روح الله جعفری می گوید: جشنواره تئاتر فجر از عدم مدیریت و سیاست گذاری رنج می برد، او معتقد است نمایش های بخش بین الملل به دور از کارشناسی لازم در جشنواره پذیرفته شده است

چارسو پرس: روح اله جعفری کارگردان و پژوهشگر تئاتر در گفتگو با خبرنگار سایت خبری تئاتر با این مقدمه به ارزیابی سی و سومین جشنواره تئاتر فجر پرداخت و گفت : وقتی یک رویداد در حال شکل گیری است نیاز به یک سری مناسبات و ابزار دارد تا به شکل نهایی خود برسد که در علم مدیریت به آن " برنامه ریزی " می گویند ! و طبیعتاً وقتی قرار است یک رویداد فرهنگی، شکل ملی و بین المللی به خود بگیرد احتیاج به تشکیل اتاق فکر و برنامه ریزی مسنجم برای خلق آن را رویداد دارد.

با توجه به اخبار و برآوردهای به دست آمده در یک سال گذشته از مدیریت کلان فرهنگی در حوزه تئاتر منتشر شد همه مستحضر هستند که تئاتر با فراز کمتر و نشیب بیشتری که به چشم می آید روبرو بوده و در حیطه برنامه ریزی اتفاق زیربنائی خاصی رخ نداده و همین علت هست که کمتر از چهل روز مانده به جشنواره تئاتر فجر، مدیر اداره کل هنرهای نمایشی کنار رفته و حیرت آور اینکه دبیر منصوب جشنواره همزمان دو عنوان دبیری و مدیر کل هنرهای نمایشی را دست گرفته و کار را ادامه می دهند.

پس در این رابطه اتفاقی در رابطه رفع نقصان نسبت به سالهای گذشته دیده نمی شود و هر کارشناسی بگوید نسبت به دوره های گذشته در امر برنامه ریزی اتفاق مثبتی افتاده است فکر می کنم این احجاف است به پرداخت واقعیت موجودی که در مسیر تکامل فرهنگی است.

او درباره گام بعد از برنامه ریزی یعنی ارزیابی ، مطرح کرد :  با توجه به تاکید کارشناسان امر بر تشکیل اتاق فکرهای آگاه ، خردمند و دلسوز تاکید دارند تا در کنار مدیریت کلان به ارائه مشاوره های کاراشناسی خود در امر گردانندگی ارائه بدهند ولی باز این اتفاق نمی افتد و وقتی نگاه میکنیم میبینیم که عملاً هیچ کدام از این اتفاقات واقع نمی شود و نه برنامه ریزی وجود دارد نه ارزیابی و هیچکدام نه به شکل کوتاه مدت و بلند مدت آن به وقوع نپیوسته است.

کارگردان تماشاچی محکوم به اعدام اضافه کرد :  باید به یاد داشته باشیم که با پشت سر گذاشتن سی و دو دوره از یک رویداد فرهنگی ملی با آزمون و خطاهایش اگر مکانیزم درستی برای ارزیابی در حوزه فرهنگ و هنر وجود می داشت باید شاهد باروری و پرباری فرهنگ و ارتقای هنری در حیطه تئاتر می بودیم اما در واقع با یک موجود نیمه جانی که با حال احتضار به سمت غرق شدن در مشکلات دست و پا می زند روبرو ایم و متاسفانه چون دوره های گذشته با یک واقعه فاقد استراتژی و خط مشی و باری به هر جهت روبه روایم !!.


این تحلیل گر تئاتر با نگاهی به آثار انتخابی در بخش بین الملل افزود : علاوه بر نداشتن کیفیت مناسب و دعوت نکردن از گروههای طراز اول تئاتر کشورهای پیشتاز در حوزه تئاتر که نشان از فقدان رایزنی صحیح برای بهره گیری از حضور این گروه ها و ایجاد تبادل فرهنگی، متاسفانه وقتی کار به کارشناس سپرده نمی شود، در انتخاب آثار کارهایی دیده می شوند که دیالوگ محور بوده و تمیهدات لازم برای تسهیل در ارتباط و فهم جریان نمایش مانند بالانویس، ترجمه، بروشور و غیره در نظر گرفته نمی شود و ابزار آلات تبلیغی مناسب جهت معرفی آن محصول فرهنگی در اختیار مخاطب قرار نمی گیرد.

