چارسو پرس: بعضی از سوژهها تک کار هستند ولی برخی سوژهها هم در هر جامعهای ظرفیت بارها و بارها استفاده در آثار هنری ازجمله فیلم را میتوانند داشته باشند. اینگونه سوژهها معمولا بار دراماتیک قابل توجهی در خود دارند. ماجرای حضور جمعی از شهروندان جوان و میانسال ایرانی در اردوگاه اشرف عراق از این دسته سوژههاست که بسیار این استعداد را داشت که دستمایه فیلمهای موفق حتا در عرصه بینالمللی قرار گیرد؛ اما واقعیت این است که ما از این پتانسیل هم مانند بسیاری از موردهای دیگر، خوب نتوانستیم استفاده کنیم.
برای نمونه حتا یک فیلم مستند به نام «دخترم سمیه» داشتیم با دیتاهای تصویری بینظیری که مدت زمان بیش از ۲ دهه از زندگی سوژههای قصه را در خود داشت. این فیلم اگر یک تدوین و پروداکشن هزینهبر اما با استاندارد بالا را به کار میگرفت، در عرصه جهانی هم میتوانست بدرخشد و البته که تاثیرگذار باشد.
یک مسأله موثر دیگر در این مسیر، این است که نحیف بودن بدنه سینمای سیاسی ما موجب میشود، سوژههایی از این دست، درنهایت اگر هم ساخته میشوند، در بستر نهادهای خاص حاکمیتی ساخته شوند و این امر به خودی خود چند تاثیر دارد. علاوه بر تاثیرهای گوینده سخن (من قال)، در مواجهه عمومی، با اصل سخن (ما قال)، معمولا این دسته از آثار، با توجه به چشمانداز کارکردی درون و بین نهادی که برای آنها در نظر گرفته میشود، در ساخت، بیشتر به ساحت تله فیلم نزدیک میشوند، تا فیلم سینمایی. «سرهنگ ثریا» که در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده، از این دسته است.
«سرهنگ ثریا» در قابها نیز مانند تعدادی دیگر از فیلمهای حاضر در جشنواره، بیشتر یک تله فیلم است. این بدان معناست که اینگونه فیلمها در محتوا نیز ممکن است به نوعی از تک گویی منجر شود که این احتمال در فیلم مورد بحث ما محقق شده است. همین تکگویی لوکیشن آن را هم محدود کرده است. البته طراحی صحنه قابل قبول که قاعدتا در مکان دیگر غیر از جغرافیای واقعی نیز احداث شده، از نقطههای مثبت فیلم است. اما به هر حال تک گویی در هر فیلم موجب میشود که بار دراماتیک قصه تحت تاثیر قرار گیرد.
فیلم در بازیگری هم به نوعی از همان مونوپول رسیده است. ژاله صامتی با همان ویژگیهای فنی همیشگیاش، نوعی از بازی را ارایه کرده که عملا کل فضای فیلم تحت تاثیر اوست. هرچند در عالم واقع نیز شخصیت ارایه شده توسط بازیگر مابه ازای بیرونی به همانگونه که او نقش آفرینی میکند داشته باشد اما به هر حال موضوع فرامتنی به مخاطبی که قرار است با فیلم ارتباط برقرار کند یا منطق فیلمسازی، ارتباطی ندارد. برخی از بازیگران سینمای ایران در عین حالی که توانایی های فنی در ایفای نقش دارند، بسیار متمایلند که نقش آفرینی های اغراق شده داشته باشند. این وظیفه کارگردان بهعنوان بازیگردان است که نمک غذا را باید کنترل کند. برای نمونه، مریلا زارعی در فیلم «شیار» نیز مطمئنا این استعداد را داشت که نقشش را بسیار اغراق آمیزتر اجرا کند.
با این حال، بازی ژاله صامتی در مقام یک مادر در این فیلم بر مخاطب خود تأثیر محسوسی میتواند بگذارد، همانطور که بر هیات داوران هم به احتمال زیاد، دستکم در حد نامزدی دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگری، تاثیر خواهد گذاشت.
هر آنچه از ۲۴ فیلم «سودای سیمرغ» میدانیم
بیشتر بخوانید: صفحه ویژه جشنواره فیلم فجر
منبع: خبرگزاری ایسنا
نویسنده: علیرضا بهرامی