فرآیند برگزاری کنسرت‌ها در ماه‌های اخیر به گونه‌ای است که نه‌تنها گونه‌های جدی در مهجورترین شرایط ممکن به سر می‌برند، که جریان پویا و مخاطب‌دوست «موسیقی نواحی» هم وارد مرحله بحرانی شده است.

چارسو پرس: ماجرای طولانی برگزار نشدن کنسرت با محوریت «موسیقی جدی»،رفته‌رفته وارد مرحله‌ای شده که با وجود انتشار و انعکاس گزارش‌های رسانه‌ای متعدد و انتقاد کارشناسان و صاحب‌نظران حوزه موسیقی در این زمینه، هنوز اتفاق تازه‌ای برای بهبود وضعیت اجراهای زنده و تلاش برای گسترش مخاطبان در این زمینه صورت نگرفته است.

در چنین شرایطی بیم آن می‌رود تا موضوع پرچالش برگزاری کنسرت‌ها در حوزه‌هایی غیر از موسیقی پاپ، با غفلت مواجه شود و شنیدن این نوع موسیقی‌ها یا محدود به جشنواره‌های موسیقی شود و یا در قالب اجراهای بسیار محدود در سالن‌های کم ظرفیت و خالی از تماشاگر شاهد روشن شدن چراغ کم سوی این اجراها بود.

این مساله به قدری دربرگیرنده وضعیت بحرانی است که هم در حوزه مدیریت دولتی و هم بخش خصوصی که عمده فعالیت‌های خود در موسیقی را معطوف به موسیقی پاپ و سرگرمی‌ساز کرده، فعالان می‌بایست به کمک رفع این بحران بشتابند.

اگر همین چند گروه و هنرمند فعال در زمینه موسیقی نواحی هم حضور نداشته باشند، باید منتظر اتفاقات بسیار مخرب‌تری در جریان فعالیت‌های فرهنگی هنری کشور در راستای اشاعه بی حد و حصر نوعی از موسیقی که وجوه سرگرمی‌اش بر وجوه فرهنگی آن می‌چربد، باشیم.

«موسیقی نواحی» توان رقابت با «پاپ» را دارد

البته که نباید منکر لزوم اجرای کنسرت‌ها و برنامه‌هایی در حوزه موسیقی سرگرم‌کننده باشیم، اما آنچه در گزارش‌های قبلی هم بارها به آن اشاره شد، لزوم تلاش اهالی رسانه، منتقدان موسیقی، تهیه‌کنندگان، کنسرت گذاران، ناشران و مدیران مجموعه‌های دولتی و غیردولتی در حوزه موسیقی، برای حفظ و اشاعه گونه‌هایی از موسیقی است که می‌توانند به معنای واقعی کلمه عاملی برای تبیین کلیدواژه «ایران فرهنگی» باشند. طی سال‌های اخیر کمتر هنرمندی تمایل به حضور در این جریان مهم و ارزشمند داشته و ایجاد کننده شرایطی شده که باید منتظر عواقب خطرناک آن در حوزه رفتارشناسی اجتماعی و مباحثی از این دست پیرامون یک جامعه محروم‌مانده از موسیقی جدی بود.

مجموعه‌هایی چون خانه موسیقی، دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صد البته تهیه‌کنندگان فعال حوزه موسیقی می‌توانند با برگزاری جلسات کارشناسی و آسیب‌شناسانه در برون رفت از این بحران اقدامات اجرایی را انجام دهند. اگر این فعالیت‌ها با در نظر گرفتن همه ملاحظات قانونی و عرفی در این زمینه هدایت شود، قطعاً می‌توان شاهد اتفاقات بهتری نسبت به شرایط فعلی اجرای آثار مرتبط با موسیقی جدی و پرورش مخاطبان در این زمینه بود.

یکی از کانون‌ها و تجلی‌گاه‌های این جریان قطعاً «موسیقی نواحی» است؛ جریانی بسیار ارزشمند که به واسطه حضور هنرمندان پیشکسوت و جوان این عرصه در سراسر کشور می‌تواند با کمی توجه و البته به روز رسانی مطابق با سلایق جامعه امروز و در نظر گرفتن مؤلفه‌های فنی و دانشگاهی و اصولی تبدیل به ظرفیتی مهم در جهت جذب مخاطب و گسترش موسیقی جدی شود.

