چارسو پرس: نشست نقد و بررسی کتاب «به دوزخ ای بیگناهان» با حضور «مریوان حلبچهای» مترجم این کتاب، «محمد رحمانیان»، «یوسف باپیری» و «محمدحسن خدایی» در نشر ثالث برگزار شد.
در ابتدای مراسم، دو پرده از این نمایشنامه خوانده شد و پس از آن «مریوان حلبچهای» مترجم این کتاب گفت: حق کپیرایت همهی آثار «بختیار علی» در ایران به انتشارات ثالث واگذار شدهاست؛ اما شوربختانه این نمایشنامه و مابقی آثار او گاها توسط ناشرهای دیگری بدوناجازه از نویسنده و حق کپیرایت چاپ میشوند. امیدوارم که این روند متوقف شود. متاسفانه در ایران بحث کپیرایت به هیچوجه رعایت نمیشود. «بختیار علی» به شدت به این کار معترض است. به یاد دارم سالها پیش که قصد داشتم نمایشنامهی «محمد رحمانیان» را به کردی ترجمه کنم با وجود اینکه ایران نبودند اما از طریق دوستانم پیگیر شدم تا از نظر اخلاقی اجازهی ایشان را داشته باشم.
«حلبچهای» در ادامه گفت: از «سید علی صالحی» شاعر بزرگ کشورمان تشکر میکنم که در این محفل حضور دارند. بعد از «هوشنگ گلشیری» و «احمد شاملو»، ایشان از حامیان ادبیات کرد هستند، در حقیقت ادبیات ما بدون حضور «سید علی صالحی» بیپناه خواهد ماند.
این مترجم در خصوص نمایشنامهای که از «بختیار علی» برگردان کرده است عنوان کرد: برایم جالب بود شخصی که مطالعات زیادی در زمینهی فلسفه، نظریهی ادبی و نوشتن رمان داشته، حالا به نگارش نمایشنامه روی آورده است. «به دوزخ ای بیگناهان» اولین نمایشنامهی بختیار علی است که من به زبان فارسی ترجمه کردم. نمایشنامهی دوم او را هم برگردان کردهام اما هنوز مجوز چاپ نگرفتهاست.
او ادامه داد: از جوانی با «بختیار علی» در ارتباط بودم، نمایش همیشه یکی از دغدغههای او بودهاست؛ البته این سنتی است که در غرب هم وجود داشته و افرادی مانند «آلبر کامو»، «آلن بدیو» و... به این موضوع اهمیت فراوانی دادهاند. ما در ایران «بختیار علی» را بیشتر به عنوان رماننویس، شاعر و منتقد میشناسیم، اما با اینحال از کتاب «به دوزخ ای بیگناهان» استقبال خوبی شد.
در ادامهی این نشست «محمد رحمانیان» نمایشنامهنویس، مدرس و کارگردان تئاتر پس از خواندن یادداشت «فارِس باقری» که در ابتدای کتاب نوشته شدهاست، عنوان کرد: «بختیار علی» در این اثر فضای بیزمانی، بیمکانی را با شخصیتهای عرب و کرد که اسامی مانند: مصطفی، جلیل، جمیله و... دارند پیش میبرد. البته این مسئله اشکال محسوب نمیشود. «اوژن یونسکو» هم در «کرگدن» اسامی فرانسوی به کار بردهاست. به عقیدهی من «به دوزخ ای بیگناهان» به شدت تاثیر گرفته از «کرگدن» یونسکو است. به خصوص در زمینهی متن، گویی یکبار دیگر ما «محاکمه» فرانتس کافکا را مرور میکنیم. در این نمایشنامه همه در حال پیدا کردن گناه هستند، در صورتی که اصلا گناهی وجود ندارد. به نظر میرسد «به دوزخ ای بیگناهان» بازخوانی امروزیتری از داستان «محاکمه» است.
او افزود: این اثر کهنه و به همان اندازه پر از دیالوگهایی است که بارها و بارها تکرار میشود، بیآنکه راه به جایی ببرد. دیالوگهایی که به ظاهر مهم هستند اما از نظر دراماتیک کار مهمی را انجام نمیدهند.
«رحمانیان» در ادامهی صحبتهایش مصاحبهی «مریوان حلبچهای» با «بختیار علی» را که در ابتدای کتاب چاپ شدهاست خواند و با اشاره به آن اظهار داشت: از یک زمانی به بعد بیهوده و عبثنویسی به یک شیوه تبدیل شدهاست. اتفاقا از طریق همین بیهودگی است که حرفهای مهم زده میشود. از طریق بیهودگی است که از دیالوگ (استراگون) و (ولادیمیر) در نمایشنامهی «در انتظار گودو» به عمق فاجعهی زبان و بیهودگی رفتارها پی میبریم. بنابراین عبثنویسی نه تنها بد نیست بلکه آثار افرادی چون «آنتوان چخوف» بر همین مبنا شکل میگیرد. به نظر میرسد «بختیار علی» در چندراهی قرار گرفتهاست. او با نوع نگارش، کمدی و گروتسکی که دارد ما را به یاد نویسندگان آلمانی زبان مانند: «برشت» و... میاندازد.
این نمایشنامهنویس بیان کرد: همانطور که نمایشنامه را میخواندم، متوجه این موضوع میشدم که این اثر پر از تئوریهای بزرگ و دیالوگهای تکراری است. من این تکرار را درک نمیکردم اما بعد که مجددا به اول بازگشتم متوجه شدم که نویسنده چند مانیفست دادهاست که اساسا به دلیل عدم شناخت درست او از این فضاست. به نظرم او به شدت غرق در جهان متن است. تمام هم و غمش دادن مانیفستهای نظری نسبت به انسان و حکومت است و همین ما را با نمایشنامهای مطول و خستهکننده مواجه میکند.
«رحمانیان» در انتها گفت: «مریوان حلبچهای» نمایشنامه را برای اجرا ترجمه کردهاست اما اساسا این نمایشنامه اجرایی نیست. چرا که ما روی صحنه اینگونه حرف نمیزنیم. بزرگترین مشکل من به عنوان کارگردان با این نمایشنامه این است که اگر بخواهم آن را روی صحنه ببرم باید از ابتدا تا انتهای آن را بازنویسی کنم و آن را به زبان صحنه بازگردانم.
«محمدحسن خدایی» منتقد تئاتر گفت: تقابلی بین «بختیار علی» و «فرانتس کافکا» وجود دارد. چیزی که در «محاکمه» اتفاق میافتد کم و بیش در حوزهی بروکراتیکی است، اما نمایشنامهی «بختیار علی» در حوزهی اجتماعی میگذرد. مسئلهای که در بحث زبان «بختیار علی» نمود پیدا میکند فقدان چیزی است به اسم زندگی روزمره. همچنان تداوم زندانبودگی را حتی در خانه هم میتوان دید. «محمد رحمانیان» به درستی اشاره کردند؛ گاهیاوقات گفتار روزانه تبدیل به جفنگگویی و پرحرفی میشود. از این بابت ما با نویسندهای طرف هستیم که بیش از آنکه به سمت تمثیل برود، فضایی نمادین را به ما نشان میدهد. بهنظرم «بختیار علی» در اجرا، وضعیت ما در خاورمیانه را بازتولید میکند.
///.
منبع: خبرگزاری برنا
نویسنده: تبسم کشاورز