چارسو پرس: در معرفی «بکت پایان بازی نوشتن» عنوان شده است: نویسنده در جهت هرچه نزدیکتر شدن به جهان بکت به عنوان یکی از شاخصترین چهرههای ادبیات پستمدرن، در فصلبندی کتاب از کلمه بازی استفاده کرده است. نویسنده کتاب در این ۱۳ فصل (بازی) به بررسی موضوعات مختلف از جمله هویت، ناتوانی زبان، نازایی و سترونی، رابطه فلسفه و ادبیات، زمان، مرگ و کمینهگرایی در آثار نمایشی بکت پرداخته است و قرار است در جلد دوم کتاب با همین عنوان «بکت پایان بازی نوشتن» به تحلیل رمانهای بکت بپردازد.
در قسمتی از مقدمه کتاب میخوانیم: رابطه زندگی و نوشتن «هم این، هم آن نیست»، «یا این، یا آن است» و این کمی بیرحمانه است اما کاریش نمیشود کرد، مگر اینکه نویسنده بخواهد «همان مسیر کسالتبار قدیمی» را برای دههزارمین بار طی کند. در این صورت میتواند هم بنویسد و هم زندگی کند. اما نوشتن به زعم بکت نه «بازنمایی امر واقع» و نه «انجام کمی بهتر همان کار قدیمی» بلکه «تن سپردن به غیبت رابطه، پذیرش شکست و اعاده حیثیت از امر بخارگون» است. و اعاده حیثیت از امر بخارگون کار سادهای نیست؛ یعنی دور شدن از زندگی، یعنی ایستادن بر لبه جهان و به همان نسبت ایستادن بر مرز زبان، یعنی دیدن آنچه دیگری نمیبیند، یعنی صحه گذاشتن بر این ادعای دموکریتوس فیلسوف یونانی: «هیچ چیز واقعیتر از هیچ نیست.»