نشست تخصصی "ضرورت و چگونگی حمایت‌های مالی دولت از تئاتر" روز چهارشنبه 29 بهمن ماه در تالار اوستای حوزه هنری برگزار شد.

 

 

سایت خبری تئاتر: دفتر مطالعات و پژوهش مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری، دومین نشست تخصصی فصل زمستان را به موضوع "ضرورت و چگونگی حمایت‌های مالی دولت از تئاتر" اختصاص داد. دکتر مسعود دلخواه؛ استاد دانشگاه، بازیگر و کارگردان تئاتر؛ و نیز دکتر مهرداد رایانی‌مخصوص؛ مدیر اسبق مجموعه تئاتر شهر، نویسنده، کارگردان و استاد دانشگاه؛ سخنرانان این نشست بودند.
 
در ابتدای جلسه، دکتر دلخواه با ذکر مقدمه‌ای گفت: ضرورت و چگونگی حمایت مالی دولت از تئاتر دو بحث کاملا متمایز از هم است. مبحث اول آن‌که آیا اصلا ضرورتی دارد دولت به هنر تئاتر کمک مالی کند؟ این‌جا با آوردن مثال‌هایی از الگوهای جهانی می‌شود خیلی راحت به این نتیجه رسید که بله، این حمایت ضرورت دارد. مبحث دوم که مهم‌تر هم هست چگونگی این حمایت است. به اصطلاح باید دید چه راهکارهایی وجود دارد برای این‌که دولت بتواند منابع مالی را در اختیار بخش هنرهای نمایشی قرار دهد و آن را تقویت کند. به نظر من این مبحث دوم است که باید به صورت تخصصی به آن پرداخته شود. یک سری الگوهای جهانی وجود دارد که می‌شود در تئاتر خودمان برایش مصداق‌هایی یافت. اما به خاطر متفاوت بودن ساختار اجتماعی ما با غرب، ممکن است که بسیاری از این الگوها در کشور ما قابل اجرا نباشند.
 
وی در ادامه ضمن گلایه از عدم استقبال هنرمندان و مسئولان از نشست‌هایی از این دست تصریح کرد: فکر می‌کنم مهم‌تر از پرداختن به این دو مبحث، دل‌نگرانی برای نتیجه‌ی این مباحث است. باید پرسید تا چه حد این نشست‌ها و سمینارها تاثیر گذارند. من شاهد خیلی سمینارها بوده‌ام. بحث‌های خیلی خوبی همراه با راه‌حل‌های عملی مطرح می‌شوند اما بعد از آن هیچ وقت ندیدیم که نتایج این سمینارها و نشست‌ها در سیاست‌گذاری‌ها دخالت پیدا کنند. من با یک ناامیدی نسبی اینجا نشسته‌ام ولی معتقدم همین بحث‌ها تاثیر خود را در دراز مدت می‌گذارد چراکه این جلسات کمک می‌کند تا تعاملات بین مقامات اجرایی، مدیران فرهنگی و هنرمندان و نیز مردم افزایش یافته و پالایش شود.
 
دکتر مهرداد رایانی مخصوص در ابتدای صحبت‌های خود با تایید نظرات دکتر دلخواه، خاطرنشان ساخت: به نظر من نیز ضرورت و چگونگی حمایت دو مبحث جداگانه است. اول می‌خواهم درباره‌ی ضرورت حرف بزنم. واقعیت این است که در کشور ما، هنر تئاتر واقعا هنوز ضرورتی پیدا نکرده است! بخشی از این اتفاق، تقصیر خود هنرمندان است و بخشی تقصیر آن دسته از مسئولانی است که ادعا دارند به فرهنگ این کشور علاقه دارند اما کاری برای اعتلای آن نمی‌کنند.
 
این استاد دانشگاه تصریح کرد: مردم ما زیاد علاقه‌مند نیستند که بروند و تئاتر ببینند. با ذکر مثالی که کمی بزرگنمایی است این مفهوم ضرورت را بیشتر روشن می‌کنم. فرض کنید امشب اگر زحمتکشان شهرداری زباله‌های ما را جمع نکنند، چه می‌شود؟ البته که داد ما در می‌آید. حالا اگر همین امروز اعلام شود تئاتر و تمام نهادهای تئاتری ما تعطیل می‌شود، چه؟ هیچ! هیچ اتفاقی نمی‌افتد. یعنی تئاتر ما حتی این اندازه هم ضرورت پیدا نکرده است.
 