بنابراین شاهد حضور آثاری هستیم عموماً فاقد کیفیت که از زبان و نگاه بین المللی برخوردار نیستند و با دعوت از کشورهایی مانند همسایگان حوزه خلیج فارس و که صاحب تئاتر به معنی ریشه ای آن نیستند و پر کردن جدول نمایش ها، نمیتوانیم عنوان یک جشنواره بین المللی را به این رویداد الصاق کنیم و بچسبانیم .

کارگردان اسبهای پشت پنجره درباره نمایش های ایرانی در بخشهای مختلف تحلیل خود را چنین بیان کرد : کماکان گروهها با کمبود بودجه و فضا و زمان کافی برای شکل دهی به کارهای خود روبرو هستند و نتیجتاً نمایش ها در اجرای اولشان با نقص های فراوانی به شکل آزمون و خطا اعم از نور و لباس و دکور دست به گریبان هستند و به طور کلی مخاطب شاهد یک شلختگی فراگیر در سطح اجراهاست که بخصوص بخش نمایشهای ایرانی را در بر می گیرد.

وی افزود : همچنان ناظر فقدان یک فضای تعامل بین پیشکسوتان و جوانانی هستیم که تازه به این جرگه پیوسته اند یعنی بعد از گذشت سی و سه دوره هنوز نتوانسته ایم تعادلی برای حضور صاحب نظران و کسانی که با تجربه سالیان خود حرفی برای گفتن دارند برقرار بکنیم .

با توجه به اعمال سلیقه شخصی دبیر هر دوره، این جشنواره هنوز نتوانسته اتفاق مثبتی را در انتخاب آثار و حضور طیفهای مختلف رقم بزند . نکته آزاردهنده اینجاست که هنوز با کمبود سخت افزار مواجه ایم و باتوجه به شعارهایی که دائم پیرامون اجرای قانون خصوصی سازی طبق اصل 44 قانون اساسی می شنویم، در عمل می بینیم که دریغ از کمترین فضایی که برای پیاده سازی آثار نمایشی به مجموعه های تئاتری اضافه شود .

بنابراین در ماراتونی که شکل می گیرد، هنرمندان برای تصاحب فضای کار و بقا، در یک میدان نابرابر روبروی هم قرار می گیرند.

توقع براین هست که تئاتر ها با بودجه دولتی تولید شوند که البته با توجه به افت قیمت نفت و منابع مالی دولت در حالت خوشبینانه اش بودجه بخش فرهنگی به نصف این کاهش پیدا خواهد کرد و عملاً گروهها حمایت دولتی خود را از دست می دهند .حتی خیلی از گروهها اقبال اجرای عمومی نمایش خود را از دست می دهند و می بینیم که یک رویداد ملی با روویکرد بین المللی به جای اینکه نشاط عمومی را بخصوص درمیان اهالی فرهنگ و هنر و تعقل فراهم بکند یک یاس و سرخوردگی را دامن می زند که می تواند طبعات ویران کننده ای بخصوص برای نسل جوان از خود به جای می گذارد.

اگر از کارشناسان و صاحب نظران در این حوزه استفاده نشود این پیکره نیمه جان و رو به احتزار انقریب تبدیل به جسد بیجانی می شود که با هیچ دم مسیحائی نمیتوانیم آنرا احیا کنیم .

کارگردان من چه جوری ممکنه یه پرنده باشم درباره نمایشهای ایرانی حاضر در بخشهای مختلف جشنواره گفت : عموم کارهای که من دیدیم از ضعفهای یکدستی رنج می برند، اما در حوزه بین الملل اشاره می کنم به کار مشترک ایران و ایتالیا، نمایش "قلعه انسانات " به کارگردانی علی شمس، به دلیل پرداخت خوب به مسایل انسانی و بهره گیری از زبان مشترک فارغ از بعد محتوایی ، یک سر و گردن از باقی آثار شرکت کننده بالاتر بود .

در بخش مرور ،نمایشهایی مثل " خانواده"، "هم هوایی" و ملاقات بانوی سالخورده، نه اینکه دراری نقاط ضعف نیستد اما به نسبت باقی کارها در جذب مخاطب موفق تر عمل کردند و کارهای تولید جدید به دلیل مسایل زیربنایی که به آن اشاره شد نیاز به بازنگری و اصلاحات عمده کیفی دارند.