فیلم اگر چه که در فیلم‌برداری، صدا، گریم، تدوین، رنگ و نورپردازی خوب ظاهر شده اما در کارگردانی، فیلم‌نامه و بازی دارای ضعف‌های جدی است. دقایق ابتدایی فیلم مخاطب را جذب نمی‌کند، کشش نیست، کاشت، داشت و برداشت شخصیت‌های داستان را نمی‌بینیم، کد و مانع گذاری ندارد، عطف‌بندی ندارد، اوج ندارد و فاقد سکانس و دیالوگ برتر است.

چارسو پرس: فیلم «آه سرد»، سوژه‌ای ملتهب که دست روی قتل ناموسی می‌گذارد و تبعاتی را که گریبان بازماندگان می‌گیرد را به ما نشان می‌دهد. جامعه‌ای که قاتل را مردی غیرتمند می‌داند. جامعه‌ای که هیچ‌کس با هیچ‌کس صحبت نمی‌کند. و همین حرف نزدن‌ها انسداد ایجاد می‌کند. همین حرف نزدن‌ها ایجاد عقده کرده و گره‌ای را که با دست باز میشد، حتی با دندان هم باز نمی‌کند.

سه خطی فیلم می‌خواهد بگوید «چه می‌شود اگر در شرایط بحرانی گفت‌وگو را بر خشم، و فکر کردن را بر جهل ترجیح بدهیم»، از جنگ و آماده کردن فکری سربازان برای بالا بردن توان کشتن دشمن سخن می‌گوید و پدری که متوجه خطای بزرگ قتل شده و نمی‌خواهد فرزندش دچار این درد بزرگ بشود.

فیلم اگر چه که در فیلم‌برداری، صدا، گریم، تدوین، رنگ و نورپردازی خوب ظاهر شده اما در کارگردانی، فیلم‌نامه و بازی دارای ضعف‌های جدی است. دقایق ابتدایی فیلم مخاطب را جذب نمی‌کند، کشش نیست، کاشت، داشت و برداشت شخصیت‌های داستان را نمی‌بینیم، کد و مانع گذاری ندارد، عطف‌بندی ندارد، اوج ندارد و فاقد سکانس و دیالوگ برتر است.

قهرمان و ضد قهرمان را اگرچه ضعیف ظاهر کرده اما ارزش و ضد ارزش را خوب به تصویر کشیده است. دیالوگ پردازی ضعیف است، شعاری است، اطلاعات را یکجا فاش می‌کند، روان نیست و کشمکش ندارد. طراحی صحنه و لباس فیلم هیچ نکته مثبتی ندارد، فاقد روان‌شناسی رنگ است، منطقه‌ای کوهستانی که هیچ اطلاعاتی از پی‌رنگ به ما نمی‌دهد. لباس‌هایی که مطابق با صحنه نیست. و ما را با میزانسنی ضعیف مواجه می کند.

درباره «آه سرد» و تلاش برای جلوگیری از چرخه خشونتفیلم سینمایی آه سرد

 

کارگردان به کاشت ثابت دوربین بسنده کرده، و هیچ خلاقیتی ندارد، گویی برای مستند طبیعت‌گردی تصویر برداشته است که نتوانسته نقش لازم را از بازیگران بیرون بکشد و همین ما را با نقش‌آفرینی ضعیف بازیگران مواجه کرده است.

معیار ما در بازی، علی باقری عزیز هست، که همه از قدرت نقش‌آفرینی او مطلع هستیم. وقتی نقش او درست از آب در نمی‌آید، متوجه می‌شویم که آزادی لازم به بازیگران داده نشده و همین نقطه شکست در فیلم است.

شاید همین باعث شده جوهر کلام نویسنده توسط بازیگران پیدا نشود، نقش برای بازیگران شخصی نشده و با آن زندگی نمی‌کنند، در فیلم شاهد ریتمی یکنواخت و استفاده بیخود از کلمات هستیم، تلفظ واژه ها و گویش متعلق به زبان بازیگر نیست، کیفیت سخنوری پایین است، کلام صادقانه نیست، ساده و روان نیست، بازیگر نقش را از آن خود نمی‌کند و به الگوهای مکرر بسنده می شود.

شخصیت‌ها دارای صلیب و انقباض جسم هستند. صدا و حرکات بدن آنها مطابق با صحنه و متن نیست. ما بازیگران فرعی را آزادتر از بازیگران اصلی می‌یابیم.

هر آنچه از ۲۴ فیلم «سودای سیمرغ» می‌دانیم

بیشتر بخوانید: صفحه ویژه جشنواره فیلم فجر


منبع: خبرگزاری ایرنا
نویسنده: لقمان مدائن