاهیم گوناگونی باشند.

دایره‌ها

 «کتاب جنگل» (۱۹۶۷)

دایره به‌دلیل ظرافت و لطافتی که دارد، اغلب «زنانه» در نظر گرفته‌ می‌شود. دایره، بی‌خطر، ساده و حتی گاهی صمیمی جلوه می‌کند. خمیدگی و گِرد بودن آن، شما را به یاد بسیاری از چیزهایی می‌اندازد که در طبیعت رویت می‌کنید: کهکشان‌ها، سیارات، ستارگان، ابرها، قطرات باران، گل‌ها و موج‌ها. همچنین می‌توان میان دایره‌ و زنانگی، مادرانگی و جوانی ارتباط برقرار کرد. از آناتومی بدن تا شکم یک زن باردار و گونه‌های سرخ و بامزه‌ی یک نوزاد.

دایره اما تنها به دلیل شباهت‌ به اشیای دنیای واقعی اهمیت پیدا نمی‌کند؛ از این شکل به صورت نمادین برای گفتگو پیرامون «تمامیت» (Completeness)، تعادل و بی‌کرانگی استفاده می‌شود. برای مثال، نماد «یین و یانگ»، ساعت و حلقه‌ی ازدواج. بنابراین منطقی است که بدن کودکان، قهرمانان و انسان‌های خوب در آثار انیمیشنی از نظر طراحی به دایره نزدیک است تا سازندگان بتوانند معصومیت، صمیمیت و به‌طور کلی ذات خوب آن‌ها را به تصویر بکشند.

مربع‌ها

«بالا» (۲۰۰۹)

مربع از این نظر نقطه‌ی مقابل دایره قرار می‌گیرد که نمایش‌دهنده‌ی چیزهای غیرطبیعی و به اصطلاح «دست‌ساز» است (چیزهای مربع‌شکل یا مستطیل‌شکل کمتری در طبیعت وجود دارد، حداقل در مقایسه با دایره‌). اما مربع لزوما منفی نیست و می‌تواند ایستایی، ثبات و استحکام را نشان دهد یا نماینده‌ای برای چیزهای خسته‌کننده، سنتی و کلاسیک باشد.

«درون و بیرون» (۲۰۱۵)

مربع‌ها در فیلم‌ها و آثار کارتونی، پیام‌های مشابه‌ای ارائه می‌دهند، خصوصا هنگامی که سازندگان می‌خواهند تفاوت یک شی یا شخصیت را با دنیای طبیعی به‌شکل محسوس‌تری به تصویر بکشند. در انیمیشن «بالا»، شخصیت «کارل» (پیرمرد قصه) براساس تعدادی مربع و شخصیت «راسل» (کودک قصه) براساس تعدادی دایره طراحی شده‌ است. از طراحی هندسی کارل می‌توان برداشت‌های مختلفی داشت، از جمله اینکه به نقطه ایستایی رسیده و منزوی است. در مقابل، راسل نماد جوانی و مسرت در نظر گرفته می‌شود. یک مثال دیگر، شخصیت «خشم» در انیمیشن درون و بیرون است که او هم مربعی طراحی شده است. خشم در مقایسه با شخصیت‌های دیگر فیلم، از نظر سنی هم پیرتر است.

مثلث‌ها

«زیبای خفته» (۱۹۵۹)

یک شکل هندسی تهدیدآمیز! اکثر کودکان وقتی می‌خواهند یک هیولا را نقاشی کنند، دندان‌های او را مثلثی‌شکل می‌کشند. این دیدگاه‌ها نشئت‌گرفته از «نوک‌تیز» بودن آن است که به دلایل مختلف، ترس را در ما زنده می‌کند و باعث سوءظن و بدگمانی می‌شود. اکثر شخصیت منفی‌های دنیای انیمیشن این‌گونه طراحی شده‌اند تا تکلیف مخاطب با آن‌ها سریعا مشخص شود.

البته مثلث یک ویژگی جالب دارد که در مربع و دایره غایب است. این شکل گاهی می‌تواند مثبت هم باشد؛ برای مثال همانند کوه، به نماد پایداری تبدیل یا همانند اهرام سه‌گانه‌ی مصر، شکوهمند توصیف شود. اما اگر این شکل را وارونه کنید، گاهی حس بسیار بدی منتقل می‌کند و استرس را در وجود شما پدید می‌آورد.

پس به‌طور خلاصه، مغز به اشکال هندسی در انیمیشن‌ها یک معنای انتزاعی می‌بخشد و فیلم‌سازان از این پدیده استفاده می‌کنند تا داستان‌هایشان را روایت کنند. این مسئله در انیمیشن‌ها وضوح بیشتری پیدا کرده است زیرا انیماتورها این فرصت را دارند تا شخصیت‌ها را از هر شکلی که می‌خواهند، بسازند.

