فیلمسازان ایرانی هنگام ساختن پرتره شخصیت‌های ملی، بیشتر تحت تأثیر این رویکرد قرار می‌گیرند که انگار هرچه انتخاب بازیگر و گریم او به شخصیت‌های واقعی تاریخی نزدیک باشد و هرچه رویدادهای واقعی، واقعی به تصویر کشیده شده باشند، کار موفق‌تر است.

چارسو پرس: یک پرتره دیگر در جشنواره فیلم فجر، از شخصیت‌های دفاع مقدس و همان بحث‌های همیشگی. 

فیلمسازان ایرانی هنگام ساختن پرتره شخصیت‌های ملی، بیشتر تحت تأثیر این رویکرد قرار می‌گیرند که انگار هرچه انتخاب بازیگر و گریم او به شخصیت‌های واقعی تاریخی نزدیک باشد و هرچه رویدادهای واقعی، واقعی به تصویر کشیده شده باشند، کار موفق‌تر است.

این درحالی است که براساس همان مبناهای زیبایی‌شناسانه که می‌بینیم در آثار مشابه و البته موفق خارجی هم به خوبی مورد توجه قرار می‌گیرند، فیلمی موفق‌تر است که پرداخت دراماتیک موفق‌تری داشته باشد. در اینگونه آثار اتفاقا یک بخش فرعی از داستان تاریخی است که نبض اصلی قصه را به دست می‌گیرد و با به کارگیری چاشنی خیال، واقعیت‌های وجود شخصیت اصلی و واقعی داستان، زیر چتر همان داستان فرغی، با قدرت درام خوب، پرداخته می‌شوند.

اما در فیلم «غریب» که در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، برعکس است؛ فیلمی که کاملا تحت تاثیر حضور، گریم و نقش‌آفرینی قابل پیش‌بینی «بابک حمیدیان» در نقش شهید «محمد بروجردی» فرمانده سپاه غرب کشور و معروف به «مسیح کردستان» - است و از فقر قصه رنج می‌برد.

درباره فیلم «غریب»؛ در خدمت و غفلت ادبیات فیلم سینمایی غریب

 

در حدود یک ساعت ابتدایی این اثر سینمایی بیش از ۲ ساعته، فیلم از یک‌ سرگشتگی و پراکندگی رنج می‌برد که در جریان ایجاد تشتت، ارتباطی بین مخاطب با فیلم برقرار نمی‌شود. پرداخت شخصیت‌های عجولانه و ردیف کردن نام تعدادی از شخصیت‌های مشهور و موثر در سال‌های ابتدایی بعد از انقلاب، آن‌هم در چند جمله و دیالوگ گذرا، به ایجاد این فضا دامن زده است.

کلیت قصه نیز سوای به‌کارگیری سکانس‌های متعدد تیراندازی، مفهوم مهمی را برای مواجهه و دریافت بیننده، فراهم نمی‌کند. این درحالی است که موضوع «کردستان» با وجود گذر چند دهه ، همچنان آنقدر اهمیت دارد که به دغدغه ذهنی تمامی مردم جامعه تبدیل شود.

به هر روی هرچند برخلاف فیلم «های پاور» - دیگر فیلم حاضر در این جشنواره با موضوع زندگی شهید «منصور ستاری» - از سطح کیفی متوسطی برخوردار است که دست‌کم قابل ارایه به مخاطبان در جایگاه‌هایی است اما واقعیت مهم و قابل تامل این است که درباره شهید «محمد بروجردی» هم فیلمی ساختیم که شایستگی و تاثیرگذاری مطلوب را ندارد؛ با وجود آنکه به هر حال کارگردانش از تجربه و توان لازم برخوردار بوده و ظاهراً سرمایه هم فراهم بوده است.

یکی از وجه های قابل تامل فیلم «غریب» مواجهه‌اش با ادبیات بوده است. در پایان فیلم و در تیتراژ، با صدای بابک حمیدیان (شهید بروجردی) غزلی از «وحشی بافقی» خوانده می‌شود که با وجود چند لغزش در خوانش، اقدامی تاثیرگذار و قابل تحسین است اما شاید اگر ادبیات در دیگر جاهای فیلم نیز حضور داشت، ازجمله در دیالوگ‌نویسی ها و اصل قصه نیز از مشاوره یک داستان‌نویس بهره گرفته می‌شد، حاصل کار قطعا بهتر بود. واقعا چه اشکالی دارد چنین فیلم‌هایی از مشاوره نویسندگان و حتا شاعران استفاده کنند؟

هر آنچه از ۲۴ فیلم «سودای سیمرغ» می‌دانیم

بیشتر بخوانید: صفحه ویژه جشنواره فیلم فجر


منبع: خبرگزاری ایسنا
نویسنده: علیرضا بهرامی