چارسو پرس: مهمترین مولفه در خلق و ارائه آثار هنری «موضوع» و «مضمون» است. این «موضوع» در هنرهای نمایشیتر و پرمخاطبتری چون سینما و تئاتر اهمیت بیشتری دارد؛ چراکه این حوزهها نسبت به باقی هنرها اجتماعیتر هستند؛ یعنی قصه آنها از دل واقعهای اجتماعی بیرون میآید که این تاثیر گرفتن البته بر اساس دیدگاه ذهنی هر فرد متفاوت است. این برداشت میتواند مستقیم و غیر مستقیم باشد و چند و چون آن به ذهنیت و جهانبینی و درایت هر فرد کننده، بستگی دارد.
موضوع مهم دیگر در تئاتر و البته سینما و دیگر هنرها، «زبان» و «لحن» است که این دو مهم را باید زیر مجموعه سبکها و سیاقی که کارگردان پیش گرفته، دانست. در ادامه این مبحث در بخش سبک و نحوههای پرداختن به آن، به گونه «کمدی» میرسیم که یکی از دشوارترین ژانرها و البته با اهمیتترین آنهاست.
این موضوع را هم باید در نظر داشت که آوردن لبخند روی لبهای مخاطب و به خنده واداشتن او در دنیای امروز کار راحتی نیست. این دشواری زمانی شکل جدیتری به خود میگیرد که مخاطبان شرایط روحی مناسب و معمولی نداشته باشند. در چنین فضایی یکی از وظایف هنرمند علاوه بر پرداختن به موضوعات و چالشهای زندگی معاصر خود، ایجاد لبخند و فضایی مفرح است.
تئاتر «بی صورت فلکی» که از خردادماه در سالن چهارسوی مجموعه تئاترشهر روی صحنه میرود، اثری کمدی است که نویسنده و کارگردان آن تلاش کردهاند با پرداختن به موضوعات مهم اجتماعی مواردی را به زبان «کمدی» بیان کنند.
نیاز اسماعیلپور نویسنده این اثر است و مریم باقری کارگردانی آن را به عهده داشته است. وحید آقاپور، الهه پورجمشید، امیر غفارمنش، نادیا فرجی، بهداد قادری، آیلار نوشهری، محمید سبزعلی، یاسمن عطااللهی، علیرضا مصلحی، ارشیا نصیرنیا و محبوبه نورداد نیز در این اثر ایفای نقش کردهاند. تهیهکنندگی این اثر به عهده حسین عبدین و سمیرا اکریمی بوده و حسین عابدین طراحی صحنه آن را به عهده داشته و پریا الماسی نیز طراح لباس است.
در ابتدا درباره جزییات قصه نمایش «بی صورت فلکی» کمی توضیح دهید.
واقعا نمیتوانم در یک خط و جمله بگویم که نمایش درباره چیست؛ چون اصلا قصه ما یک خطی نیست و توضیحش هم در این حد و اندازه نیست که در یک خط یا چند خط قابل بیان کردن باشد.
از محتوای کار و مولفههای دراماتیک آن میتوانید بگویید؟
ما به واسطه نمایش «بی صورت فلکی» میخواستیم شرایط جامعه را مورد توجه قرار دهیم. به هرحال اوضاع جامعه به گونهای است که نارضایتیهایی را در میان مردم رقم زده است. مردم در شرایطی سختی هستند و ممکن است بیعدالتیهایی رخ دهد بنابراین ما سعی کردهایم همه موارد را در یک اثر نمایشی مورد توجه قرار دهیم و به آنها بپردازیم.
