پس از واکنش وحید جلیلی به منتقدان مدیریتش در صداوسیما، این بار خبرگزاری فارس شروع به نقد صداوسیمای وحید جلیلی کرد.

چارسو پرس: سال ۱۴۰۱ دوران فعالیت مدیران جدیدی در رسانه ملی آغاز شد و بسیاری از مدیران شبکه‌ها تغییر کردند که در بین آن‌ها چند چهره نیز تازه وارد بودند. برای مثال میثم مرادی، حامد بامروت نژاد، علی عبدالعالی، حسین شاه‌مرادی، محمدحسین کشکولی و صادق باطنی از جمله همین مدیران بودند که پیش‌تر سابقه‌ای در سازمان صداوسیما در جایگاه مدیریتی نداشتند و در نهایت با رویکرد جوانگرایی سکاندار مدیریت در بخش‌های مختلف رسانه ملی شدند.

 از این رو انتظار می‌رفت تا بعد از رکود تولیدات رسانه ملی در چند سال اخیر با حضور تیم جدید مدیریتی در «سازمان صداوسیما» امید به بهبود شرایط و به حداقل رسیدن شکاف بین مخاطبان و تولیدات تلویزیون را زنده شود؛ اما واقعیت آن است که اینگونه نشد و همچنان پس از گذشت بیش از دوسال کمتر نشانی از تحول را می‌توان در خروجی آنتن تلویزیون به ویژه در عرصه سریال‌سازی یافت.

واقعیت این است که مدیران جدید تلویزیون برای رهایی از بحران ریزش مخاطب آنقدر که به فکر برنامه‌ریزی برای ساخت برنامه‌های ترکیبی بودند و توانستند برنامه‌هایی، چون «محفل»، «سیدخندان» و مسابقات جذابی، چون «قهرمان» را تولید کنند، چاره و تدبیری برای تولید و عرضه آثار نمایشی جذاب نداشتند. این در حالی است که برنامه‌های ترکیبی همچون یک سریال، نمی‌توانند کارکردی مدام در پخش داشته باشند. اینگونه از تولیدات اساسا متن اصلی تلویزیون نیستند و آنچه می‌تواند گنجینه‌ای دائمی برای یک رسانه تصویری باشد، تولید و پمپاژ قصه در قاب جادو است.

رضا درستکار، منتقد و کارشناس رسانه در گفت‌وگویی بیان کرده است: «دوستان ما متوجه نیستند فضای مجازی و ماهواره و اشکال متعدد ارتباط گرفتن با رسانه، به مخاطب قدرت انتخاب داده و زمان کوتاهی برای اثبات خود به این مخاطب است که اگر از آن استفاده نکنید، تمام می‌شود.»

صداوسیما تا امروز حدود ۱۳۰۰ سریال تلویزیونی تولید و پخش کرده، اما از میان این فهرست، کمتر از ۱۰۰ سریال به‌عنوان آثار ماندگار و پرمخاطب شناخته می‌شوند که اغلب آن‌ها تولیدات دهه ۷۰ و ۸۰ هستند و در دهه ۹۰ و دو سال طی شده از دهه ۱۴۰۰ اغلب مجموعه‎‌های تلویزیونی به دلیل کیفیت بسیار پایین با انتقادات مردمی مواجه شده‌اند.

سریال‌های ضعیف همیشه و همه جای دنیا پیدا می‌شوند و بهترین تیم‌های سازنده هم ممکن است کار‌های ضعیفی در کارنامه‌شان داشته باشند. اما در چند سال اخیر تعداد سریال‌های بسیار ضعیف صداوسیما بیش‌تر از آن بود که بتوانیم آن را به پای اتفاق بگذاریم؛ ظاهرا مشکلی جدی در رویکرد این رسانه به موضوع سریال‌سازی وجود دارد که اگر فکری به حال آن نشود این مسیر رو به قهقرا ادامه پیدا خواهد کرد.

