حسین دارابی با اشاره به اینکه در فیلم سینمایی «مصلحت» از ارائه بیانیه سیاسی و ابراز دیدگاه‌های سیاسی به شکلی غلو شده فاصله گرفته است، تأکید کرد: «مصلحت» پیش از اینکه فیلمی سیاسی باشد یک درام پلیسی معمایی است.

چارسو پرس: فیلم سینمایی «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفاه به تازگی در سینماهای کشور اکران شده است.

این فیلم که اثری سیاسی با روایت قصه‌ای در دهه 1360 است اولین تجربه کارگردانی سینمایی حسین دارابی به حساب می‌آید که فیلم دوم او «هناس» سال گذشته در سینماهای کشور اکران شد.

«مصلحت» روایتگر قصه‌ای در اوایل دهه ۶۰ است، زمانی که نظام سیاسی جدید مستقر می‌شود و اختلافات سیاسی در جامعه به شکل‌های مختلف مطرح می‌شوند و بعضاً این اختلافات در برخی خانواده‌ها نیز به چشم می‌خورد و حتی ممکن است خانواده افراد برجسته‌ای از حاکمیت جدید نیز درگیر این اختلافات باشند.

با حسین دارابی گفتگویی درباره «مصلحت» داشتیم که در ادامه مشروح این مصاحبه را می‌خوانید:

چرا برای روایت قصه‌ای سیاسی با موضوع مقابل هم قرار گرفتن عدالت و مصلحت، دهه 1360 را انتخاب کردید؟

برای آنچه که در ذهن داشتم ما بستری در قصه نیاز داشتیم که در دهه 1360 این بستر وجود داشت. در روزهای ابتدایی دهه 1360 و اواخر دهه 1350 هنوز قوه قضاییه شکل نگرفته بود و همین شرایط حرف ما را کمی لطیف‌تر می‌کرد و برندگی حرف را کاهش می‌داد.

قصه «مصلحت» در واقع در اواخر سال 1359 روایت می‌شود، کشور هنوز به شرایط ثابتی نرسیده، ساختار کامل حاکمیت شکل نگرفته و به دلیل عدم شکل‌گیری قوه قضاییه در مسائل قضایی؛ شورای عالی قضایی تصمیم می‌گیرد. در این فضا آنچه که در ذهن داشتم بهتر مطرح می‌شد و از طرفی می‌خواستیم فضای شلوغ آن دوران را هم داشته باشیم.

با این حال شما قصه‌ای در اوایل انقلاب روایت می‌کنید که در آن به پدیده «آقازادگی» می‌پردازید. آیا می‌توان این معضل را به آن دوران نیز مربوط دانست؟

با وجود اینکه به گذشته رجوع کرده‌ایم ما تأکید داشتیم که باید حرفی به روز بزنیم. پدیده آقازادگی در آن زمان وجود نداشته اما ما با حفظ فضای آن زمان سعی داشتیم چنین مفاهیم و معضلات تازه‌ای را هم در دل این برهه تاریخی مطرح کنیم.

اینکه ما حرف امروزمان را در دل قصه‌ای تاریخی روایت کنیم کاری رایج است، در همه جای دنیا فیلم‌هایی ساخته می‌شوند که به تاریخ رجوع می‌کنند اما حرف امروزی می‌زنند و مردم هم این حرف را درک می‌کنند و متوجه منظور فیلمساز می‌شوند. به نظر من اگر مخاطب بخواهد دغدغه‌اش را روی پرده سینما ببیند برای فرقی نمی‌کند که قصه در چه برهه زمانی روایت می‌شود. از طرفی انتخاب دوره زمانی اوایل انقلاب به ما کمک می‌کرد که درام اثرمان بهتر شکل بگیرد.

مقابل هم قرار گرفتن مصلحت و عدالت که موضوع اصلی «مصلحت» است، تا چه اندازه می‌تواند دغدغه مخاطب امروز باشد؟

من یک فیلمسازم و آدمی نظریه‌پرداز و سیاسی نیستم. موقعیتی را در این فیلم مطرح کردم که نشان‌دهنده دغدغه من است که در بستر درام آن را روایت کرده‌ام اما اینکه چقدر باید به مصلحت توجه داشته باشیم و چقدر عدالت را باید در نظر بگیریم موضوعی است که نمی‌توان نظری کلی درباره آن ارائه داد و احتمالاً نمی‌توان گفت که مصلحت و عدالت همیشه در مقابل هم قرار می‌گیرند.

به نظر من بحث عدالت و مصلحت و در مقابل هم قرار گرفتن این دو در برخی مواقع موضوعی است که می‌توان درباره آن ساعت‌ها بحث کرد و لازم است که کارشناسان سیاسی و اجتماعی به آن توجه داشته باشند. من هم برای ساخت «مصلحت» با این افراد صحبت کردم و به نتایجی رسیدم و در بستر درامی که طراحی کرده‌ام دغدغه‌ام را مطرح کردم و در موقعیت دراماتیک «مصلحت» همانطور که در فیلم می‌بینید من بر این عقیده‌ام که باید در طرف عدالت ایستاد نه مصلحت. اما باز هم تأکید دارم که این نمی‌تواند به همه مسائل و موارد اینچنین تعمیم داده شود و شاید در موقعیتی متفاوت بتوان درباره اولویت داشتن مصلحت یا عدالت بحث کرد و به نتیجه رسید.

