چارسو پرس: از وقوع جنگ تحمیلی با هدف نمایش ایثارگریها و رشادتهای مردم و نظامیان و تلاشی که آنها در راستای حفظ کیان کشور داشتند و نیز بهمنظور بالا بردن روحیه و افزایش حس وطنپرستی، فیلمهای بسیاری در ژانر جنگی و با عنوان فیلمهای دفاع مقدس ساخته شد. غالب فیلمهای ساختهشده در سالهای اولیه این رخداد، کیفیت کافی در ساختار و محتوا نداشتند و در بسیاری موارد، شعارزده و در اجرا غلوآمیز بودند البته در آن سالها آثار قابلتوجهتری همچون عقابها (ساموئل خاچیکیان)، مهاجر (ابراهیم حاتمیکیا) و ... نیز در لیست آثار موفق قرار گرفته بودند.
در سالهای بعد و از اواخر دهه هفتاد، فیلمهای این حوزه از درجه کیفی بالاتری برخوردار شدند و توجه به موضوعات پس از جنگ نیز جزو مهمترین فاکتورها و طرحهای داستانی فیلمنامهها قرار گرفت. آثاری همچون مزرعه پدری (رسول ملاقلیپور)، دوئل (احمدرضا درویشی)، لیلی با من است (کمال تبریزی)، بوی پیراهن یوسف (ابراهیم حاتمیکیا) و ... از آثار موفق سالهای مورداشاره هستند.
فیلمنامهنویسان و کارگردانان بسیاری از این فیلمها به پیرنگ روایی عاشقانه توجه داشتهاند و تلاش کردهاند با تزریق داستانی عاشقانه در گیرودار جنگ (یا حتی پس از آن با موضوعی مرتبط با جنگ) ضمن رسیدن به مسیر معنایی و ساختاری موردنظر، به مؤلفههای ملودرامهای عاشقانه نزدیک شوند و برای مخاطب، جذابتر و به اصطلاح مخاطبپسندتر شوند. اتاقک گلی، از همین روش برای جلب نظر مخاطب استفاده کرده است و تلاش میکند با نمایش برشی از عملیات مرصاد، داستان راننده کامیون عاشقی را به تصویر بکشد که برای نجات خانواده و همروستاییهای خود در میان نیروها و رزمندگان لشکر 27 قصد نجات زنانی را دارد که در اتاقکی گلی گرفتار شدهاند.
در واقع فیلم در اقدامی درست تلاش میکند بهجای نمایش دادن صرف صحنههای جنگی و تأکید بر نحوه پیروزی و پیگیری جنگ، داستانی عاشقانه در طول فیلم را دنبال کند و بدین گونه مخاطب را با خود همراه کند. شاهو (با نقشآفرینی تورج الوند) که نتوانسته است برای عروسی با خزال (با نقشآفرینی آناهیتا افشار)، برادرش مراد را راضی کند با کامیون خود راهی جاده میشود و در میانه راه متوجه حضور نیروهای نظامی میشود و به همراه آنها به روستای خود بازمیگردد. او در آنجا با حمله نیروهای منافقین به کشور مواجه میشود و تلاش میکند با کمک به آنها مقدمات آزادی معشوق و خانواده خود را فراهم کند.
اما به واقع مشکل اصلی فیلم اتاقک گلی همان نکته و آفتی است که در بالا و در تشریح مشکلات مضمونی و ساختاری فیلمهای دهه شصت و هفتاد بدان اشاره شد. یکی از مهمترین نکات در زمان ساخت فیلم (بهویژه درخصوص فیلمهای دفاع مقدس) رویکرد همگانی و توجه به اقبال عمومی و پرهیز از شعارزدگی و نزدیک شدن به فیلمهای دهه مذکور است. برای مثال در جشنواره گذشته، فیلم موقعیت مهدی (هادی حجازیفر) یکی از فیلمهای موفق و تأثیرگذار این حوزه است که توانست با اقبال عمومی آحاد مردم مواجه شود؛ فیلمی که ضمن اشاره به داستان عاشقانه مهدی باکری و همسرش، در شش پرده، داستان حضور او در عملیات خیبر را بازگو میکند.
اما اتاقک گلی، در توضیح روایت و بسط داستان عاشقانه و ورود آن به عملیات و در هیاهوی مرصاد، ضمن تأکید بر رویکردی شعارزده، برای بازگو کردن داستان عاشقانه خود به شیوههای بازنمایی تصویری گلدرشت و خامدستانه اکتفا میکند و امکان تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب جدی سینما را از دست میدهد. هرچند تلاش گروه بازیگران فیلم (که غالب آنها از بازیگران غیرچهره و بومی هستند) بهویژه تورج الوند که در جشنواره گذشته نقشآفرینی قابلتوجهی در فیلم نگهبان شب (رضا میرکریمی) داشت و نیز آناهیتا افشار که با زندگی با چشمان بسته (رسول صدرعاملی) به سینما آمد و در ویلاییها (منیر قیدی) نقشآفرینی قابلقبولی داشت توانستهاند تا اندازه زیادی به فیلم کمک کنند.
اتاقک گلی با وجود مشکلاتی که در جلوههای ویژه میدانی و بصری و نیز فیلمنامه خود دارد میتواند در تدوین مجدد و حذف چند پلان و سکانس، فیلم قابلقبولتری باشد و توجه گروه مخاطبان بیشتری را به خود جلب کند.
هر آنچه از ۲۴ فیلم «سودای سیمرغ» میدانیم
بیشتر بخوانید: صفحه ویژه جشنواره فیلم فجر
منبع: خبرگزاری تسنیم
نویسنده: پارسا آتش پر