نگاهی به سریال سازی های اخیر صداوسیما نشان می دهد که این رسانه در سالهای اخیر استعدادهای شگرف خود را در فراری دادن مخاطبان به منصه ظهور می رساند.

چارسو پرس: تقریباً از اواسط دهه هشتاد با پخش چند سریال پرمخاطب طنز رمضانی رویه صدا و سیما بر ساخت سریال‌های طنز شکل گرفت که به شدت مخاطب داشت، به حدی که با گذشت حدود ۲۰ سال هنوز هم آن سریال‌ها مخاطبان خودشان را حفظ کرده‌اند و مردم معتقدند که صدا و سیما درحال حاضر غیر از آن سریال‌ها، محتوای طنز پرمخاطب دیگری برای پخش ندارد.

رویه پخش این سریال‌های طنز در ماه مبارک رمضان باعث شد که ذائقه مردم ایران در این ماه با دیدن سریال‌های طنز شکل بگیرد، حال بر همین اساس سوال پیش می‌آید که آیا این روند خود خواسته بوده یا ناخواسته؟ چرا در سال‌های بعد صدا و سیما نتوانست آن رویه را حفظ کند و ظاهرا در این زمینه موفق نبود؟

در همین راستا با یک کارشناس رسانه به گفت‌وگو پرداختیم تا اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنیم.

سعید ارجمندفر در گفتگو با ایسنا عنوان کرد: سریال‌هایی که برای ماه مبارک رمضان توسط سازمان صدا و سیما تولید شد در چند ژانر طنز، معرفتی، روابط خانوادگی، اصلاح کنش‌ها، اصلاح سبک زندگی غلط و غیره طراحی شده بود، از میان تمامی این فیلم‌ها ژانر طنز محبوبیت بیشتری پیدا کرد که دلیل این محبوبیت دو مورد می‌تواند باشد؛ اول اینکه در شبهای ماه مبارک رمضان به دلیل نشست‌هایی که خانواده‌ها بعد از خوردن افطار دارند و دور هم جمع می‌شوند فرصت مناسبی می‌بینند که غم‌های خود را به نوعی برای مدت کوتاهی فراموش کنند و آن بشاشیتی که در ماه مبارک رمضان کم رنگ شده را به این صورت جبران کنند.

وی افزود: البته این یک اشتباه معرفتی است که ما فکر می‌کنیم بشاشت ماه مبارک رمضان صرفاً به خاطر این نشست‌ها است؛ این درست است که آن نوری که در این ماه میان روزه‌داران و مومنین در جریان است دلیل این بشاشیت می‌شود اما بیشتر در قالب شوخی‌ها و تفریحات در فاصله افطار تا سحر به تصویر کشیده می‌شود.

کارشناس رسانه توضیح داد: این خطای راهبردی که در فهم و مفاهمه عمومی مردم وجود دارد باعث می‌شود که در انگار رسانه خودش را به صورت طنز جلوه بدهد و در خود ماه مبارک رمضان این طنزهای رمضانی محبوبیت بیشتری پیدا کند و از طرفی هم به دلیل اینکه این سریال‌ها کار خود را تحت عنوان ژانر طنز انجام می‌دهند اما در کنار آن به مسائل مختلف دیگری همچون سبک زندگی، مشکلات جامعه، مسائل اقتصادی و اجتماعی و یا مسائل دیگر می‌پردازند و از آنجایی که ویژگی ژانر طنز عامه پسند بودن آن است و محدود به زمان خاصی نیست، باعث می شود تکرار بیشتری داشته باشد؛ به این معنا که این طرح‌ها وابسته به زمان پخش خاصی نیستند و می‌توانند در زمان‌ها و موقعیت‌های مختلفی پخش شوند به همین خاطر از جهت ارزش گذاری‌هایی همچون کثرت مخاطب و اقبال مردمی غالباً ژانر طنز از الباقی ژانرها پیشی می‌گیرد.