من سعی کردم در قالب درام حرفم را بزنم و دغدغه‌ای که داشتم را در همین قالب بیان کردم و شاید نتوانم آن را در چند جمله بیان کنم. به همین دلیل فکر می‌کنم بهتر است بیشتر از آنچه که در فیلم بیان کرده‌ام،‌ چیزی نگویم.

شخصیت‌پردازی در «مصلحت» به گونه‌ای است که کاراکترها سیاه و سفید هستند در حالیکه در فیلم «هناس» با وجود اینکه به قصه زندگی یک شهید پرداخته‌اید، کاراکترها سیاه یا سفید نیستند.

این نوع شخصیت‌پردازی برای قصه و فضای «مصلحت» مناسب بود ولی من معتقدم که کاراکترهای این فیلم را هم نمی‌توان مطلقاً سیاه یا سفید دانست هر چند که اصلاً مخالف اینگونه شخصیت‌پردازی هم نیستم.

مقابل هم قرار گرفتن یک قهرمان خیلی رویایی و ایده‌آل با یک شخصیت کثیف و سیاه در سینما بسیار جذاب است اما در «مصلحت» می‌بینیم که شخصیت مثبت قصه هم اشکالاتی در کارش دیده می‌شود و در امتحان سختی قرار گرفته است. اگر بخواهم دیدگاه شخصی‌ام را بگویم، فیلم قهرمان‌محور را خیلی دوست دارم ولی سعی کردم در عین ساختن این موقعیت، به شخصیت‌ها پیچیدگی بدهم و آن‌ها مطلقاً سیاه یا سفید نبینم. حتی در شخصیتی که احتمالاً اکثر مخاطبان آن را سیاه می‌بینند ما دلیلی قانع‌کننده برای اقدامش می‌بینیم و می‌توانیم با توجه به نگاه و دغدغه‌هایی که دارد عملکرد او را بپذیریم.

علاوه بر اینکه کلیت قصه «مصلحت» سیاسی و اجتماعی است در پرداختن به شخصیت آیت‌الله مشکاتیان مفهومی مذهبی را نیز می‌توان از فیلم استخراج کرد.

قطعاً همینطور است، به نظر من قهرمان فیلم آیت‌الله مشکاتیان است،‌ ما فیلم را با او شروع می‌کنیم،‌ فرزندش مهدی قهر می‌کند و او از پسرش دلجویی می‌کند و توسط همین فرزندش که بسیار به او دلبسته و علاقه‌مند است مورد یک امتحان سخت قرار می‌گیرد.

اتفاقاً ما برای اکران عمومی در پایان فیلم سکانسی را اضافه کردیم که نشان می‌دهد این شخصیت سیری داشته و به جایگاهی رسیده که در نگاه و زندگی‌اش می‌خواهد یک بازنگری داشته باشد.

برخی منتقدان بر این عقیده‌اند که «مصلحت» در به تصویر کشیدن اوایل دهه 1360 ناموفق بوده، با توجه به اینکه تجربه زیست در دورانی که روایت کرده‌اید را ندارید. برای به تصویر کشیدن اوایل انقلاب از چه منابعی استفاده کردید؟

من با این نگرش که معتقد است فیلمساز نمی‌تواند دوره‌ای که در آن زیست نداشته را روایت کند، مخالف هستم. ما فیلم‌های بی‌شماری داریم که فیلمساز به دورانی پرداخته که تجربه زیستن در آن دوران را نداشته است. همه فیلم‌های تاریخی که به دوران قاجار یا قبل‌تر از آن می‌پردازند چنین ویژگی‌هایی دارند. مگر آقای میرباقری تجربه زیستن در دوران صدر اسلام را داشته که آثارش مربوط به این دوران می‌شوند؟

مطالعه تاریخ به ما درکی از آن می‌دهد که می‌توانیم جهان‌بینی خود را در دل برهه‌های مختلف به تصویر بکشیم. من هم کتاب‌هایی خواندم که اطلاعاتی از آن دوران در اختیارم گذاشت و به خاطره افرادی که در کمیته، دادستانی و... بودند مراجعه کردم و خاطرات شهید بهشتی را هم مطالعه کردم. از طرفی ما یک مشاور خیلی خوب در این زمینه داشتیم و از اطلاعات ایشان به خوبی استفاده کردیم. من قطعاً بدون مطالعه به سراغ این برهه زمانی نرفتم و اطلاعاتی کلی درباره این دوران پیدا کردم.

