چارسو پرس: پردیس تئاتر تهران اواسط دهه 90 با صرف بودجه حدودا 250 میلیارد تومانی در زمینی به مساحت 25 هزار و 200 مترمربع و با زیربنای 18 هزار و 261 مترمربع واقع در منطقه 15 تهران احداث شد.
مدیرعامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران همان زمان ایجاد مجموعه سالنهای تئاتر حرفهای با امکانات حرفهای در سطح شهر و کشور، امکان استفاده عموم مردم از سالنهای حرفهای، افزایش سرانه فضاهای فرهنگی در محدودههای جنوبی شهر تهران، ایجاد سالن آمفیتئاتر روباز با قابلیت اجرای تئاترهای مختلف خیابانی و تعزیه، امکان برگزاری تئاترهای موزیکال در سالن تئاتر حرفهای 1000 نفره را از جمله مهمترین اهداف راهاندازی پردیس تئاتر «حرفهای» خاوران عنوان کرد. رویکردی که البته در حد حرف باقی ماند و تا همین امروز جز روی کاغذ، هرگز محقق نشده است. پردیس تئاتر تهران نه در بحث مدیریتی حرفهای است و نه از مشخصات فنی سالنهای حرفهای بهره دارد. چنانکه دکتر علی رفیعی، کارگردان شناخته شده تئاتر ایران همان دوران احتمالا برای هزارمین بار به مسوولان یادآوری کرد که به وقت چنین تصمیمگیریهایی یا حداقل هنگام نقشهکشی و اجرایشان با هنرمندان و کارشناسان متخصص هر حوزه مشورت صورت گیرد. شهرداری تهران در گذشته -و البته امروز- هزینههای هنگفتی صرف هدفگذاریهایی کرده و میکند که دستاورد ملموس و مشخصی برای جامعه به دنبال نیاورده. نمونهاش همین اتفاقی است که با صرف بودجه خیرهکننده در منطقه خاوران رخ داد؛ در حالی که همان زمان با چنین بودجهای امکان احداث و راهاندازی 250 سالن تئاتر مشابه سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر وجود داشت!
در منطقه 22 شهرداری هم فضای بیاستفاده مانده «شهر آفتاب» ساخته شد و مدیران تلاش دارند به زور هم که شده برای این مکان بهانه استفاده بتراشند! یا با صرف هزینهای چندمیلیاردی در خیابان شریعتی تهران مجموعه فرهنگی «صبا» بنا گذاشته شد که تا همین امروز ظرفیت خاصی جز یک سازه به مجموعههای تئاتری و فرهنگی- هنری پایتخت نیفزوده است.
در مقایسه با دیگر بناهای فرهنگی زیرنظر شهرداری تهران پردیس تئاتر خاوران (تهران) سرنوشت بهتری نداشته؛ تمام سالهای بعد از 95 وضعیت به همین منوال سپری شده، مگر مورد یا مواردی انگشتشمار خلاف این گفته را اثبات کرده باشد. حال در چنین اوضاعی حسین عالمبخش به عنوان اولین سخنران در ارائه گزارشی از عملکرد پردیس تئاتر تهران میگوید: «زمانی که مدیریت پردیس تئاتر تهران را به عهده گرفتم، این مجموعه با نارساییهای ساختاری روبهرو بود که با تلاش همکارانمان در این مرکز، خللی در فعالیتهای پردیس تئاتر تهران ایجاد نکرد.
البته این نقصانها در حال حاضر به حداقل رسیده است.» امین اشرفی، سرپرست جدید پردیس تئاتر تهران با ارایه توضیحاتی در زمینه خانه نمایش از مجموعههای جدید در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری میگوید: «سابقه آشنایی من با پردیس تئاتر تهران به برگزاری جشنواره سیمرغ برمیگردد. از کاستیهای مجموعه آگاه هستم و بر رفع آنها تا حد امکان متمرکز خواهم شد. تلاش میکنیم با تبیین برنامههای متفاوت در مجموعه، پیشرفت قابل ملاحظهای شاهد باشیم و بتوانیم با حرکتی مداوم و پیوسته این مجموعه را به جایگاه واقعی آن نزدیک کنیم.» اگر خبرنگار سوال کند جایگاه واقعی پردیس تئاتر تهران چیست؟ این مدیران چه پاسخی میدهند؟ نزدیک به 7 سال است که روشن نیست! امیرحسین سمیعی، معاون هنری سازمان فرهنگی و هنری ضمن بیان بخشی از برنامههای پردیس تئاتر تهران گفته است که «دوران کرونا هنر نمایش و چالشهای این حوزه را به خصوص در فضای مجازی نشان داد، چون این هنر به شدت به حضور مخاطب وابسته است ولی خوشبختانه در این زمان پردیس تئاتر تهران با عملکردی متفاوت در این حوزه کارنامه قابل قبولی از خود ارایه داد.» نخست آنکه هیچگاه گزارش دقیقی از عملکرد مجموعه ارایه نشده است.
پردیس تئاتر تهران ۴ سالن نمایش تجربی با گنجایش ۱۵۰ نفره دارد و یک سالن ویژه نمایشهای عروسکی؛ یعنی حدود 600 تا 700 صندلی که جمع و تفریق ساده نشان میدهد در تمام این سالها باید میزبان مخاطبان میلیونی میبود؛ ولی کسی خبر ندارد تاکنون میزبان چند تماشاگر بوده؟ (منظور نمایشها و جشنوارههای غیرسفارشی و اصطلاحا غیراتوبوسی است.) «پردیس تئاتر تهران» دارای کارگاههای ساخت دکور، کارگاه خیاطی، سالنهای تمرین، اتاق گریم و دیگر امکانات جانبی و فضاهای پشت صحنه است.
سالن نمایش تئاتر عروسکی این ظرفیت را دارد که در هر اجرا میزبان ۱۲۰ نفر از علاقهمندان به تئاتر عروسکی باشد. این مجموعه دارای فضای آمفیتئاتر روباز به مساحت ۳۵۰۰ مترمربع است که برای نمایشهای آیینی و سنتی تعبیه شده اما گزارش دقیقی از تعداد نمایشهای آیینی به صحنه رفته، دکورهای ساخته شده، لباسهای طراحی و دوخته شده به منظور استفاده هنرمندان و گروههای نمایشی و... طی 6 سال گذشته در این فضاها وجود ندارد.
سال 96 در روزنامه اعتماد تیتر زدیم: «از این چهره به آن چهره فرج است؟» این مربوط میشد به زمانی که مدیریت وقت در تلاش بود با دعوت از چهرههای سینمایی و موسیقی و تئاتری به نوعی فعالنمایی کند. تیری بود در تاریکی تا شاید اتفاق خاصی رخ دهد؛ اما گروه نو رسیده که ظاهرا مخالف جدی چنین رویکردهایی است و ضد چهرهمحوری و سلبریتیسالاری! بنابراین جا دارد حالا تیتر را تغییر دهیم به «از این مدیر به آن مدیر فرج است؟» واقعیت و عمل چیز دیگری به ما گزارش میدهد. اینکه پردیس تئاتر تهران انگار وجود ندارد! اصلا هر سال مدیر عوض کنید.
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: شورش تسلیمی