حتی ژانر امنیتی که با ساخت آثار جذابی، چون «خانه امن» و «سرجوخه» باب آن در تلویزیون گشوده شده بود در سال گذشته شاهد سریال‌های خوبی در این ژانر سریال‌های امنیتی مثل «شهباز» و «تمام رخ»، بیش‌تر از اینکه قصه‌هایی معماگونه و جذاب باشند، خاله‌بازی‌هایی سرد و بی‌جاذبه هستند که ساختار همه آن‌ها شبیه هم است.

ضعف در فیلم‌نامه و پیروی کردن قصه‌ها از کلیشه‌های مرسوم، خط سیر سریال‌ها را قابل حدس کرده است. شخصیت‌پردازی ضعیف، بازی‌های تصنعی و استفاده از بازیگر‌های تکراری هم سریال‌های ایرانی را کم مخاطب می‌کند. طراحی گریم و لباس از مهم‌ترین عوامل باورپذیری یک نقش، به‌شدت در سریال‌های ایرانی مورد غفلت است. همچنین طراحی صحنه و انتخاب لوکیشن هم اغلب تکراری، به‌دور از خلاقیت و توجه به جزئیات است.

جالب است که کارشناسان اعتقاد دارند که اغلب این مشکلات ارتباطی به بودجه ندارد و بیش‌تر ناشی از کم‌کاری تیم‌های تولید است که بدلیل نداشتن مهارت و توانایی لازم نتوانسته‌اند در این سال‌ها سریال‌هایِ «خیابان خلوت کن» روی آنتن بفرستند.

مسعود نوابی، کارگردان آثار پرمخاطبی، چون «دردسر والدین»، «مسافر زمان» و «آهوی ماه نهم» معتقد است: «یکی از اساسی‌ترین مشکلات ساخت و تولید سریال در ایران به فیلمنامه مربوط می‌شود. شما هر چقدر هم در فرم تولید آثار قوی باشید، اگر محتوا قابل قبول نباشد امکان تولید کار باکیفیت ندارید. محتوای باکیفیت هم زمانی تولید می‌شود که برای نویسندگان ارزش قائل باشیم و نویسندگان دغدغه معاش نداشته باشند.»

علاوه بر پخش سریال‌های ملودرام و خانوادگی کسل‌کننده و ضعیفی، چون «تب و تاب» و سریال‌های سیاه و تلخی، چون «نیکان» تلویزیون همچون چندسال اخیر در ژانر طنز و کمدی نیز کارنامه قابل قبولی ندارد و حتی می‌توان گفت ضعیف‌ترین آثار نمایشی تلویزیون در این سال‌ها سریال‌هایی بوده است که عنوان طنز را یدک کشیده‌اند، اما دریغ از نشاندن لبخند بر لبان مخاطب! چه رسد به انتقادات تند و تیز اجتماعی، فرهنگی و سیاسی. مثلا همین سریال «چشم‌بندی» که اکنون فصل دوم آن روی آنتن است، نتوانسته مخاطب را راضی نگه دارد و حتی در فصل دوم نسبت به فصل نخست از افت کمی و کیفی هم رنج می‌برد.

سریال‌های نوروزی سیما هم کارکرد اصلی خود را از دست داده‌اند. تقارن ماه مبارک رمضان و عید نوروز باعث شد تا سریال‌های نوروزی و رمضانی هم مشترکاً پخش شوند؛ سریال‌هایی که دیگر مناسبتی نبوده و پخش تعدادی از آن‌ها تا چندی پیش ادامه داشت.

با نگاه به سریال‌های ساخته شده در مرکز سیمافیلم که در گذشته آثار فاخری، چون سریال امام علی (ع)، مختارنامه، معمای شاه، در چشم باد، تنهاترین سردار، کیف انگلیسی و یوسف پیامبر را در کارنامه خود دارد، نتیجه چندان متفاوت نخواهد بود و سریال‌های جدید این مجموعه نیز در سال‌های اخیر چندان موفق نبوده‌اند.