«موسیقی نواحی» توان رقابت با «پاپ» را دارد

یکی از نکات منفی و قابل انتقادی که در این بسته موسیقایی می‌توان به آن اشاره داشت، کم توجهی محضی است که به این جریان ارزشمند و مخاطب ساز موسیقایی وجود دارد، چارچوبی با هزاران اما و اگر رسانه‌ای و کارشناسی که اگر از قالب «جشنواره محور» یا «رویداد محور» خود خارج شود، بی تردید می‌تواند تبدیل به رقیبی جدی برای حوزه موسیقی پاپ در بخش جلب مخاطب شود.

مسیری که طی سال‌های اخیر با حضور برخی از گروه‌های فعال در این زمینه طی شده است، نشان داده که چه ظرفیت‌های بالقوه‌ای در این زمینه وجود دارد که می‌تواند تا مدت‌ها مخاطبان را به سمت سالن‌های برگزاری کنسرت جذب کند تا جریان فرهنگی و وظیفه فرهنگی موسیقی نیز این چنین وارد بحران نشود.

فضایی که پیش از این نیز در حوزه‌هایی اندیشه محور موسیقی از جمله «موسیقی ردیف دستگاهی»، «موسیقی کلاسیک» و «موسیقی تلفیقی» نیز مورد توجه و تمرکز رسانه‌ای قرار گرفته بود اما به نظر می‌آید «موسیقی نواحی» به قدری دربرگیرنده مؤلفه‌های ارزشمند و فرهنگی برای جذب مخاطب است که می‌تواند سردمدار و پیش قراول شایسته‌ای برای به حرکت درآوردن چرخ کند و روغن نزده کنسرت‌ها در حوزه‌هایی فارغ از موسیقی پاپ باشد.

نیم نگاهی به آنچه در حوزه موسیقی نواحی چه در حوزه دولتی و چه در حوزه بخش خصوصی انجام گرفته، اگرچه در برگیرنده و معرف ظرفیت‌های مهم و ارزشمند این نوع موسیقی به مخاطب بود، اما اکنون شرایط به گونه‌ای هدایت شده که همین جریان ارزشمند فقط و فقط محدود به رویدادهای چند روزه جشنواره‌ای و یا برنامه‌محوری شده که نتیجه‌ای جز نمایشگاهی شدن و موزه‌ای شدن این جریان هنری ارزشمند نداشته و موجب رشد فزاینده روندی شده که اکنون به طور تمام و کمال در اختیار موسیقی پاپ است.

«موسیقی نواحی» توان رقابت با «پاپ» را دارد

«جشنواره موسیقی نواحی ایران» کلیدواژه‌ای است که طی سال‌های گذشته اگرچه پس از سال‌ها توقف دوباره در مسیر برگزار شدن قرار گرفت و اتفاقاً هم موجب گردآوری تعدادی از هنرمندان برگزیده این گونه موسیقایی برای ارائه آثارشان شد، اما گویا ماجرا به گونه‌ای نیست که دست اندرکارانش تصمیمی برای استفاده از این ظرفیت‌ها و گنجینه‌های موسیقی برای برگزاری کنسرت داشته باشند.

توجیهاتی مانند «عدم اقبال مردم از این گونه‌های موسیقی» و «نداشتن توجیه اقتصادی» در این زمینه، بهانه مناسبی برای محدود شدن موسیقی نواحی در جشنواره‌ها شده و قرار هم نیست خارج از این چارچوب اتفاق تازه‌ای بیفتد.

این ظرفیت با کمی ایده‌پردازی درست و حمایت‌های مادی و معنوی به شدت دارای پتانسیل فراوانی برای جذب مخاطب در قالب کنسرت هاست و می‌تواند آغازگر مسیری باشد که از پس برگزاری جشنواره‌ها، هنرمندان و گروه‌های جدیدی را حتی به نظام اقتصادی موسیقی معرفی کند. آنچنان که گروه‌هایی چون «تال» به سرپرستی فرج علیپور، «لیان» به سرپرستی محسن شریفیان، «آراز» به سرپرستی رحیم شهریاری، «سازینه» به سرپرستی پیمان بزرگ نیا و تعدادی دیگر با خاستگاه موسیقی نواحی، تلاش‌های ارزنده‌ای را در حوزه جذب مخاطب تا به امروز انجام دادند و اگرچه برخی از آن‌ها جذب موسیقی پاپ شدند اما هرچه بود، متولد شده رویدادها و جشنواره‌هایی بودند که می‌توانست گروه‌ها و هنرمندان بیشتری را به مارکتینگ موسیقی معرفی کند.