رایانی مخصوص افزود: هرچیزی که بخواهد خود را تبیین کند به یک سیستم داد و دهش نیازمند است. به طور مثال منِ هنرمند با مدیر مسئولی برای اجرای یک نمایش صحنه‌ای صحبت می‌کنم. وی می‌پرسد کجا می‌خواهم تئاتر اجرا کنم. با یک محاسبه سر انگشتی می‌رسیم به تماشاگری حدود 500 نفر در سی شب اجرا. این مسئول می‌گوید که ما فیلم می‌سازیم که حداقل کف مخاطب آن دو تا سه میلیون نفر است. پس چرا من بیایم هفتاد یا هشتاد میلیون تومان به شما بدهم و در حالی که می‌توان با کمی هزینه بیشتر، فیلمی بسازم که مخاطب بیشتری را جذب می‌کند. این مثال نگاه غالب مدیران را به تئاتر را نشان می‌دهد.
 
این نمایشنامه‌نویس ادامه داد: به نظر من، هر جریان هنری که بخواهد شکل بگیرد نمی‌تواند از روز اول همین طور خود به خود و بدون هیچ یارانه‌ای شکل گرفته و جلو رود. مثال عرصه‌ی سینما می‌تواند برای درک شاخصی نزدیک به تئاتر، مناسب باشد. اوایل انقلاب، سینما صد درصد هزینه‌اش را از طریق دولت تامین می‌کرد. این یارانه‌ها از طریق نهادها دولتی به سینما تزریق می‌شد. رفته رفته سرمایه‌گذاران خصوصی وارد این چرخه شدند و سینما توانست مستقل شود. اما در بحث تئاتر، ما حتی حداقل‌ها را هم نداریم. در جلسه معارفه مدیر اداره کل هنرهای نمایشی، معاون وزیر اعلام کرد که بودجه مرکز هنرهای نمایشی هفت میلیارد تومان است. این میزان مبلغ  به مثال یک شوخی می‌ماند! در تلویزیون هزار و دویست و پنجاه میلیارد تومان بودجه صرف می‌شود و باز همه ناراضی هستند. این یعنی تئاتر حداقل‌ها را هم ندارد. بودجه جشنواره تئاتر فجر امسال یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان بود. با یک حساب و کتاب کوتاه می‌توان به این نتیجه رسید که این هفت میلیارد تومان بودجه‌ی اداره کل هنرهای نمایشی فقط به درد همین چند جشنواره می‌خورد و بس.
 
مسعود دلخواه نیز با تایید این نظرات مطرح شده افزود: در وهله اول ما باید بدانیم سیاست اقتصادی در تئاتر با سیاست اقصادی در حوزه‌های دیگر فرق می‌کند. سیستم این گونه است که در حوزه‌ای که سرمایه‌گذاری می‌شود، برآورد می‌کنیم چقدر سودآوری دارد؛ از کشاورزی تا واردات و صادرات. در حوزه تئاتر این برآوردها غلط است. سیاست اقتصادی در هنرهای نمایشی و اساسا در فرهنگ و هنر نباید با این انتظار باشد که درآمدزایی و سودآوری آن چقدر است؟ قطعا سرمایه‌گذاری در هنر سودآور هست ولی مادی نیست و البته زود بازده هم نیست. هزینه زیادی که صرف رشد هنر و فرهنگ یک جامعه می‌شود در درازمدت اثرش را نشان می‌دهد. متاسفانه الان بدنبال سود دهی کوتاه مدت در تئاتر هستیم و این خیلی خطرناک است. این نگرش سبب می‌شود تا به سمت کمیت حرکت کنیم نه کیفیت. یعنی ما به این فکر می‌کنیم که چطور گیشه را داغ نگه داریم. چطور یک کار فروش بیشتری کند. به این فکر می‌کنیم که چطور کمیت را با استفاده از ستاره‌های تلویزیونی یا کمدی‌های نازل بالا ببریم. اینجا کیفیت را از دست می‌دهیم. کیفیت چیست؟ کیفیت همان بالا بردن رشد فرهنگی مخاطبان است که ما به عنوان هدف در نظر می‌گیریم. برای مدیران فرهنگی این باید روشن باشد که سرمایه‌گذاری در فرهنگ و هنر باید با یک دیدگاه دیگر صورت بگیرد.
 