در چه فضایی به بیان مشکلات روز جامعه پرداختهاید؟
ما دادگاهی داریم که وقایع در آن رخ میدهد. این دادگاه کاملا فرضی است و خارج از جغرافیای ایران قرار دارد و اتفاقات آن نیز خارج از ایران رخ میدهند. ما خواستیم علاوه بر پرداختن به عملکرد فردی آدمها، عملکرد آنها در سطح جامعه و در یک سیستم هم بررسی شود. اینکه از نقطه صفر تا نقطه صد چه اتفاقی برای آدمها رخ میدهد که در نهایت به انجام حرکتی اعتراضی منجر میشود؟
به هرحال اتفاقاتی وجود دارد که منجر به رفتارهایی میشود. مانند عملهای زیبایی که این روزها بسیار هم مرسوم است. این اتفاق نشات گرفته از نوعی رفتار است که در قالب چنین اتفاقی بروز پیدا میکند. شاید اینطور است که آدمها برای فراراز ناکامیها و سرخوردهگیها (ازجمله مسائل اقتصادی، اجتماعی یا هر مورد دیگر) به عملهای زیبایی روی آوردهاند. اما این فقط ظاهر امر است و قضیه پیچیدهتر از این صحبتهاست. در نهایت اینکه در جامعه (از آدمهایی که در نقاط بالا نشستهاند تا آنهایی که در پایین این هرم قرار دارند) اتفاقات عمیقتری در حال رخ دادن است.
هر چالش اجتماعی به هرحال طبقات مختلف جامعه را دربرمیگیرد. حال شاید نوع واکنش یا بروز متفاوت باشد اما آن جریان عمیق در همه سطوح جامعه وجود خواهد داشت.
همینطور است. تمام سرخوردگیها همه اقشار را دربرمیگیرد. تئاتر ما سعی کرده به نوعی همه چیز را در خودش جای دهد. مثلا اینکه مسئله تغییر جنسیت و موضوعات فراجنسیتی را داریم که وجود دارد. مسائلی وجود دارد که نه فقط جامعه ما که تمام دنیا با آنها مواجه هستند. یکی دیگر از موضوعات که بسیار فراگیر هم هست، افسردگیهایی هست که در سطح جامعه و در میان مردم وجود دارد.
همه چالشهای اجتماعی موجود در نمایشتان با زبان کمدی بیان میشوند؟
همه این موارد و دیگر سرخوردگیها و ناکامیها، موضوعاتی هستند که در تئاتر «بی صورت فلکی» به آنها پرداختهایم؛ اما در قالب کمدی و طنز. و البته خیلی نرم. حتی برخی مسائل را در برخی صحنهها خیلی عاشقانه و لطیف بیان میکنیم.
تنها ابزار تلطیف مسائل حاد، تند و احیانا خشن اجتماعی «کمدی» است. اما این نوع کمدی که شما از آن بهره بردهاید را چه نام مینهید.
شاید بتوانیم اسم این نوع کمدی را کمدی اعتراضی بگذاریم.
انتظار دارید مخاطباتان با چه استنباطی از سالن خارج شود؟
قاعدتا من نمیتوانم با یک تئاتر، تاثیر عمیقی بر جامعه بگذارم؛ اما به اتفاق اعضای گروه تلاشمان این بوده، حداقل مردمی که میآیند و کار را میبینید، احساس کنند فردی پیدا شده و حرف دل آنها را میزند.
با توجه به موضوع و محتوا، به نظر میرسد این اثر به تازگی نوشته شده یا حداقل به تازگی به روز شده است.
این اثر اسفندماه سال ۱۴۰۰ نوشته شد و قرار بود آن را در سال ۱۴۰۱ کار کنیم که با اعتراضات و اغتشاشات مواجه شدیم و اجرا میسر نشد. در ادامه اثر را کمی به روزرسانی کردیم و تغییر و تحولاتی در آن ایجاد نمودیم که در نهایت نوبت اجرای ما خردادماه امسال تعیین شد.
از زمان اجرا راضی هستید؟
بله. فصل بهار و تابستان همیشه زمان مناسبی برای اجراست.
یکی از موضوعات مهم در پرداختن به یک اثر نمایشی تعامل نویسنده با کارگردان. چقدر با نیاز اسماعیلپور برای پرداخت بهتر اثر تعامل داشتهاید.
نمایش «بی صورت فلکی» چندمین همکاری من و نیاز اسماعیلزاده به عنوان نویسنده است. کلا ما درباره آثاری که با هم کار میکنیم تعامل و گفتگو داریم.