در این مجال اما، رویدادهایی چون فستیوال موسیقی نواحی آینه‌دار و تعدادی دیگر از برنامه‌ها نیز بودند که در کنار برگزاری جشنواره موسیقی نواحی سعی کردند فضای متفاوت‌تری را تجربه کنند. فضایی که نشان داد که در حد و اندازه‌های استاندارد خود می‌توان شاهد استقبال مخاطبان از این گونه موسیقایی بود و اتفاقاً هم از وجوه سرگرمی‌اش در کنار وجوه فرهنگی‌اش بهره مند شد. چارچوبی که بسیاری از این رویدادهای وابسته به بخش خصوصی هم به یک باره متوقف شدند و دیگر هم به کار خود ادامه ندادند تا این جریان مهم موسیقایی در محاق کم توجهی قرار گیرد.

«موسیقی نواحی» توان رقابت با «پاپ» را دارد

براساس آنچه طی ماه‌های گذشته از طریق پیگیری‌های رسانه‌ای صورت پذیرفته اکنون بسیاری از هنرمندان و گروه‌های فعال حوزه موسیقی نواحی در کشور تنها از مسیر برگزاری جشنواره‌ها و رویدادهای محدود و کم مخاطب این حوزه می‌توانند از آنچه در موسیقی فعالیت می‌کنند، برنامه‌ها و اجراهایی را پیش روی مخاطبان قرار دهند. در حالی که اگر به واسطه حمایت‌ها و وحدت رویه‌ای که می‌تواند در این زمینه ساماندهی و برنامه‌ریزی شود می‌توان برنامه‌هایی را برای برگزاری کنسرت نه در سالن‌های چند هزار نفری که در همین تالارهای زیر مجموعه دولت و تالارهای کوچک ترتیب داد. موضوعی که می‌تواند از این پس در تفکر مدیریتی تهیه‌کنندگان فعال حوزه موسیقی، مدیران خانه موسیقی و دیگر مجموعه‌های موسیقایی نیز مورد توجه قرار گیرد و فقط شاهد صدور پیام تسلیت‌ها و دل‌نوشته های ناشی از آه و افسوس از دست دادن که از پس درگذشت دردانه‌های موسیقی نواحی ایران منتشر می‌شود، نباشیم.

به هر حال همه آنچه روایت شد، یک یادآوری رسانه‌ای به مدیریت بخش خصوصی و دولتی حوزه موسیقی است که ضمن تمرکزی دوباره به مؤلفه مهمی چون «موسیقی نواحی» که اکنون غیر از مواردی انگشت شمار فقط و فقط به جشنواره‌ها و رویدادهای مناسبی در کنار مدیران و مسئولان و البته در بعضی موارد سفرهای خارجی کم تعداد به واسطه کمک رایزنان فرهنگی محدود شده، به فکر جدی‌تری برای برنامه‌ریزی و برگزاری کنسرت‌هایی باشند که در کنار حمایت مالی و پشتیبانی لازم می‌توانند با اندکی نوآوری مبتنی بر تجربه‌های دانشگاهی و پژوهشی در حوزه جذب مخاطب هم موفق باشند.

اگر تهیه کنندگان ثروتمند موسیقی پاپ کمی از آنچه به عنوان درآمد از محل اجراهای زنده کسب می‌کنند که موضوعی اختیاری و خارج از عرفی هم نیست، به جریان موسیقی نواحی در قالب یک «زکات فرهنگی» یا «وقف فرهنگی» تزریق شود، آن گاه می‌توان به دور از این گزاره‌های رسانه‌ای که تکرار مکررات است، شاهد اتفاقات بهتری در حوزه موسیقی نواحی بود.

///.


منبع: خبرگزاری مهر
نویسنده: علیرضا سعیدی