رایانی مخصوص با ذکر مثالی در تایید صحبت‌های دلخواه افزود: بعضی وزارتخانه‌ها درآمدزا هستند و برخی دیگر مصرف کننده. مثلا وزارت نفت درآمدزا ست اما جایی مثل آموزش و پرورش صرفا مصرف‌کننده است. سود تئاتر نیز نباید در بحث اقتصادی آن، این گونه سنجید. }
 
در ادامه این نشست، مهدی نصیری؛ رییس کانون ملی منتقدین ایران؛ که مدیریت و اجرای نشست را بر عهده داشت، به ذکر تجربیات دیگر کشورها در زمینه‌ی اقتصاد تئاتر پرداخت و گفت: در لهستان بعد از جنگ جهانی که کشور به اصطلاح رو پا می‌شود حدود 400 نمایش در یک سال برای 9 میلیون جمعیت آن اجرا می‌شود که همه آن‌ها تحت حمایت دولت اجرا شدند. یا مثلا در کشور فرانسه دولت 85 درصد تئاترها را حمایت می‌کند و تئاترها یارانه دولتی دریافت می‌کنند. این‌ها موید این نکته است که این ضرورت در کشورهای دیگر احساس شده است اما در کشور ما خیر.
 
دلخواه نیز در ادامه، خاطرنشان کرد: در کشور ما ضرورت تئاتر هنوز احساس نشده چه برسد به ضرورت حمایت از آن. چرا هنوز کارگردانی و بازیگری به عنوان حرفه تعریف نشده‌اند؟ چون وزارت کار هنوز تئاتر را به عنوان حرفه قبول ندارد. البته این تصور که همه حمایت مالی باید از سمت دولت تامین شود نیز اشتباه است. مثلا در آمریکا، مرکزی وجود دارد به نام مرکز حمایت از هنرها. هر سال دولت مرکزی بودجه‌ای در اختیار این مرکز قرار می‌دهد و آن‌ها این هزینه را به عنوان بورس و کمک‌های بلاعوض در اختیار هنرمندان کلیه رشته‌ها قرار می‌دهند. در سال 2006 مبلغی که این موسسه از هنرها حمایت کرد 124 میلیون دلار بود. این فقط یک مرکز حمایت‌کننده است. ده‌ها مراکز خصوصی و نیمه خصوصی و افراد خیر وجود دارند که کمک‌های زیادی به هنرها می‌کنند. در آن جا کمک به هنر از سوی شرکت‌های بزرگ یک پرستیژ است. در آمریکا قانون مالیات طوری تدوین شده که تمام شرکت‌های خصوصی نسبت به کمکی که فعالیت‌های هنری و فرهنگی می‌کنند از تخفیف مالیات سرانه بهره‌مند می‌شوند. در کشور ما نیز در وزارت‌خانه‌ها بودجه فرهنگی تعریف شده اما این که این بودجه چگونه صرف می‌شود نامعلوم است.
 
این کارگردان تئاتر با ذکر مثالی دیگر افزود: در آمریکا، دولت اجازه ورشکستگی تئاتر را نمی‌دهد. در دوران بحران اقتصادی، دولت‌ اجازه بسته شدن تئاتر را نداند. آن‌جا همواره تضمین دولتی است که تئاتر می‌ماند. چرا؟ چون این فعالیت‌های فرهنگی به دولت کمک می‌کند تا باری از دوش فعالیت‌های فرهنگی‌‌اش کم شود. مصداق ایرانی این وضعیت در این‌جا، فرهنگسراها، کانون‌های هنری و مراکز و نهادهایی همچون حوزه هنری است که این بار فرهنگی را از دوش دولت سبک می‌کنند.
 