اما نکته حائز اهمیت به نظر من این است که ما بدانیم با یک فیلم سینمایی روبرو هستیم و فیلم‌ ما به یک فضای کلی از آن دوران وفادار است اما در جزئیات شاید در تناسب با آنچه که قصد روایت و به تصویر کشیدنش را داشتیم تغییراتی ایجاد کردیم. به عنوان مثال من توانستم عکس‌هایی از دادگاه‌های آن دوران را ببینم ولی دادگاه در «مصلحت» برخلاف آن تصاویر خاکستری رنگ نیست و نور خوبی دارد، فضاهایی که ما در سینمایمان از دهه 1360 به تصویر کشیدیم معمولاً فضاهایی بی رنگ و لعاب هستند اما من تعمداً از این تصاویر فاصله گرفتم و سعی داشتم فیلمی خوش رنگ و لعاب داشته باشم و این به سلیقه شخصی من مربوط می‌شود و به همین دلیل در نور و رنگی که مشاهده می‌کنید کمی غلو کرده‌ام و این مربوط به تصویر ذهنی من از کودکی است که دهه 60 و 70 را اتفاقاً خوش رنگ و لعاب می‌بینم. من فکر می‌کنم روح دهه 60 در «مصلحت» وجود دارد.

فیلم «مصلحت» سال 1399 ساخته شده و امروز پس از سه سال اکران شده است. نگاهی که در این فیلم به مسائلی چون پدیده «آقازاده»،‌ «عدالت» و «مصلحت» داشتید به نظر شما پس از سه سال دچار کهنگی نشده است؟

به نظر من اگر فیلمی در مورد دغدغه‌های انسانی و فطری ساخته شود اگر پنجاه سال هم بگذرد همچنان موضوعش تازگی دارد. فیلم‌های بزرگی چون «پدرخوانده» سال‌ها از ساختشان گذشته اما چون موضوع و حرفی انسانی دارد و به مسئله قدرت‌طلبی می‌پردازد و این مسئله همواره با انسان همراه بوده همچنان این فیلم دیدنی است.

من «مصلحت» را با «پدرخوانده» مقایسه نمی‌کنم اما در موضوعی که این فیلم دارد باید بگویم که حرف «مصلحت» هیچ‌گاه دچار کهنگی نمی‌شود و همیشه انسان می‌تواند با موضوع مقابل هم قرار گرفتن عدالت و مصلحت یا موضوعی چون ظلم و احقاق حق ارتباط برقرار کند و این پدیده‌ای امروزی نیست که بخواهیم با گذر زمان آن را کهنه بدانیم. اینکه فیلم پس از چنین وقفه‌ای اکران شده و مورد توجه مخاطب قرار گرفته و دیده می‌شود، نشان می‌دهد که حرف «مصلحت» همچنان تازه است.

آیا «مصلحت» را می‌توان فیلمی آرمانگرا دانست؟

قطعاً نوعی آرمانگرایی در این فیلم می‌بینیم اما این آرمانگرایی در بستر یک واقعیت مطرح می‌شود و من رویاپردازی نکردم. مصادیقی از جنس آرمانگرایی «مصلحت» در کشورمان وجود دارد که متأسفانه افراد زیادی از آن‌ها خبر ندارند. به عنوان مثال من دوست طلبه‌ای داشتم که برای تبلیغ از مشهد به سیستان و بلوچستان رفته بود و عبدالمالک ریگی او را گروگان گرفته بود و تا لب مرگ رفته بود ولی پس از اینکه از گروگان‌گیری آزاد شد همچنان در همان منطقه ماند و هدفش را دنبال کرد و امروز شخصیت محبوبی در آن منطقه است. چنین نمونه‌هایی کم نیست اما اگر هیچ نمونه‌ای وجود نداشته باشد هم به نظر من حرف زدن از آرمان‌ها مردم را به آن سمت هدایت می‌کند. به نظر من هنرمند کسی است که اگر مردم حتی در سیاه‌ترین روزهای تاریخ هم زندگی کنند بتواند نوری در دل تاریکی به مردم نشان دهد و بگوید که ما می‌توانیم به این سمت برویم و من بر این عقیده‌ام که هنرمند باید آرمانگرا باشد و جامعه را به آن سمت هدایت کند. من معتقدم که این آرمانگرایی گمشده سینمای ما در سال‌های اخیر بوده و برایم خیلی جذاب است که این نگاه در فیلم‌هایم وجود داشته باشد و بتوانم آن را ادامه دهم.

دلم می‌خواهد به مخاطب بگویم که فیلم ما یک فیلم کاملاً سیاسی نیست. «مصلحت» یک تریلر پلیسی معمایی است که هر مخاطبی با هر عقیده‌ای به دیدن این فیلم برود می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند و اتفاقاً‌ جذاب بودن اثر از اولویت‌های ما در پرداختن به قصه «مصلحت» بود. «مصلحت» می‌توانست فیلمی باشد که بیانیه سیاسی صادر کند یا نمادها و حرف‌های گل‌درشت داشته باشد اما ما سعی کردیم از این فضا فاصله بگیریم و به جذابیت قصه توجه داشته باشیم.


منبع: خبرگزاری ایلنا