 زیرخاکی، از سرنوشت، بچه مهندس، پایتخت و نون خ که جزو مجموعه‌های چند قسمتی تلویزیون محسوب می‌شوند، همگی دچار افت کیفی شده‌اند؛ تا جایی که می‌توان آخرین فصل هرکدام از این سریال‎‌ها را ضعیف‌ترین آن‌ها به حساب آورد. سریال‌هایی که بعضاً به برندی برای تلویزیون تبدیل شده بودند، اما در قسمت نهایی به هیچ وجه نتوانستند رضایت مخاطبان را جلب کنند.

عملکرد ضعیف سیمافیلم در یک دهه گذشته در حالی ست که مهدی نقویان، رئیس سیمافیلم در واکنش به منتقدانی که می‌گویند از سریال‌های تلویزیون خبری نیست، می‌گوید: «همچنان از نظر کمّی تلویزیون از پلتفرم‌ها، مؤسسات تولیدکننده و خیلی از نهاد‌های دیگر جلوتر است، اما وقتی انتظار دارید رسانه ملّی دچار تغییرات بشود و به این موضوعات در تولیدات سریال‌ها پرداخته شود، احتیاج به زمان دارد. قاعدتاً آنتن را دچار اختلالی می‌کند که ما در یک سال گذشته دیده‌ایم. اما می‌خواهم این نوید را هم بدهم و نمی‌خواهم ناامید کنم. موتور سریال‌سازی در تلویزیون دوباره روشن شده و الان که ۸ سریال در تولید داریم تا آخر تابستان به ۲۰ عدد می‌رسد و ان‌شاءالله این عدد را حفظ خواهیم کرد.»

اینکه شبکه‌های اصلی، چون شبکه ۵ و شبکه ۲ به جای پخش تکراری و یا سریال‌های کره‌ای، چون «بیمارستان» و «تزویر» سریال‌های ایرانی را روی آنتن بفرستند اتفاق خوبی است، اما موفقیت رسانه ملی در عرصه سریال‌سازی تنها منوط به تعداد آن‌ها نیست و شاخصه کیفیت و پرمخاطب بودن سریال‌ها اهمیتی بیش‌تری دارد و باید دید سیما فیلم بعنوان یک نهاد تخصصی سریال‌سازی در تلویزیون می‌تواند به روز‌های اوج خود در سریال سازی بازگردد یا خیر!

مشکل برنامه‌سازی و سریال‌سازی، بی‌توجهی به پژوهش و تحقیق و رسیدن به یک فیلمنامه قدرتمند است؛ در رویکرد‌های تحولی رسانه ملّی و تأکید رئیس سازمان و معاون سیما، محتوا بیش از بقیه زرق و برق‌ها جایگاه دارد و در واقع نکته‌ای که در سِیر تحولی رسانه‌ملی بار‌ها پیمان جبلی و برخی از دیگر مدیران رادیو و تلویزیون به آن اشاره کرده‌اند حرکت به سمت محتواست.

حسین رنجبر، مدرّس رسانه و منتقد سینما نیز با اشاره به این که تأکید بر لزوم رفع نقاط ضعف تلویزیون در امر سریال سازی می‌گوید: «هر چقدر که برنامه‌سازان و سریال سازان به سوژه‌ها و قصه‌های مردمی نزدیک شده و در عین حال مراقب باشند که کیفیت کارشان افت پیدا نکند، به همان میزان بر شمار مخاطبان رسانه ملی نیز افزوده می‌شود البته به این شرط که مدیران سازمان صداوسیما نیز حقیقتاً حمایت‌های لازم را از سریال‌سازان به عمل آورند.»

در پایان باید گفت مدیران جدید رسانه ملی برای پیش تولید و ساخت سریال‌های جذاب و ارزشمند فرصت کافی داشته‌اند و امروز دیگر با پشت سرگذاشتن آزمون و خطا مخاطبان اصلی رسانه ملی منتظر به ثمر نشستن تحول هستند که وعده آن داده شده است.

///.


منبع: خبرگزاری فارس