در ادامه، مهرداد رایانی مخصوص به ارائه راهکارهایی پرداخت و گفت: بهترین راهکار، کاهش تصدی دولت و متمرکز کردن بودجه برای تزریق به هنرمندان و تعریف امکانات است. من به شدت معتقدم تصدی‌گری دولت در تئاتر باید کم شود. اما نه به معنای آن که حمایت مالی نباشد. ما تجربه‌ی حمایت از تئاتر را داشته‌ایم. در دورانی اسپانسر همه‌ی تئاترها شهرداری بود. بعد سازمان فرهنگی راه افتاد و حالا این حمایت به آن سمت می‌رود. معتقدم هرگز نباید نگاه سیاسی به حمایت از فرهنگ داشته باشیم. وزارت فرهنگ و ارشاد و شهرداری می‌تواننند با هم تعامل کنند و امکاناتی مثل زمین یا وام کم بهره در اختیار هنرمندان قرار دهند و در عوض، از ایشان تقاضای تولیدات تئاتری داشته باشند.
 
مسعود دلخواه با نقد چگونگی حمایت‌های مالی دولتی از تئاتر تصریح کرد: من با درجه‌بندی هنرمندان تئاتر نیز موافقم. هرکسی نباید به خود اجازه دهند که تئاتر کار کند. یکی از بحران‌های تئاتر ما تعداد زیاد کارگردان‌ها است. مشکل صنفی تئاتر ما هنوز حل نشده و ما کانون صنفی مقتدری نداریم که نظارتی بر صلاحیت حرفه‌ای هنرمندان متقاضی اجرا در سالن‌های نمایشی داشته باشد. برای همین شاهدیم که برخی افراد با حمایت‌های خاص، بهترین سالن‌ها را در اختیار می‌گیرند و تماشاگری هم ندارند. درجه‌بندی کردن هنرمندان بر اساس سابقه و فعالیت‌شان این تعریف را می‌دهد که به هر اثر چه میزان بودجه تعلق گیرد.
 
وی گفت: همچنین باید بپذیریم که تئاتر هنری برای همگان نیست. همان‌طور که برنامه‌های ارکستر سمفونیک برای همه نیست. البته که ما باید تلاش کنیم تا مخاطبان تئاتر بیشتر شوند. بر اساس یک نظر سنجی در آمریکا، بیش از هفتاد درصد مخاطبان هنر در آن کشور از قشر تحصیل‌کرده بوده‌اند که شغل خوبی هم داشته‌اند. این بدان معناست که هرچقدر سطح تحصیلات بالاتر باشد و نگرانی‌های مالی جامعه کم‌تر باشد از تئاتر و نیز دیگر هنرها بیشتر استقبال می‌شود و هرچه این استقبال و تقاضا بیشتر شود، ضرورت حمایت از آن بیشتر می‌شود.
 
رایانی مخصوص نیز در ادامه این نشست به نقش سالن‌های خصوصی اشاره کرد و گفت: هرچقدر سالن‌های خصوصی بیشتری داشته باشیم رقابت بین این تماشاخانه‌ها برای جذب کارگردان‌های خوب باعث اعتلای هنر تئاتر می‌شود. بهترین الگو به نظر من شکل‌گیری کمپانی‌های خصوصی تئاتر است. یارانه تئاتر باید تعریف شود. یارانه فقط پول نیست، امکانات است، تجهیزات است. من معتقدم که بودجه تئاتر کشور مناسب است اما هرز می‌رود. نهادهای بسیاری در کشور هستند که بودجه‌ی تولید و حمایت از تئاتر دارند. اما ما به تمرکز مالی بودجه نیازمندیم تا به صورت هدفمند در اختیار هنرمندان قرار گیرد.
 
مسعود دلخواه نیز در بخش پایانی این نشست گفت: تعاملات و ارتباطات لازم بین مدیران فرهنگی نیست. برای همین یک کارگردان در طول یک سال در چند سالن، آثارش را اجرا می‌کند و دیگران سال‌هاست در صف نوبت اجرا مانده‌اند. این عدم تعامل باعث می‌شود تا موازی کار اتفاق بی‌افتد. این موازی‌کاری‌ها گاهی حتی به تضاد می‌رسد. ما باید باور داشته باشیم که هنر مفید است و برای جامعه لازم است.
 
گفتنی است نشست تخصصی "ضرورت و چگونگی حمایت‌های مالی دولت از تئاتر" از مجموعه نشست‌های فصل زمستان مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری است که به همت دفتر مطالعات و پژوهش برگزار شد.