شخصیت‌های شیطانی، شبیه کی‌کی هستند و ویژگی‌های تیز بودن در طراحی آن‌ها به چشم می‌خورد؛ از گوش یا دماغ تیز تا انگشتان کشیده (همانند «مالیفیسنت» در «زیبای خفته»). در سوی دیگر، شخصیت‌های دوست‌داشتنی، همانند بوبا طراحی می‌شوند؛ لطیف و دایره‌ای شکل. همانند «بالو» در انیمیشن «کتاب جنگل» که حتی از نامش مشخص است که هیچ خطری ندارد یا یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های تاریخ انیمیشن را می‌توانید با سه دایره، در کمتر از چند ثانیه ترسیم کنید

مغز ما به شکلی طراحی شده که چیزهای نوک تیز را خطرناک‌تر ببیند. در فیلم «دیکتاتور» با بازی «ساشا بارون کوهن» به این نکته اشاره شده است؛ جایی که «علاءالدین» به دانشمند طراحِ موشک‌های هسته‌ای می‌گوید: «نوک‌ [موشک] خیلی گِرد است، باید نوک‌تیز باشد. گِرد، ترسناک نیست. نوک‌تیز، ترسناک است».

مخاطب از این شخصیت‌ها تأثیر می‌گیرد و یک فیلم‌ساز ماهر با درک درست این حقیقت، قادر است تا عمق بیشتری به شخصیت‌هایش ببخشد. یک مثال خوب، سکانسی از انیمیشن «رتاتوی» است که شخصیت منفی داستان، «آنتون ایگو» پس از امتحان کردن غذا، ناگهان از یک کی‌کی به یک بوبای شکننده و آسیب‌پذیر تبدیل می‌شود.

اهمیت اشکال هندسی در فیلم‌ها

«جنگ ستارگان: قسمت ۴ – امیدی تازه» (۱۹۷۷)

تا اینجا به اشکال هندسی در انیمیشن‌ها پرداختیم اما آن‌ها در فیلم‌ها نیز نقشی کلیدی دارند. آیا تصادفی است که نقاب «دارث ویدر» در «جنگ ستارگان» به‌شکل فوق طراحی شده و «لرد دارک هلمت» در فیلم «توپ‌های فضایی»، که یک نسخه‌ی پارودی از دارث ویدر است، از طراحی دایره‌شکل استفاده می‌کند؟ بررسی حضور فعالِ اشکال هندسی در آثار سینمایی خود مقاله‌ی جداگانه‌ای می‌طلبد اما در ادامه چند مثال از آن را می‌توانید مشاهده کنید.

 

«روانی» (۱۹۶۰)

«شگفت‌انگیزان» (۲۰۰۴)

گاهی در آثار سینمایی، شخصیت‌ها را درون یک کادر مربعی یا مستطیلی مشاهده می‌کنیم که معانی خاصی دارد. برای مثال فیلم‌ساز می‌خواهد نشان دهد که شخصیت در موقعیت فعلی خود گرفتار شده و زیر فشار است. برای مثال در نمای بالا از شگفت‌انگیزان، قهرمان قصه، «باب پار» که از ابرقهرمان‌بودن بازنشسته شده است و حالا شغل اداری دارد، از این وضعیت رضایت ندارد و علاوه بر چهره‌اش، فیلم‌ساز با قرار دادن او در یک مستطیل، این «زندانی بودن» را به ما نشان می‌دهد. در نمای دیگری از همین انیمیشن، باب پار در دفتر کارش به تصویر کشیده می‌شود که آنجا هم درون یک مربع قرار گرفته است.

«۲۰۰۱: ادیسه‌ فضایی» (۱۹۶۸)

«۲۰۰۱: ادیسه فضایی» (۱۹۶۸)

گاهی شخصیت‌ها را درون دایره مشاهده می‌کنیم که می‌توان برداشت‌های مختلفی از آن داشت. برای مثال، فیلمساز از دایره استفاده می‌کند تا این حس را به مخاطب بدهد که شخصیت‌‌ها تحت‌تعقیب قرار دارند یا کسی در حال جاسوسی از آن‌ها است. این مسئله را در ادیسه‌ فضایی تماشا می‌کنید. هوش مصنوعی و آنتاگونیست قصه، «هال ۹۰۰۰» شخصیت‌ها و گفتگوهای آن‌ها را زیر نظر دارد و «استنلی کوبریک» با استفاده از دایره، این حقیقت را به ما عرضه می‌کند.

«اگه می‌تونی منو بگیر» (۲۰۰۲)

«زیبای آمریکایی» (۱۹۹۹)

استفاده از خطوط افقی یا عمودی هم می‌تواند بُعد تازه‌ای به فرم بصری اثر اضافه کند. برای مثال این حس را ایجاد کند که شخصیت‌ها در زندگی شخصی یا یک موقعیت بد اسیر هستند. در تصویر فوق از فیلم زیبایی آمریکایی، «سام مندس» وضعیت روانی و شغلی قهرمان قصه، «لستر برنهام» را به‌شکلی هوشمندانه، با قرار دادن تصویر وی در نمایشگر رایانه‌ نشان می‌دهد.

بنابراین، اشکال هندسی تنها برای معنا بخشیدن به شخصیت‌ها در انیمیشن‌ها استفاده نمی‌شوند بلکه می‌توانند در داستان‌گوییِ بصری نقش داشته باشند. علاوه‌‎براین، فیلم‌سازان در زمینه‌ی فیلم‌برداری و طراحی میزانسن هم به‌صورت فعال از این شکل‌ها استفاده می‌کنند. برای اطلاعات بیشتر، می‌توانید این مقاله‌ی تخصصی وب‌سایت «پرو ویدیو کوالیشن» را مطالعه کنید.

///. 


منبع: دیجی‌مگ