وی ادامه داد: به همین علت طبیعتاً سازمان صدا و سیما با بررسی کنشگری و بررسی آماری نسبت به این نوع سریال‌ها، به سریال‌های طنز ارزش و جایگاه ویژه‌ای می‌دهد چرا که مخاطبان بیشتری به خود اختصاص می‌دهد.

ارجمندفر در خصوص کمرنگ‌تر شدن روش و رویکرد پخش سریال‌های طنز در سال‌های اخیر توسط صدا و سیما، اینگونه اظهار کرد: این روند نزولی در پخش سریال‌های طنز جدید به این دلیل بود که اولاً نقدهای بسیاری بر پخش سریال‌های رمضانی شد و هم این که خود سازمان صدا و سیما به این مفاهمه رسید که فرصت معنوی ماه مبارک رمضان در حال تبدیل شدن به یک فرصت عوام گرایی است و گزینه طنز جلوه بیشتری پیدا کرده، همچنین تیم‌هایی که مشغول تولید سریال‌های طنز بودند تقریباً تبدیل به تیم های تکراری و ثابت شده بودند.

وی ادامه داد: هنگامی که این موارد را کنار هم می‌گذاریم، به نظر می‌رسد که سازمان صدا و سیما به این نتیجه رسیده است که یک تحول در پخش سریال‌های ماه مبارک رمضان ایجاد کند، اما اینکه آیا این تحول تحول درستی بود و آیا توانست جایگزین مناسبی پیدا کند بحث دیگری است؛ به نظر من صدا و سیما حتی با پخش سریال‌هایی که به صورت معنوی ساخته شد و معنویت گرا بود نتوانست مخاطبین را جذب خودش کند و نهایت جذبی که صورت گرفت در طول یک ماه پخش و یک بار پخش بود و نتوانست به کرات این پخش‌های مختلف را برای خو حفظ کند.

این کارشناس رسانه تصریح کرد: در مقایسه این سریال‌ها با برخی از سریال‌های خارجی می‌بینیم که سریال‌های خارجی در بحث معنویت گرایی به حدی محبوبیت پیدا کرده‌اند که دیدن آنها به کرات هم برای فرد خسته کننده نمی‌شود، با وجود اینکه شاید اساساً غلط و علمی تخیلی باشند اما جذابیت کافی را برای جذب مخاطب دارا هستند.

وی افزود: برخی نیز بر این باورند سریال‌هایی با محتوای دینی و اعتقادی بین مردم محبوبیت کمتری دارند که من با این نظر موافق نیستم؛ به عنوان مثال سریال یوسف پیامبر محبوبیتی بین‌المللی پیدا کرد و هنوز هم توسط صدا و سیما بازپخش می‌شود و همچنان مخاطبان خودش را دارد.

ارجمندفر ضمن بیان اینکه در سال‌های اخیر سریال‌هایی که در ماه مبارک رمضان با محوریت معنویت‌گرایی ساخته شد، نتوانست مخاطب را برای تکرار پای تلویزیون حفظ کند هرچند برای پخش اول مخاطبان خودش را داشت، خاطرنشان کرد: به طور کلی اگر بخواهیم در خصوص صدا و سیما صحبت کنیم علت عمده‌ای که باعث شد پخش سریال‌های طنز کمرنگ‌تر شود و در مقابل هم سریال‌های جدیدی که ساخته شد نتوانست آن محبوبیتی که باید را ایجاد کند، ضعف داستانی است و طبق گفته‌های کارگردانان و تهیه کنندگان برای ساخت فیلم‌های جایگزین سریال‌های طنز کمبود داستان و فیلمنامه داریم اما لازم به ذکر است که بدانیم متاسفانه نویسندگان ما هیچگونه همت مضاعفی در این زمینه ایجاد نکرده‌اند که بخواهد با یک نگاه کاملاً دینی، تحولات زندگی انسان را به نمایش بکشند و این ضعف ساختاری صدا و سیما در زمینه سریال سازی محسوب می‌شود.