در نهایت آن نوع کمدی که مخاطب با آن روی صحنه و حین اجرای اثر مواجه میشود، چیست؟ مثلا اینکه مخاطبان را طنزهای کلامی به خنده وا میدارد یا اینکه از مقولاتی چون هجو و احیانا هزل هم بهره بردهاید.
اجرای ما بر اساس کمدی موقعیت است. طنز موقعیت در اثر بسیار زیاد است و باید بگویم خیر اصلا به سمت هجو و هزل نرفتهایم.
آیا میتوانیم بگوییم با اثری «گروتسک» مواجهیم؟ لااقل در برخی صحنهها؟
میتوانم بگویم کلیتی از «گروتسک» را در اثر میبینیم. این گروتسک در همه فضاهای نمایش وجود ندارد. شاید هم بتوان نام کمدی سیاه را بر آن نهاد.
نگران این موضوع نبودید که به سیاهنمایی متهم شوید؟ هرچند این نوع قضاوتها در تئاتر کمتر است.
نه نگران نیستم چون اصلا سیاهنمایی نکردهایم. ما به سراغ اتفاقاتی رفتهایم که روزانه در جامعه شاهدشان هستیم. همانطور که گفتم تلاش کردهایم خیلی هوشمندانه، با زبان طنز مسائل را بیان کنیم. در همین راستا نویسنده هوشمندیهایی به خرج داده و من هم در کارگردانی تلاش کردهام چنین باشم. بازیگران هم طی تمرینها و جلسات به تحلیل درستی از اتفاقات و متن ما رسیدند.
از روند تمریناتتان بگویید.
نتوانستیم خیلی خطی تمرین کنیم؛ به این دلیل که جهان امروز جهان پراکندگیهاست. این پراکندگی بر تئاتر هم تاثیر میگذارد و مسائل و مشکلاتی را ایجاد میکند.
کمی درباره دکور و طراحی صحنه نمایش هم بگویید.
دکورمان خیلی عجیب و غریب نیست. آنچه که تلاش کردهام در کار لحاظ کنم اختلاف سطح است. که به واسطه آن اختلاف طبقاتی جامعه و مسائل موجود در آن را نشان دهیم.
اثرتان پربازیگر است و افراد حرفهای را به کار دعوت کردهاید. این تعدد و حرفهای بودن کار شما را به عنوان کارگردان دشوار میکند.
من همیشه سعی میکنم با بازیگرانم به تحلیل مشترک برسم. زمانی که این اتفاق بیفتد (به ویژه در رابطه با اتفاقاتی که پیرامونمان میافتد) خیلی راحتتر میتوانیم در بحث بازیها، میزانسنها و موارد دیگر به اشتراک و توافق نظر برسیم. تئاتر شهر در فروردینماه به ما اعلام کرد که خردادماه اجرا داریم، خیلی زمان کمی داشتیم. این زمان کم باعث شد مجبور شویم، فشرده تمرین کنیم. این قضیه کار را کمی سخت کرد و باعث شد نتوانم ایدهآل پیش بروم.
موضوع فشردگی زمان و نرسیدن به اهداف صدرصد در تئاتر به نوعی فرهنگ تبدیل شده.
بله. ولی در نهایت حضور بازیگری چون وحید آقاپور یا نادیا فرجی، امیر غفارمنش و البته همه بچهها خیلی به روند کار کمک کرد؛ تا آن را به مرحله اجرا برسانیم.
اگر ناگفتهای مانده دربارهاش صحبت کنید.
اینکه تئاتر کار کردن نسبت به سال ۱۴۰۰ که آخرینبار تئاتر کار کردم، سختتر شده است. خیلی سختتر و عجیبتر! امیدوارم بعد از این اتفاقاتی بیفتد که اوضاع و حال بهتری داشته باشیم. من تلاش کردهام دنیای آدمهای امروز را منعکس کنم و حرف دل آدمها را بزنم. امیدوارم که آنها بیایند و کار را ببینند و حداقل برای یک ساعتی که با ما همراه هستند، متوجه شوند که همگی با هم دردی مشترک داریم. و دریابند تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که در کنار هم باشیم و هوای یکدیگر را داشته باشیم.
منبع: خبرگزاری ایلنا