وی افزود: به عنوان مثال یک سریال ترکیه‌ای با محوریت اعتقادی به دلیل تنوع داستانی هرچند که آمیخته با خرافات است، محبوبیت بسیاری پیدا می‌کند و مردم بدون اینکه محتوای غلط آن را متوجه شوند از آن استقبال می‌کنند.

این کارشناس رسانه گفت: غیر از مقوله فیلمنامه و داستان و روایت، ضعف دوم این قضیه کمبود بودجه برای ساخت این سریال‌ها است؛ همانطور که می‌دانیم که در یک برهه زمانی خاص صدا و سیما با ضعف بودجه مواجه شد و مجبور به ساخت سریال‌هایی بود که باز پخش بیشتری در رسانه داشته باشد و همین امر موجب شد از جهت آرمانگرایی خیلی با نگاه دینی ما همراه نباشد.

وی ادامه داد: یکی دیگر از عوامل ضعف صدا و سیما در این برهه زمانی استفاده از حضور تهیه کنندگان و کارگردانان قدیمی است؛ همانطور که در بدو انقلاب سبک‌های جدید فیلم سازی توسط جوان‌ها پدید آمد در حال حاضر نیز بایستی به ظرفیت‌های جدید و جوان‌ها اجازه بروز و ظهور استعداد داده شود تا در کنار تجارب افراد قدیمی، جوان‌های خوش فکر و باتجربه بتوانند مفید واقع شوند.

وی افزود: یک از هم گسیختگی در نظارت‌های جدی نسبت به محتوا مشاهده می‌شود که همین موضوع نیز به گونه‌ای می‌تواند وابسته به ضعف بودجه‌ای باشد، همچنین برخی از بازیگران نیز دیگر حاضر به ادامه همکاری با صدا و سیما به دلایل مختلف نبودند، اما با این وجود هم می‌شد به گونهای آنها را حفظ کرد و در چارچوب نظام و معارف دینی از آنها استفاده کرد و از هنرش آن بهره برد؛ اما متاسفانه توجه به این موارد در قالب سیاست‌های کلان اتفاق نیفتاد.

ارجمند فر ضمن اشاره به این موضوع که صدا و سیما به تنهایی مقصر این افت و نزول در پخش سریال‌ها نیست و وزارت فرهنگ و ارشاد شاید نقش بیشتری در این زمینه دارد، عنوان کرد: توجه به برخی بازیگران که شاید استعداد چندانی هم در زمینه بازیگری ندارند اما چهره سلبریتی شدن و دیده شدن را بیشتر داشتند و کنار گذاشتن هنرمندان قوی، خودش یک ضعف نسبت به رویکرد هنری محسوب می‌شود.

وی ادامه داد: به طور کلی هنگامی که این چند مقوله را کنار هم قرار می‌دهیم به این نکته می‌رسیم که تولیدات جدید می‌تواند تولیدات ضعیفی بوده باشد و اگر به هر دلیلی تولیدات طنز کنار گذاشته شود باید جایگزین مناسبی برای آنها در نظر گرفته شود و تقریبا می‌توان گفت ژانرها و سبک های مختلف و الگوهای موضوعی مختلف تا به الان محک خوبی خورده که با ارزیابی آنها می‌توان دید که کدام ژانر محبوبیت بیشتری داشته و از همین طریق از همان ژانر بیشتر برای سریال‌های ماه مبارک رمضان استفاده کرد تا محبوبیت جایگزین سریال‌های طنز را داشته باشد.

به طور کلی از آنجایی که از جنبه دینی نیز به ما تاکید شده که خنداندن و خوشحال کردن مومن ارزش و اهمیت بالایی دارد، باید در کنار ژانرهای دیگر به ژانر طنز هم اهمیت ویژه‌ای داد؛ در همین راستا استفاده از طنز صحیح و سالم، طنزی که باعث تخریب و توهین به شخص مقابل نشود و درون خودش دروغ و گناه نداشته باشد، باید برای مخاطبین تولید شود تا از قدرت و محبوبیت طنز در راستای معنویت‌گرایی بهره برد و ضریب محبوبیت آن را بالا برود.


منبع: خبرگزاری ایسنا